توطئه یهود بنیالنضیر
یهودیها در تحریك كفّار و مشركین به منظور برپایی جنگ احد، در سال سوم هجری، نقش اساسی و مرموز داشتند. شكست مسلمانان و شهادت عدّهای از شخصیتهای بزرگ جامعه اسلامی در جنگ اُحد موجب خوشحالی منافقین و یهودیها شد. آنها با هدف برپایی شورشی در مدینه، به دنبال فرصتی بودند، تا به دیگر دشمنان اسلام نشان دهند كه جامعه مسلمانان فاقد هر گونه وحدت، همبستگی و اقتدار است.
پیامبر به همراه تعدادی از نزدیكان و یاران خود برای انجام اموری چند، از جمله كسب اطلاع از مقاصد یهودیان بنیالنضیر عازم محله آن ها شد. یهود بنی النضیر در این زمان با مسلمانان پیمان صلح داشتند. سران یهود از پیامبر دعوت كردند تا به عنوان میهمان به داخل قلعه آنها وارد شود. آن حضرت قبول دعوت یهود را به صواب و صلاح ندانست و لذا بیرون از قلعه، در سایه دیوار آن، با سران یهود مشغول گفتگو شد.
سرای یهود قصد داشتند با غافلگیر كردن پیامبر اسلام نقشه شوم و طرح ناجوانمردانه و خیانت كارانهای را علیه آن حضرت جامه عمل بپوشانند. لذا چند نفر از آنها به سركردگی عمرو بن جحاش بر بالای بام خانه ای كه همجوار دیوار قلعه بنیالنضیر بود رفتند، آنها درصدد برآمدند سنگ بزرگی را از بالای بام آن خانه بر سر مبارك پیامبر (ص) بیافكنند و به خیال خود پیغمبر اسلام را به قتل برسانند. در این هنگام فرشته وحی حضرت جبرئیل، پیامبر گرامی اسلام را از حركات مرموز و توطئه پنهان یهودیها آگاه ساخت. رسول خدا (ص) فوراً از كنار دیوار حركت كرد و گویی در پی حاجتی میرود به سوی مدینه به راه افتاد. توطئه یهودیها خنثی و برملا شد. آنها با این كار پیمان صلح با پیامبر و مسلمانان را نقض كردند.
با افشای این توطئه و خیانت، یهود بنیالنضیر سخت دچار تشویش شدند و به دست و پا افتادند.
پیامبر نمایندهای به سوی آنها فرستاد و ده روز مهلت داد تا از آن سرزمین خارج شوند. سران خیانت پیشه و عهدشكن یهود كه دچار سردرگمی بودند، هر یك دیگری را مقصر و باعث این فتنه معرفی میكردند.
از سوی دیگر منافقان مدینه كه با یهود سَر و سِرّ و همسویی داشتند برای آنها پیغام فرستادند كه در برابر دستور پیامبر ایستادگی كنند. عبدالله ابی و مالك بن ابی سر دسته منافقان، به یهودیها وعده دادند كه در صورت مقاومت در برابر مسلمانان، آنها را یاری خواهند داد.
وعده دروغین منافقان موجب ترغیب و افزایش جرأت یهود شد. آنها تصمیم گرفتند به جای تسلیم در برابر دستور پیامبر اسلام، از محله و دژ و اموال خود در برابر مسلمانان دفاع كنند. سلام بن مشكم یكی از سران یهود بنیالنضیر وعده سران منافقان را پوچ و توخالی اعلام كرد و پیشنهاد داد تا یهودیها طبق دستور پیامبر از آن محل كوچ كنند. امّا حیی بن اخطب از دیگر سران یهود بنیالنضیر، یهودیان را به پایداری و مقاومت تشویق و دعوت كرد.
پیامبر گرامی اسلام به همراه مسلمانان، تكبیر گویان به سمت قلعه یهودیان حركت كردند و فاصله بین طایفه یهود بنیقریظه و بنیالنضیر را قرارگاه جنگی خود انتخاب كردند تا از این طریق ارتباط و همكاری این دو گروه یهودی را قطع كرده و نگذارند یهود بنیقریظه به یاری بنیالنضیر اقدام كنند.
مسلمانان حلقه محاصره یهود بنیالنضیر را به تدریج كم كردند و آنان را تحت فشار قرار دادند. یهودیها كه در پناه قلعه و خانهها سنگر گرفته بودند و خود را شكست ناپذیر تصوّر میكردند، ناگریز پذیرفتند كه تسلیم شوند و از آن سامان كوچ كنند. به این ترتیب شماری از یهودیان بنیالنضیر به سمت خیبر و عدّهای دیگر به سوی شام شتافتند. آنها قبل از خروج از قلعه و كوچ كردن، خانههای خود را تخریب و منهدم كردند تا نصیب مسلمانان نشود. این حادثه در سال چهارم هجری اتفاق افتاد و سوره حشر در این باره نازل گردید.1
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. برای کسب اطلاعات بیشتر، مراجعه شود به:
– تاریخ پیامبر اسلام، تألیف دکتر محمد ابراهیم آیتی، چاپ دانشگاه تهران، تجدیدنظر و اضافات: دکتر ابوالقاسم گرجی (صص 335– 339)
– زندگانی محمد (ص) پیامبر اسلام، ترجمه سیره النبویه، تألیف ابن هشام؛ ترجمۀ سیدهاشم رسولی، جلد دوم؛ کتاب فروشی اسلامیه، صص 142-144
– فروغ ابدیت؛ آیت الله جعفر سبحانی؛ ج دوم؛ چاپ پانزدهم؛ صص 92-97
– زندگانی حضرت محمد (ص)؛ تألیف حاج شیخ عباس قمی؛ مؤسسه مطبوعاتی حسینی؛ صص 79-82
ثبت دیدگاه