بخش دوم
بعضی كارهای يهوديان!
1-تحريف
استاد شهيد مرتضي مطهري مي‌گويد: قرآن كريم كلمه تحريف را مخصوصا در مورد يهودي‌ها به كار برده و با ملاحظه تاريخ معلوم مي‌شود كه اين‌ها قهرمان تحريف در طول تاريخ هستند. نمي‌دانم اين چه نژادي است كه تمايل عجيبي به قلب حقايق و تحريف دارد، لهذا هميشه كارهايي را در اختيار مي‌گيرند كه در آنها بشود حقايق را تحريف و قلب كرد. من شنيده ام بعضي از همين خبرگزاري‌هاي معروف دنيا كه راديوها و روزنامه‌ها هميشه از اين‌ها نقل مي‌كنند، منحصرا در دست يهودي‌هاست. چرا؟ براي اينكه بتوانند قضايا را در دنيا آن طور كه دلشان مي‌خواهد منعكس‌كنند و قرآن چه عجيب درباره اين‌ها حرف مي‌زند. اين خصيصه يهوديان كه تحريف است، در قرآن به صورت يك خصيصه نژادي شناخته شده است. در يكي از آيات قرآن در سوره بقره مي‌فرمايد: اَفتَطْمَعوُنَ اَنْ يُؤْمِنوُا لَكُمْ (اي مسلمانان) آيا شما طمع بستيد كه اين‌ها به شما راست بگويند؟ اين‌ها همان‌ها هستند كه با موسي(ع) مي‌رفتند و سخن خدا را مي‌شنيدند، اما وقتي كه برمي‌گشتند تا در ميان قومشان نقل كنند، آن را زير و رو مي‌كردند.
«اَفَتَطْمعوُنَ اَنْ يُؤمِنوُا لَكُمْ وُ قَدْ كانَ فَريقٌ مِنْهُمْ يَسْمَعوُنَ كَلامَ اللهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَه مِنْ بَعْدِ ما عَقَلوُهَ وَ هُمْ يَعْلَموُنَ. (1) تحريف هم كه مي‌كردند نه از باب اين كه نمي‌فهميدند و عوضي بازگو مي‌كردند، نه اين‌ها ملت باهوش هستند و خوب هم مي‌فهميدند. اما در عين اين كه خوب مي‌فهميدند مع ذلك حرف‌ها را، سخنان را به گونه‌اي ديگر براي مردم بيان مي‌كردند. تحريف همين است. يعني پيچ دادن، كج كردن چيزي، از مسير اصلي منحرف كردن. اين‌ها در كتب الهي تحريف كردند.(2)
آري، يهود به طوري كه قرآن كريم از اين طايفه خبر داده، مردمي هستند اهل تحريف و دست‌اندازي در معارف و حقايق. نه خودشان و نه احدي از مردم نمي‌توانند در داستان‌هاي تاريخي به نقل يهود اعتماد كنند، چون هيچ پروايي از تحريف مطالب ندارند و اين رسم و عادت ديرينه يهود است كه در معارف ديني در هر لحظه به سوي سخني و عملي منحرف مي شوند كه با منافعشان سازگارتر باشد. (3)
استاد شهيد مطهري در جايي ديگر مي‌گويد: در موضوع وضع و جعل حديث، ابتكار در دست يهودي‌ها بود. يهودي‌ها افكار و معتقدات خودشان را در ميان مسلمانان به صورت حديث درآوردند. اين‌ها در نفاق هم عجيب بودند، به ظاهر مسلماني مي‌كردند و با مسلمان‌ها رفت و آمد مي‌كردند، ولي افكار خودشان را به صورت حديث در ميان مسلمين رايج مي‌كردند و در اين كار بسيار مهارت داشتند. البته مسيحي‌ها و مانوي‌ها هم اين كار را كرده‌اند، ولي يهودي‌ها خيلي زياد كرده‌اند؛ چون اين‌ها مهارتشان در تظاهر فوق‌العاده است كه گاهي مسلمانان آنها را از خودشان مسلمان‌تر مي‌دانستند. شخصي نقل مي‌كرد كه سابقا يهودي بوده است. او دختري داشت. جواني كه سابقا يهودي بود و مسلمان شده بود از دختر اين شخص خواستگاري كرد و او نمي‌داد. گفتند چرا نمي‌دهي؟ گفت من خودم كه مسلمان شده بودم تا پانزده سال دروغ مي‌گفتم، حالا باور نمي‌كنم كه اين جوان راست بگويد، براي اين كه هفت سال است كه اسلام آورده است.(4)
در موضوع تحريف بايد توجه داشت كه تمامي مذهب‌سازي‌ها و فلسفه‌بافي‌ها و تاريخ‌پردازي‌ها دروغين و ترويج تحليل‌هاي نادرست سياسي و اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي و نيز اخبار كذب و انواع شايعات، آن هم بسيار گسترده و در ابعادي باورنكردني در راستاي همين خصيصه تحريف‌گري يهود قابل بررسي است.
محمد طيّب
پي‌نوشت‌ها:
1-آيا طمع مي‌داريد كه به شما ايمان بياورند و حال آن كه گروهي از ايشان كلام خدا را مي‌شنيديد و با آن كه حقيقت آن را مي‌يافتند تحريفش مي‌كردند و از كار خويش آگاه بودند؟ (سوره بقره- آيه 75)
2-حماسه حسيني، جلد اول؛ استاد شهيد مرتضي مطهري؛ انتشارات صدرا؛ تهران: تابستان 1368؛ صص 13 و 14.
3- يهود در الميزان؛ محمدحسين طباطبايي، تدوين: حسين فعال عراقي؛ نشر سبحان؛ تهران: پاييز 1381؛ ص453 (مربوط به آيات 102 و 103 سوره بقره).
4- اسلام و مقتضيات زمان، جلد 1؛ استاد شهيد مرتضي مطهري؛ انتشارات صدار؛ تهران: بهار 1368، صص 131 و 132)
ثبت دیدگاه