سمیح القاسم شاعر نامدار فلسطینی، در شعرش وطن را با سیمای مادر ترسیم می کند:
قرنهاست که مرا فرزند خود ساخته است
شیر جاودانگی به من نوشانده است
در رگ هایم خون ریخته است
و خواسته است که باشم، پس هستم. ۶
شاعران فلسطینی اعتقاد دارند که حیات فرهنگی و تاریخی یک ملت بدون جغرافیای مستقل، در معرض خطر است از این رو شاعر فقید، معین بسیسو در مقدمه دیوان خود نوشت: «تاریخ، تابع جغرافیاست … وقتی که خانه ای نداشته باشی، چگونه می توانی آتش بیفروزی و انگشترهای باران را در انگشتان خیابانها بیاد بیاوری.»۷ بدین ترتیب از نظر شاعر، صرف نظر کردن از وطن، به معنی از دست دادن حافظه تاریخی است.
یکی از ابعاد تمسک شاعر فلسطینی به وطن، سروده های او برای شهرهای مظلومی است که در معرض محاصره و ویرانی بوده و با تمامی توان خود در برابر دشمن مقاومت کرده اند. در شعر بسیاری از شاعران معاصر جهان، «شهر» کانون زندگی صنعتی و مرکز قوای مالی حاکم است، از این رو آنان شهر را به شکل مکانی برای فساد، خوف و خشونت تصویر می کنند … حال آنکه در شعر فلسطینی، شهر نمادی از از ملت یا وطن است و یا پایگاهی برای مبارزه با دشمن بیگانه … شاعر از پیکر فولادی شهر نمی ترسد، بلکه بیم او از دشمنی است که در صدد تصرف غاصبانه شهر است.۸
از همین رو، معین بسیسو، در آخرین دفتر شعرش برای تل زعتر و بیروت ترانه سر می دهد:
ای تل زعتر!
دیوارت نشریه شاعران است
بمب در دستت منفجر می شود: شعر می پاشد
همه چشمه ها و درختان فلسطین:
سنجاق گیسوان زنانت
همه رگ های افسران خم شده بر روی نقشه ها:
بند کفشهایت
پرنده و میوه و ماهی
و همه دیوان های شعر
خواب می بینند که
مین های زیر خاکت باشند۹
اوج عواطف و نهایت ظرافت خیال در این شعر، نشان دهنده جذب جمله قوای ذهنی شاعر به شهری محبوب است که با تمام قوا در برابر تصرف دشمن مقاومت می کند: «تمامی شریانهای سرهنگان خم شده بر روی نقشه ها، بند کفشهای توست!».
از این نمونه در شعر مقاومت، فراوان می توان یافت؛ بویژه ترانه سرایی شاعران درباره زادگاهشان که به ناچار آن را ترک کرده اند قابل توجه است، لکن به لحاظ تنگی مجال از ذکر آن صرف نظر می شود.
دکتر نرگس گنجی
پاورقی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۶٫ القاسم، سمیح: دیوان، (۱۹۸۷ بیروت)، دارالعودة، ص ۵۵٫
۷٫ بسیسو، معین، مرجع سابق، ص ۲۵٫
۸٫ الجیّوسی، سلمی الخضراء: فی قضایا الشعر العربی المعاصر، (۱۹۸۸ ـ تونس) المنظمة العربیة، ص ۱۰۷٫
۹٫ بسیسو، معین: مرجع سابق، ص ۶۱۷٫
ثبت دیدگاه