چقدر مبارزات زنان جهان عرب را متاثر از فمنیسم غربی می دانید؟
خوشبختانه به دلیل اینکه الگوی فعلی حضور زنان عرب در صحنه مبارزه بر گرفته از انقلاب اسلامی ایران و مبتنی بر فرهنگ اسلام است، از آسیبهای جریانهای فمنیستی غربی به دور است. البته در نسل قبلی مبارزین زنان فعال سیاسی و انقلابی وجود داشتند که مبتنی بر ایده های پان عربیستی و سوسیالیستی فعالیت می کردند اما آنها هم نوعاً غرب ستیز بودند. اکنون در میان فعالین زن جهان عرب بسیاری از زنان با تحصیلات عالی و حضور قوی اجتماعی وجود دارند که اگر چه هنوز از ظواهر اسلامی دور هستند، لکن نسبت به اسلام خضوع و گرایش عمیق دارند و زنان مسلمان انقلابی را تحسین می کنند و سعی دارند خود را به آنان نزدیک کنند تا این فاصله ظاهری هم برداشته شود. متاسفانه باید اقرار کنیم که امروز خود ما بیشتر در معرض تهاجم پنهان و رشد خزنده فمنیسم غربی قرار داریم. باید دقت کنیم که آسیبی که به الگوی اسلامی حضور اجتماعی زنان در ایران امروز وارد شده؛ به عنوان الگو به کشورهایی که در مرحله پیروزی انقلاب از ما تاثیر گرفته اند، انتقال نیابد. متاسفانه امروزه بخشی از جامعه زنان فعال اجتماعی در ایران دچار نوعی فمنیسم پنهان است که اگر چه راجع به آن علناً صحبت نمی شود، ولی بسیاری از مرزهای تبیین شده اسلام دربارة زن و خانواده در اسلام را منهدم کرده و به سوی پدیده نو ظهور و بی هویتی حرکت می کند. در این روند بسیاری از نقش های طبیعی، شرعی و دینی زن و مرد در داخل جامعه و خانواده عملاً نفی شده است. یعنی چهره غالب زن حضور اجتماعی زن در ایران منطبق با الگوهای روشنی که اسلام برای حفظ کرامت زن و اعتلای خانواده ارائه کرده است نیست.
در این شرایط و با توجه به این نگرانی ها، زن مسلمان را چطور تعریف می کنید؟
در واقع پس از سی سال تعریف درست و دقیقی از زن مسلمان ارائه نشده است. هر کس با توجه به اعتقادات و تجربیات خود، چهره ای مغشوش از زن مسلمان در ذهن دارد. اما ما باید تبیین کنیم زن مسلمان چه کسی است. آیا زن مسلمان همان مدل بر گرفته از عصر قاجار و محبوس در خانه و آشپزخانه است؟ آیا زن مسلمان فقط در اجتماع حضور جدی دارد و حداقل توان و فرصت خود را در خانه و خانواده صرف می کند؟ ما باید بدانیم که زن مسلمان زنی است که در زمان پیغمبر اکرم (ص) در مسجد حضور پیدا کرده و با پیغمبراکرم (ص) راجع به عقایدش صحبت می کند و جایگاهش در مسجد و روبروی پیغمبراکرم (ص) است. زن مسلمان، حضرت زهرا (س) است که با این که در زمان لازم وارد مسجد می شود و سخنرانی می کند؛ اما در جای خود از پدر بزرگوارش سپاسگذاری می کند که او را از کار در بیرون خانه و تماس بی مورد دائمی با مردان نهی و معاف کرده اند. ما چهره صحیح زن مسلمان را ترسیم نکرده ایم. این تصویر از لابه لای متون دینی و رخدادهای تاریخی صدر اسلام باید استخراج شود. مع الاسف باید بپذیریم که امروزه فرصت حضور گسترده و غیر ضروری زنان ایرانی در عرصه های مختلف به تهدیدی برای هویت مرد مسلمان ایرانی و نسلهای آینده تبدیل شده است.
حالا می خواهیم در مورد نقش زنان در خیزشهای اخیر خاورمیانه صحبت کنید:
زنان در فلسطین و لبنان، از نظر عملیاتی واقعاً در صحنه های درگیری حضور دارند. در کشورهای دیگر، می شود گفت اگر حضور زنها دیده نشده، مردها هم در عرصه های فعالیت علنی سیاسی و انقلابی حضور نداشته اند. یعنی همه به نوعی به استضعاف فرهنگی و سیاسی کشیده شده بودند. پس از تحولات تاریخی اجتماعی سه دهه اخیر در کشورهای منطقه که کارد به استخوان همه رسیده است مشاهده می شود که زنان همدوش مردان در تظاهرات و اجتماعات علیه حکام جائر شرکت می کنند. به طور مثال مصر کشوری است که طی ده ها سال شرایط فرهنگی آن مورد حمله همه جانبه غرب قرار گرفته است. با این حال کسانی که به عرصه مبارزه آمده اند گر چه علناً شعاری مبتنی بر مطالبه حکومت اسلامی ندارند، لکن زنانی محجبه هستند که به دنبال پیدا کردن هویتی مستقل از غرب هستند و به سلطه مدید غرب بر کشورشان معترض می باشند. خوشبختانه به دلیل زیربناهای فرهنگی – اسلامی، اولین منبعی که در اختیار این فعالین قرار می گیرد و با آن اعتماد هم دارند مدل رهایی بخش اسلام سیاسی است. اما آنچه که اکنون آگاهانه و به طور مشخص می خواهند، دور شدن از غرب و رسیدن به استقلال و بازگشت به خویشتن است. این اتفاق در کشورهای دیگر مانند یمن، بحرین، سعودی و حتی پاکستان؛ در جریان جنگ غزه رخ داد.
به طور کلی باید اشاره کرد که دو جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه در گسترش فرهنگ مقاومت با ابتنای بر عقاید اسلامی و الگوی انقلابی ایران بسیار در بیداری منطقه، مؤثر بوده است.
پاکستان کشوری است که نقش زنان در آن بسیار محدود بود. همیشه در تظاهرات سیاسی، آقایان با شور و حرارت شرکت می کنند، اما معمولا حضور خانم ها را شاهد نبودیم. اما در جریان جنگ غزه، زنان پاکستانی هم به صحنه آمدند و تظاهرات مستقل و بزرگی را برگزار کردند و این احساس تعهد به حضور و حمایت از امت اسلامی، بسیار جالب و این بیداری آگاهی بسیار اعجاب انگیز بود.
انقلاب اسلامی ایران چقدر نقش داشته است؟
شاید خیلی ها عقیده داشته باشند که انقلاب اسلامی، سی سال پیش رخ داد و اگر می خواست بیدار کند، همان سی سال پیش بیدار می کرد. اما من می خواهم بگویم، سی سال پیش این کار را کرد. اما ما به دلیل این که درگیر گرفتاری های خود بودیم، متوجه سرکوب های وحشتناک در این کشورهای عربی – اسلامی که این نسل را زمین گیر کرد، نشدیم. بعد از سی سال، تداوم انقلاب اسلامی و الگوپذیری از آن در عملکرد حرکت های اسلامی فلسطین و حزب الله لبنان و پیروزی اینها در مقابل اسرائیل شکست ناپذیر، باعث شد که بازگشت به فرهنگ اسلامی و بازگشت به توانایی های مبنایی فرهنگ اسلامی، اتفاق بیفتد و ما به این جا برسیم که امروز ببینیم زن و مرد در کنار هم و با حفظ شوؤنات اسلامی در صحنه حضور پیدا می کنند؛ مانند آن چه در یمن و بحرین و لیبی و … شاهد هستیم.
یادم است چند هفته گذشته که مردم یمن، فرصت هایی را به رژیم طاغوتی این کشور مظلوم دادند، این بنده شیطان گفته بود: شرکت زنان در تظاهرات، با شرع مغایرت دارد. اولین کاری که مردم آگاه یمنی انجام دادند، این بود که برای بهانه ندادن به دست امثال اینها، صفوف تظاهرات خانم ها و آقایان را جدا کردند و گفتند حضور ما در تظاهرات، عین عمل به قرآن است.
اما در بحرین ماجرا جور دیگری پیش رفته است. در بحرین همین قضیه را می بینید. خانم هایی که به نظر می آید واقعاً مشکل مالی ندارند، اما آمده اند و درست است که از لحاظ مالی غنی هستند؛ اما نمی پذیرند که از لحاظ شخصیت اجتماعی، عقب افتاده محسوب شوند و معتقدند چه فایده دارد که این امکانات را داشته باشیم، اما کمترین حاکمیتی بر سرنوشت خود نداشته باشیم و به همین دلیل به صحنه آمدند و علی رغم رفاه مادی، خواهان تغییرات هستند. نمونه اش آیات، شاعر انقلابی و بسیاری از خانم های کادر پزشکی و درمانی است که با شدت و قدرت تمام حضور پیدا کردند و تن به مجازات ها، محاکمه ها و زندان ها داده اند. و می توان گفت حضور زنان دوشادوش حضور مردان است و اگر حضور زنان همدوش حضور مردان باشد، مسلماً سرعت مبارزه چند برابر خواهد شد. وقتی یک زن وارد عرصه مبارزه می شود، غیرت مردان به جوش می آید و با قدرت بیشتری در صحنه حضور پیدا می کنند. اگر حضور زنان سراسری باشد، در این صورت این شتاب، روند مبارزه را سریع می کند. یعنی زنان فقط به اندازه تعداد جمعیتی که شرکت می کنند، به حرکت سرعت نمی دهند؛ بلکه اثر کیفی داشته و سرعت و عمق حرکت را چند برابر می کنند.
رویا سلیمی
ثبت دیدگاه