لئونارد کُهن، شاعر، داستان نويس، معمار و آهنگ ساز يهودی چهره ای شناخته شده در امريکا و اروپا است.
کهن در سال 1934 در مونترال کانادا به دنيا آمد و در دانشگاه مکگيل تحصيلات عاليه را ادامه داد.
او در اين شعر، با عنوان «اسرائيل»، اشغال فلسطين را زاييده اوهام و خرافات دانسته و برای آن رژيم سرانجامی جز تباهی و نابودی پيش بينی نمی کند.
کهن انتخاب فلسطين را به عنوان «سرزمين موعود»، خواه با استناد به مندرجات عهد عتيق و خواه توجيهات سياسی امروزی، سراسر وهم و خيال و مردود می شمرد. لئوناردكُهن اگر چه با نگرش و انديشه يهودي هم كيشان يهودي و اشغالگر خود را مورد خطاب قرار داده است، با اين حال بعضي صاحبان نظر، شعر «اسرائيل» را از بزرگترين آثار ادبی عليه صهيونيسم و نژادپرستی شمرده اند.
در ا ين شعر، جامعه يهودی در اراضی اشغالی به عنوان ملتی جعلی و مشتی دزد معرفی شده است.كه با توجه به تغييرات و تحولات، جهان آينده اي تاريك و نافرجام در انتظار آن است.
او اشغالگران يهودی را مهاجرانی بی اعتقاد و بیخبر از خدا می داند که در پناه سرنيزه به سرزمين و خانه ديگران تجاوز و آن را اشغال کرده و در پوشش دروغين دين به هر كشتار و جنايتی دست می يازند.
از ديدگاه شاعر، نه تنها اشغالگران يهودی هيچ گونه حقی در فلسطين نداشته و ندارند، بلکه ذره ذره و وجب به وجب خاک فلسطين متعلق به فلسطينيان بوده و خواهد بود.
لئونارد کُهن در اين شعر به صراحت اذعان دارد که فلسطين در قالب پيمان توطئه آميز ميان قدرت هاي جهاني و صهيونيسم، اشغال و رژيم اسرائيل تأسيس شده است و بنابراين وعده ها، پيمان نامه ها و قراردادهای سازمان ها و قدرت های جهانی در پشتيبانی و حمايت از اسرائيل هيچ گونه حقی برای اشغالگران يهودی و رژيم صهيونيستی به وجود نمی آورد.
اسرائيل
اسرائيل!
ای که خود را بدین نام می خوانی.
ای عبادتگاه! ای تجاوز بی دلیل!
ای «جمعیتی» که «ملت بودن» را برگزیده اید.
ای همه شما نام اسرائیل بر خود نهاده!
ذره ای از این خاک از آن شما نیست.
همه ی شما دزدان قداست اید
همه در جنگ با کرامت.
آیا حامیان زورمندتان به این دزدی، به این گناه
اعتراف خواهند کرد؟
شما، که تکه پاره های سرنوشت خود را به هم وصله کرده اید،
در پناه خرافات، چه با نخوت می خرامید آرام آرام!
*
اسماعیل در بیابانی دوباره به زندگی رسید
و سایه به سویش شتافت[…].
آیا اسماعیل اعتراف خواهد کرد: «ما تا همیشه وام دار
خواهیم بود به خاطر سرزمینی که از آن شما نیست.»
… مرزها چیزی را در خود نگاه نمی دارند
وقانون هرگز در خدمت بی عدالتی نخواهد بود.
*
ای مردم!
خواه باور دارید خواه نه؛
این سرزمین را به بهای پیمان نامه ای به شما داده اند.
پیمانی ورای قانون،
ورای وعده ی شاهان،
ورای رؤیاهای شیرین یک ملت.
پیمانی شکسته شده و بی بهاء
نمی بینید دگرگونی جهان را؟
تنها ناکجا آباد از آن شماست.
شما نسل از پی نسل سرگردان و پرسه زنانید.
چراکه از پسِ سپرها حکم می رانید
و پرچم خود را بی حضور ملتی برمی افرازید.
*
دلی که هنوز می تپد، از شمایان نفرت دارد […]
شما در پَس زرهِ نازکتان آب می شوید
بوی گندِ بدنتان به شما هشدار می دهد.
و هراسی که در شماست.
عشق را می راند از قلبتان.
این سرزمین ازآنِ شما نیست.
سرزمین موعودی که در رؤیاهای تان ساخته اید به قعر
هیچستان فرو می شود.
و شما در حالی که هنوز سربازان خود را می شمرید
و سرود جنگ سر می دهید، […]1
لئونارد كُهن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- شعر «اسرائیل» از مجموعه «من گم شده بودم»، گزیده شعر لئونارد کُهن، برگردان پیام بهتاش است که از سوی نشر کارنگ در سال 1376 چاپ و منتشر شده بود.
ثبت دیدگاه