گفت وگو با فروز رجایی فر، فعال در امور زنان
جایگاه زن در کشورهای عربی چگونه است؟
بر خلاف تصوری که وجود دارد بسیاری از زنان کشورهای عربی، در جامعه حضور فعال دارند. خیلی از آنها به دانشگاه می روند؛ فعالیت سیاسی می کنند و وارد احزاب و مجلس می شوند. این مسئله در فلسطین بسیار مشهود است و زنان مبارز همپای مردان به مبارزه با ظلم و ستم رژیم اشغالی می پردازند. که بعضی از آنها چهره های شناخته شده ای در سطح ایران و جهان هستند. زنان فلسطینی، الجزایری و دیگرکشورهای عربی منطقه، در صحنه ها و عرصه های دیگر جهان عرب، زنان برجسته و فعال و مؤثری هستند. در عرصه ادبیات و هنر نیز ورود دارند و دست به خلق آثار خوبی زده اند. این که زنان در هیچ صحنه ای حضور ندارند و اجازه هیچ فعالیتی به آنها داده نمی شود، نگاه نادرست غرب به ظرفیت های کرامت بخش اسلام به زنان و نیز تبلیغات سوء هدفمند علیه جهان اسلام است. آنها زنان مسلمان را عامی و ذلیل و ناتوان از فکر و عمل نشان می دهند. البته در برخی کشورها در برخی از زمینه ها محدودیت هایی وجود دارد و همان استضعافی که حاکمان عرب و جائر بر کل مردم روا داشته اند، طبعاً دامن زنها را هم گرفته است. اما در بسیاری کشورها نقش زنان بسیار برجسته است و شاید در تاریخ عرب بتوانیم بگوئیم، حضور اجتماعی زن، امری جدی است. از صدر اسلام و در زمان پیغمبر اکرم (ص) در برهه ها و مقاطع مشخص و موثری، حضور درخشان و ماندگاری از زنها دیده می شود که تاریخ اسلام این حضور را ثبت کرده است. بنابراین نگاه به زن به عنوان عنصر ناتوان و نالایق در جامعه اسلامی و عربی را باید اصلاح کرد و باور داشت که زنان مسلمان در عرصه حیات اجتماعی و سیاسی و علمی و هنری سهم بزرگی به عهده دارند.
نقش زنان در بیداری جهان عرب از چه زمانی آغاز شد؟
پس از جنگ جهانی دوم در مبارزاتی که علیه استعمار غربی در منطقه شمال آفریقا و کشورهای خاورمیانه انجام شد زنان هم حضور جدی داشتند و نقش مهمی ایفا کردند؛ لکن مجدداً گرفتار حاکمان سرسپرده و عوامل استعمار پنهان شدند. اما پس از انقلاب اسلامی، خرده ایدئولوژی هایی که در جهان عرب و خاورمیانه وجود داشت، با چالش مواجه شد و مکتب هایی مانند ناسیونالیسم و کمونیسم که در مقطعی راه رشد و تعالی جهان عرب دانسته می شدند به حاشیه رفتند. این مسئله به دلیل عدم کفایت این مکاتب در حل و رفع مشکلات، خصوص مشکلی که در 60 سال اخیر اعراب با آن مواجه شدنده اند، یعنی مصیبت تاسیس اسرائیل بود. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران توانست جانشینی برای آن خرده ایدئولوژیها معرفی کند که بسیار با فرهنگ سنتی جامعه عرب هم مطابقت داشت زیرا در واقع مبتنی بر ریشه های فرهنگی اسلام بود. شما تصور کنید در خانه شما، انباری وجود دارد که راه ورود به آن مسدود است و نمی توانید به محتویات آن دست پیدا کنید؛ در حالی که با مراجعه به حافظه تاریخی خود مطمئن هستید که در این انبار بسیاری از لوازم ضروری و میراث خانوادگی شما وجود دارد. انقلاب اسلامی ایران با قیام و پیروزی بر مدرنیته دیکته شده از غرب، راه دشوار را برای جهان عرب هموار کرد و کلید جدیدی برای گشودن انبار ذخائر و میراث فرهنگی برای ملل مستضعف منطقه ساخت. بعد از این بیداری، می توان گفت با تأسی به حضور انقلابی زنان ایرانی، نقش زنان عرب هم باز تعریف شد. امروز زن فلسطینی در کنار مرد فلسطینی است که اگر مرد به مبارزه می رود، زندانی می شود و یا به شهادت می رسد، زن از خانواده حمایت کرده و بار زندگی را بر دوش می کشد. البته با تداوم مبارزه و در مسیر جریان مقاومت اسلامی، نقش زن ارتقا پیدا کرده و وارد وجوه مختلف می شود تا این حد که حتی مستقیماً در عملیات نظامی هم شرکت می کند. برخی از خواهران فلسطینی و عرب ما هم که به عرصه سیاست گذاری ورود پیدا کرده اند و به پشتوانه انگیزه های اعتقادی قومی و مطالعات ایدئولوژیک مناسبی که دارند، هر کدام منبعی برای تغذیه فرهنگی دیگران شده اند. فراتر از این، با توجه به مسئله دردناک اخراج میلیونها نفر از مردم فلسطین از سرزمین خود و عدم اجازه بازگشت به آوارگان که موجب تسلط جمعیتی صهیونیستها در اراضی اشغالی فلسطین شد و بالطبع ضرورت رشد جمعیت فلسطینی ها، امروزه بعد دیگری از مبارزه نیز بر دوش زنان فلسطینی قرار گرفته که به هم زدن ترکیب فعلی جمعیتی به نفع ملت فلسطین است. بنابراین عملا زنان مبارز با این نقشهای جدیدی که برای خود تعریف کرده اند، شاید به لحاظ عملیاتی نقش متنوع تر و حضوری گسترده تر از مردان در تداوم مبارزه دارند.
رویا سلیمی
ثبت دیدگاه