حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Sunday, 15 September , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1216 تعداد نوشته های امروز : 0×
07 شهریور 1397 - 12:39
شناسه : 6173
بازدید 493
6

تبلیغات دینی در دنیای امروز شكل جدیدی پیدا كرده و از حالات سنتی و قدیمی خارج شده است. بدیهی است كه شكل این تبلیغات، لحظه به لحظه پیشرفته‌تر می‌شود تا بیشترین اثر را بر روی مخاطب خود بگذارد. یكی از راه‌های بی‌بدیل در این زمینه كه اتفاقاً بسیار موثر واقع شده است، سینماست. در جهان […]

ارسال توسط :
پ
پ

تبلیغات دینی در دنیای امروز شكل جدیدی پیدا كرده و از حالات سنتی و قدیمی خارج شده است. بدیهی است كه شكل این تبلیغات، لحظه به لحظه پیشرفته‌تر می‌شود تا بیشترین اثر را بر روی مخاطب خود بگذارد. یكی از راه‌های بی‌بدیل در این زمینه كه اتفاقاً بسیار موثر واقع شده است، سینماست.

در جهان امروز نیز شخص، گروه، كشور، ایدئولوژی و.. كه از این حربه استفاده می‌كند بیشترین تاثیر را بر روی مخاطبان خود می‌گذارد.

متأسفانه به عكس دنیای اسلام كه هیچ تلاش قابل ذكری در این زمینه نكرده است، صهیونیسم جهانی، قدم‌های بسیار محكم و استواری برداشته كه تحت سلطه داشتن صنعت سینمای آمریكا (هالیوود) نشان‌دهنده این مطلب است.

از كمپانی‌هایی كه در آمریكا در زمینه فیلمسازی فعالیت می‌كنند و صاحبان آن صهیونیست هستند می‌توان به: والت دیسنی، برادران وارنر، دریم ورك و كلمبیا اشاره كرد.

همچنین با نگاهی اجمالی به آثار ساخته شده در سینمای آمریكا می‌توان آثار بسیاری را در حمایت از تفكر صهیونیسم یافت كه از میان آنان می‌توان به: آرمگدون، روز استقلال، روز بعد از فردا، جنگ دنیاها، فهرست شیندلر و سه گانه ماتریكس اشاره كرد.

در همه این آثار، مظلومیت صهیونیست به شدت خودنمایی می‌كند و در آثار جدیدتر مانند ماتریكس و جنگ دنیاها بیشتر از مظلومیت آنان، شقاوت و سنگدلی دشمنانشان موردتوجه قرار گرفته است. با كمی تفكر می‌توان دریافت كه در عرصه جهان كنونی دشمن قسم خورده و شماره یك صهیونیسم، تفكرات اسلامی است و می‌توان به این نتیجه رسید كه در این آثار، دین سراسر لطف و عطوفت اسلام به بدترین شكل ممكن نمایش داده شده است و در كنار آن تعالیم صهیونیستی به عالیترین شكل در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد، مخاطبی كه پابه‌پای قسم‌دیدگان فیلم گریسته و به قدر كافی از دشمنان آنان متنفر شده است. فروش قابل توجه آثار ذكرشده حتی در سالن‌های خارج ایالات متحده گواه این مطالب است.

سه‌گانه ماتریكس در میان این آثار به علت فضای نو و رمزآلود آن اهمیت ویژه‌ای دارد. این اثر سه قسمتی به واقع تكمیل كننده تلاش‌ كارگردان‌های پیشین درزمینه معرفی و دفاع از مكتب صهیونیسم است و آنچه آن را از پیشانیش متمایز می‌كند، ادبیات بی‌پروا و صریح آن است كه شاید در آثار هم‌وزنش كمتر دیده می‌شود.

در این نوشته سعی شده است ابعاد مختلف این اثر بررسی شود، البته شایان ذكر است این مطالب نگاهی مذهبی و سیاسی به این فیلم است نه نقد و بررسی آن كه استادان اهل فن را می‌طلبد.

سه‌گانه ماتریكس اثر اندی ولاری واچوفسكی (كارگردانان یهودی لهستانی تبار) در سال 1999 با نمایش نسخه اول آن در سینماهای جهان مورد استقبال عمومی قرار گرفت و نسخه‌های بعدی آن ماتریكس (بازگشت)، ماتریكس (انقلاب) و همچنین یك نسخه انیمیشن تحت عنوان انیماتریكس تا سال 2003 به نمایش عمومی گذاشته شد.

داستان كلی فیلم به این صورت است كه آخرین بازماندگان نسل بشر در سال 2199 درگیر جنگی 100 ساله با ماشین‌های هوشمند هستند و در شهری در اعماق زمین تحت نام zion (صهیون) زندگی می‌كنند و عده‌ای از آنان اعتقاد به افسانه‌ای دارند كه منجر به ظهور موعود بشریت و پایان جنگ می‌شود. ازطرفی، ماشین‌ها برای تامین انرژی موردنیاز خود مزارعی ایجاد كرده اند كه در آن انسان پرورش می‌دهند، انسان‌هایی كه در خواب مصنوعی در كپسول‌هایی شبیه رحم بدون هیچ حركتی قرار دارند و مغز آنان در یك برنامه كامپیوتری با نام ماتریكس در سال 1999 زندگی می‌كند، درواقع این افراد محیط مجازی ماتریكس را محلی واقعی می‌دانند و هیچ یك از زندگی واقعی اطلاع ندارند.

داستان فیلم از قسمتی شروع می‌شود كه انسان‌های ساكن zion در داخل ماتریكس به دنبال شخصی با نام zion می‌گردند كه اعتقاد دارند همان موعود بشریت است، جریان كلی فیلم از یك كشتی پیشرفته انسان‌ها به نام بنوكدالنصر (بخت النصر) روایت می‌شود كه یك فرمانده به نام مورفیوس دارد و افراد تحت فرماندهی او به نام‌های Trinity، سایفر، سویچ، ایپك و… هستند و هدف آنها آزاد كردن مغز Neo از ماتریكس است. زمینه‌های صهیونیستی فیلم از این قسمت به تدریج خودنمایی می‌كند.

نماد ماتریكس در این فیلم كدهای سبز رنگی است كه به صورت عمودی از بالا به پایین صفحه را می‌پوشاند، با كمی دقت به این كدها متوجه می‌شویم، رنگ آنها سبزی است كه برای مسلمانان رنگ مقدس محسوب می‌شود ولی در این فیلم نماد شیطان و شرارت معرفی شده است. در واقع اولین نكته ضداسلامی فیلم در این قسمت خودنمایی می‌كند.

نكته بعدی نام آخرین شهر بقایای نیل بشر است، شهر Zion. چرا Zion؟ چرا نام دیگری انتخاب نشده است؟ چرا از افرادی كه در Zion متولد شده‌اند در قسمتی از فیلم تحت عنوان ـ فرزند حلال‌زاده Zion ـ یاد می‌شود جالب آن‌كه این افراد نمی‌توانند وارد ماتریكس شوند، چون پایانه‌های ورود نرم‌افزار در مغز آنها وجود ندارد، مسئولیت آنها در فیلم سنگین‌تر جلوه داده می‌شود و این افراد مهم‌تر نمایش داده می‌شوند.

معنی این بخش كاملاً واضح است، همه انسان‌ها به غیر از طرفداران صهیونیست حتی انسان نیستند و اگر هم پذیرفته شوند، نمی‌توانند مانند بقیه زندگی كنند، حتی در لفاف، لفظ حرام‌زاده به آنها اطلاق می‌شود.

سوال اینجاست كه چرا موعود از بین انسان‌های واقعی انتخاب نمی‌شود؟ جواب این سؤال در قسمت‌های انتهایی بخش سوم به صورت كاملاٌ واضح بیان می‌شود.

نكته جالب توجه دیگر نام بعضی از افراد است كه در مورد آن بحث خواهیم كرد. در فیلم با دختری به نام Trinity آشنا می‌شویم معنی این اسم خیلی واضح است: تثلیث یا سه‌خدایی عقیده‌ای، كه مسیحیت پروتستان حامی و ایجادكننده اصلی صهیونیسم آن را با تلاش كشیشی به نام پاولس (فانوس) قدیس به فرقه كاتولیك تحمیل كرد.

حركات رزمی این كاراكتر نیز صلیب مسیحیت را به یاد می‌آورد. این فرد در همه لحظات فیلم حامی اصلی NEO یا همان موعود است درواقع حامی اصلی موعود صهیونیست، همان‌گونه كه در جهان امروز مشاهده می‌كنیم، دانشگاه الهیات پروتستان صهیونیسم در شهر دالاس تگزاس است.

نام دیگری كه جلب توجه می‌كند ایپك است، مردی كه در لحظات نقش فاعل را دارد و بسیار خشك، منطقی و مجری عمل فوق‌العاده است كه یادآور لابی صهیونیستی آمریكا است. با همین خصوصیات می‌توان لابی ایپك را مشاهده كرد، مجری تفكرات صهیونیست در جهان و بی‌رحم و بسیار منطقی (البته منطق صهیونیست).

در كنار نام افراد، نام مكان‌ها و اشیا نیز جالب توجه است، از میان آنها به دو مورد اشاره می‌كنم:

– نبوكدالنصر یا بخت‌النصر نام كشتی جنگی نمایندگان بشری كه به جنگ با ماشین‌ها می‌پردازد. همان گونه كه در تاریخ آورده شده، بخت‌النصر پادشاه بابل (652- 605 ق م)، فرزند نبوپولانتار، بنیانگذار امپراتوری بابل بود و یهودیان كنعان جنوبی به پایتختی اورشلیم را به اسارت درآورد. حال مشاهده می‌شود برای آنكه چهره‌ای هرچه منفورتر از مسلمانان ترسیم شود، این پادشاه منفور آیین یهود را به مسلمانان ترجیح می‌دهند و یكی از ابزار جنگی موجود در فیلم كه از قضا نقش تعیین كننده دارد، به نام وی نامگذاری شده است.

Zionیا صهیون كوهی در نیمه شرقی بیت‌المقدس است كه برای پیروان صهیونیست اعم از یهودی یا مسیحی بسیار مقدس است این كوه در فیلم ماتریكس به عنوان آخرین محل تجمع نسل بشر شناخته می‌شود. سعی سازندگان فیلم بر این است كه قداست هرچه بیشتر این محل را به رخ مخاطب بكشد و این مطلب را یادآور شود كه اگر قرار باشد مكانی محل نجات نسل بشر از بدی مسلمانان باشد، آن محل صهیون است.

تاكنون در هیچ یك از ساخته‌های هالیوود كه در طرفداری از تفكر صهیونیست ساخته شده، ادبیاتی این‌چنین واضح به كار نرفته است و از اهالی مورد حمایت صهیونیست به این صراحت نام برده نشده است. فیلم ماتریكس با هدف معرفی چنین ادبیاتی ساخته شده است.

سخن در مورد فیلم ماتریكس بسیار زیاد است و می‌توان گفت بخش بسیار مهمی از تفكرات صهیونیسم جهانی در جریان فیلم به مخاطب القا می‌شود كه در مقالات آینده از آن سخن خواهیم گفت. از نمایش آخر ماتریكس درحدود 5 سال می‌گذرد. شاید این فیلم از غبار زمان پوشیده شود، ولی تفكرات آن همچنان وجود دارد.

 زاهد احمدی زارع

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.