«وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَد تَّعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ»
«و هنگامي كه موسي(ع) به قوم خود گفت: هان اي قوم چرا مرا آزار ميدهيد با اينكه ميدانيد من رسول خدا به سوي شما هستم؟.»
سوره آل عمران-آيه ی 75
اين آيه شريفه به طور اشاره ميفهماند كه بنياسرائيل با لجاجت خود رسول خدا عليهالسلام را آزار داده بودند. تا جايي كه خداي تعالي به كيفر اين رفتارشان، دلهاي آنها را منحرف ساخت؛ و اين خود نهيبي است براي مؤمنين، از اينكه رسول خدا (ص) (پيامبر اسلام) را اذيت كنند، و كارشان بدانجا انجامد که کار قوم موسی بدانجا كشيد و دلهايشان منحرف گشت، همچنانكه در آيه ی 57 سوره احزاب ميفرمايد: كساني كه خدا و رسول را اذيت ميكنند، خداوند در دنيا و آخرت لعنتشان كرده و عذابي خواركننده برايشان تهيه نموده است. و يا در آيه 70 سوره احزاب ميفرمايد: اي كساني كه ايمان آورديد، چون كساني نباشيد كه موسي را آزردند و خدا آن جناب را از آن تهمت كه (يهوديها) به وي زدند تبرئه نمود.
اين دو آيه از سوره ی احزاب كه در مقام تبرئه موسي عليهالسلام است، دلالت دارد بر اينكه منظور از اذيت آن جناب به عملي كه خدا او را از آن تبرئه نموده، نافرماني خود بنياسرائيل نسبت به دستورات وي و بيرون شدن از اطلاعت آن جناب نبوده، چون اگر اين طور بود معنا نداشت خدا آن جناب را تبرئه كند، پس يقيناً بنياسرائيل به آن جناب نسبت ناروايي داده بودند كه مايه ی آبروريزي آن جناب ميشده، و او از اين تهمت آزرده شده، و خدا ازآن تبرئهاش كرده {است}.
مرحوم علّامه سيّدمحمّدحسين طباطبايي؛ الميزان؛ ج 19؛ ص 506.
ثبت دیدگاه