فوق و نفوذ یهودیها بر مزارع بزرگ کشت و برداشت و کارخانههای تصفیهی نیشکر، از دورهی سلطهی هلند بر برزیل نیز بیش تر دوام آورد و علیرغم اخراج آنها در سال 1654 تا نیمهی اول سدهی هیجدهم، کماکان پا بر جا باقی ماند. در یک مورد «وقتی تعدادی از صاحب نفوذترین بازرگانان ریودوژانیرو، اسیر مقامات عالی تفتیش عقاید شدند، امور مزارع بزرگ نیشکر مختل شد و تولید آنها عملاً به صفر رسید و لاجرم ادارهی تولید و خرید و فروش شکر استانی که این مزارع در آنها قرار داشت، خواهان فرصتی طولانی شد تا بتواند اوضاع را به صورت سابق بازگرداند.» کمی بعد، قانونی مورخ دوم مارس سال 1768 به تصویب رسید که به موجب آن ثبت نام یهودیان و تازه مسیحی شدهها را ممنوع میکرد و در ضمن خواهان انهدام تمامی فهرستهای اسامی تازه مسیحی شدهها بود و در قانون دیگری مورخ بیست و پنج مارس سال 1773 تصویب شد که این افراد و مسیحیان دیگر از حقوق اجتماعی یکسانی برخوردار باشند. بنابراین، واضح است که حتی بعد از آنکه پرتغال بار دیگر زمام امور برزیل را در سال 1654 به عهده گرفت، بسیاری از یهودیانی که به اجبار وانمود میکردند که مسیحی شده اند، اما در خفا کماکان یهودی مانده بودند، در برزیل باقی ماندند و موقعیت ممتاز سابق خود را حفظ کردند و همانها بودند که این کشور را در زمینهی صنعت تولید شکر به اوج رساندند و در ضمن، در تجارت سنگهای قیمتی نیز برای آن اعتبار و مقام والایی به ارمغان آوردند.
با این همه، سال 1654 نقطهی عطفی در تاریخ روابط آمریکا و یهودیان است. چون درست در همین سال بود که تعداد چشمگیری از یهودیان برزیل در دیگر نقاط آمریکا سکنا گزیدند و به این ترتیب، مرکز ثقل اقتصاد را نیز تغییر دادند.
این تحول به ویژه برای یک یا دو جزیرهی مهم از مجمعالجزایر غرب هند و نیز مناطق ساحلی مجاور آنها که از زمان ورود یهودیان اقتصاد آنها به نحو چشمگیری رونق گرفت، بسیار پرسود از کار درآمد. یکی از این جزایر باربادوس است که عمدهی ساکنان آن را یهودیان تشکیل میدادند. این جزیره در سال 1627 تحت حمایت انگلیس درآمد. برای اولین بار در سال 1641 بود که در آنجا نیشکر کشت شد و هفت سال بعد، صادرات شکر از باربادوس آغاز شد، اما صنعت شکر برای خودکفایی این جزیره کافی نبود. شکر تولیدی باربادوس از چنان کیفیت نازلی برخوردار بود که قیمت آن به زحمت کفاف مخارج صدور آن به انگلستان را تأمین میکرد. تا هلندیهای تبعیدی از برزیل فرآیند تصفیهی شکر را به مردم آنجا یاد نداده و هنر خشک کردن و بلوری کردن شکر را در آنجا پیاده نکرده بودند، هیچ پیشرفتی در اوضاع اقتصادی باربادوس تحقق نیافت، اما بعد از آن، میزان صادرات شکر از باربادوس به سرعت رو به افزایش نهاد و در سال 1661 چارلز دوم با صاحبان سیزده مزرعهی بزرگ کشت نیشکر پای میز مذاکره نشست که سالانه حدود ده هزار پوند از این جزیره به دست میآوردند. در حدود سال 1676 صنعت شکر باربادوس به چنان رشدی رسیده بود که سالانه حدود چهارصد کشتی، هر کشتی حامل حدود صد و هشتاد تن شکر خام از آنجا خارج میشد.
در سال 1664 تامس مودی فورد صنعت تولید شکر را از باربادوس به جامائیکا برد و دیری نپایید که اقتصاد این ناحیه نیز رو به رونق نهاد. در حالی که در سال 1656 یعنی سالی که انگلیسیها به زور جامائیکا را از چنگ اسپانیا بیرون آوردند، فقط 3 کارخانهی تصفیهی شکر در آنجا وجود داشت. در سال 1670 این تعداد به 75 کارخانه رسید و بسیاری از آنها سالانه حدود دویست هزار کیلو شکر تولید میکردند. در سال 1700 شکر عمده ترین محصول صادراتی جامائیکا و بزرگترین منبع درآمد آن بود. عریضهی بازرگانان انگلیسی این مستعمره در سال 1671 مبنی بر درخواست اخراج یهودیان، به صراحت روشن میسازد که یهودیان در گسترش صنعت شکر در جامائیکا، سهم بزرگی داشتند. اما فرماندار این منطقه برعکس، به حضور گستردهتر یهودیان رأی داد و با ردّ این عریضه خاطر نشان کرد که «به عقیدهی او، پادشاه انگلیس نمیتواند رعایایی پولسازتر از یهودیان و هلندیها داشته باشد. آنها انبارها و پیوندهای تجاری گستردهای دارند.» بنابراین، نه تنها یهودیان از جامائیکا اخراج نشدند، بلکه به اولین تاجران و بازرگانان این مستعمرهی انگلیس بدل شدند. در سدهی هیجدهم میلادی آنها تمامی مالیاتهایی را که دولت انگلیس در جامائیکا جمع میکرد، میپرداختند و کم و بیش بر صنعت و تجارت آن ناحیه تسلط کامل داشتند.
در میان دیگر مستعمرات انگلیس، یهودیان علاقهی خاصی به سورینام نشان دادند. یهودیان از سال 1644 در آنجا اقامت گزیده و امتیازات خاصی نیز به دست آورده بودند. «به این نتیجه رسیدهایم که یهودیان نشان دادهاند که افرادی سودمند و پولساز برای این مستعمره هستند.» موقعیت ممتاز یهودیان در زمان حاکمیت هلندیها هم که در سال 1667 بر سورینام مسلط شدند، ادامه یافت. در اواخر سدهی هفدهم میلادی نسبت جمعیت یهودیان به دیگر ساکنان این مستعمره، یک به سه بود و در سال 1730 آنها از مجموع 344 مزرعه کشت نیشکر، صاحب 155 مزرعه بودند.
قصهی حضور یهودیان در مستعمرات مهمتر فرانسه نظیر مارتینیک، گوادالوپ وسن دومینگو ، مشابه حضور آنها در مستعمرات انگلیس و هلند است. در مستعمرات فرانسه نیز شکر اصلیترین منبع درآمد به حساب میآمد و در آنجا هم نظیر مستعمرات فرانسه و انگلیس یهودیان بر صنعت تولید شکر مسلط بودند و بزرگترین تاجران این کالا به حساب میآمدند.
اولین مزرعه بزرگ کشت و تصفیهی نیشکر در مارتینیک در سال 1655 توسط بنیامین داکوستا احداث شد که با 900 تن از همدینان و 1100 بردهی خود از بزریل به آنجا گریخته بود.
در سن دومینگو صنعت تولید شکر خیلی قبلتر و در سال 1587 راه افتاده بود، اما تا پیش از آنکه پای آوارگان هلندی از برزیل به آنجا برسد، این صنعت سودآور نبود و رونق خاصی نداشت.
با توجه به تمام مسائل مطرح شده در فوق، نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که در آن سدههای حساسی که نظام استعماری به همراه آن سرمایهداری مدرن، در قارهی آمریکا شکل میگرفت، سوای استخراج معادن نقره، طلا و سنگهای قیمتی در برزیل، تولید شکر ستون فقرات کلّ اقتصاد مستعمرات را تشکیل میداد و بیشترین اهمیت را داشت. شورای تجارت پاریس در سال 1701 در طرح این نکته که «کشتیرانی فرانسه شکوه و قدرت خود را مدیون جزایر تولیدکنندهی شکر است و تنها به مدد این تجارت است که نیروی دریایی میتواند از عهدهی مخارج خود برآید و در عین حال، به تقویت ناوگان خود بپردازد» اصلاً اغراق نمیکرد، اما در ضمن باید به خاطر داشت که یهودیان تقریباً تمام معاملات شکر را به انحصار خود درآورده بودند و به ویژه بخش فرانسوی آن زیر سلطهی خانوادهی ثروتمند گرادی اهل بوردو قرار داشت.
بنابراین باید اذعان کرد که یهودیان در آفریقای مرکزی و جنوبی، موقعیت بسیار محکم و قدرتمندی برای خود فراهم آورده بودند. این موقعیت در حوالی اواخر سدهی هفدهم که مستعمرات انگلیس در آمریکای شمالی با هند صاحب روابط تجاری شدند، بیش از پیش مستحکمتر شد. همانطور که خواهیم دید، قارهی آمریکای شمالی موجودیت خود را مدیون این روابط تجاری است که به مدد یهودیان برقرار شد.
برگرفته از کتاب “یهودیان و حیات اقتصادی مدرن” ، ورنر سومبارت ، ترجمه رحیم قاسمیان ، تهران، نشر ساقی، چاپ دوم.
حروفچینی: سایت “اندیشکده مطالعات یهود”





ثبت دیدگاه