حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Wednesday, 11 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1231 تعداد نوشته های امروز : 0×

تازه ترین مطالب

25 شهریور 1391 - 20:34
شناسه : 1255
بازدید 275
6

سیّدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان در جشن ششمین سالروز پیروزی رزمندگان مقاومت اسلامی بر ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیل در جنگ 33 روزه، بحران امروز منطقه خاورمیانه به ویژه رویدادهای سوریه را مورد بررسی و تحلیل قرار داد.

ارسال توسط :
پ
پ


بخش اول
سیّدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان در جشن ششمین سالروز پیروزی رزمندگان مقاومت اسلامی بر ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیل در جنگ 33 روزه، بحران امروز منطقه خاورمیانه به ویژه رویدادهای سوریه را مورد بررسی و تحلیل قرار داد.
دبیرکل حزب‌الله در این سخنرانی، توطئه‌های رنگارنگ سیاسی، تبلیغاتی، نظامی، تروریستی و نیز روانی علیه حزب‌الله لبنان، مقاومت اسلامی فلسطین، سوریه و جمهوری اسلامی از سوی برخی کشورهای غربی- عربی و نیز اسرائیل را حرکتی کاملاً برنامه‌ریزی شده در مسیر طرح‌ها و برنامه‌های صهیونی و پشتیبانی از رژیم جعلی و غاصب اسرائیل و علیه منافع امت اسلامی و مسلمانان منطقه اعلام کرد:
متن زیر گزیده سخنان سیّدحسن نصرالله در مراسم یادشده است که از نظر خوانندگان می‌گذرد:
برادران و خواهران، مسائل زیادی هست که دوست دارم درباره‌شان صحبت کنم ولی طبیعتاً تحولات منطقه و مشخصا سوریه و حوادث امروز ما را مجبور می‌کنند بخشی از این سخنرانی و مناسبت را به شرایط منطقه اختصاص دهیم.
اسرائیل و جنگ 33 روزه
در ششمین سالگرد جنگ، دشمن، سرتاسر اسرائیل، اهالی سیاست، نظامیان، ژنرال‌ها، حزب‌ها، مردم و افکار عمومی همه هنوز در شوک به سر می‌برند. در شوک شکست ناگهانی دشمن در سال 2006.
امروز اسرائیلیان در ششمین سالگرد هنوز با مشارکت بزرگان کنونی و پیشین صهیونیست سمپوزیوم، دیدار، تحقیق، بحث و مصاحبه انجام می‌دهند و مقاله می‌نویسند و هنوز همگی یکسر از شکست صحبت می‌کنند. رئیس وقت موساد، ]مئیر[ داگان، و کسی که گویا مهم‌ترین رئیس موساد تا امروز بوده است و نخست‌وزیر وقت، اولمرت، می‌گویند: جنگ یک فاجعۀ ملی بود که به اسرائیل ضربه‌ای شکننده وارد کرد. یا وقتی کس دیگری به نام دان مریدور، فرمانده اطلاعات دولت نانتیاهو و رئیس سابق بازتدوین نظریۀ امنیت ملی اسرائیل، -که پیش از جنگ 2006 تشکیل شد و تا پس از جنگ ادامه یافت و نظریۀ امنیت ملی جدیدی ارائه و بازتدوین کرد.- نظریه‌پردازی در این سطح می‌گوید: اسرائیل تا کنون شاهد چنین چیزی نبوده است. به پایین‌ترین سطح رسیده‌ایم. یا موشه آرنز، وزیر دفاع اسبق و از نظریه‌پردازان راهبردی اسرائیل، که همۀ جنگ‌های پیشین را درک کرده و الان بیش از هفتاد هشتاد سال سن دارد می‌گوید: اسرائیل برای اولین بار در تاریخش شکست خورد. …
از طرف اسرائیل اگر به قضیه نگاه کنیم: اسرائیل در جمعه 14 جولای 2006 عملیاتی انجام می‌دهد. کابینه جمع می‌شوند و طرحی ارائه می‌شود. چه طرحی؟ طرحی به نام عملیات وزن ویژه. در کابینه مطرح شد که ما در سال‌های گذشته از سال 2000 تا امروز اطلاعات بسیار دقیق، خطیر و مهمی جمع آوری کرده‌ایم. – این‌ها از زبان اسرائیلیان است.- و از همۀ سکوهای موشکی حزب الله -موشک‌های فجر3 و 5- خبر داریم. و این موشک‌ها ساخت ایران هستند. و وزیر وقت دفاع اسرائیل می‌گوید مختصات سکوهای موشکی جنوب همه مشخص هستند و ما کار بسیار دقیق اطلاعاتی انجام داده‌ایم و توانستیم محل سکوی همۀ این موشک‌ها را مشخص کنیم، مختصات را به دست آورده‌ایم و در سال‌های گذشته برای بمباران هدف‌هایی فرضی رزمایش‌های هوایی انجام داده‌ایم و نیروی هوایی الان آماده‌ی انجام عملیات است. اگر با عملیات وزن ویژه موافقت کنید، این عملیات کمر حزب‌الله و مقاومت را خواهد شکست و جنگ تمام خواهد شد. ]آن‌ها[ فکر می‌کرده‌اند که این عملیات موجب هراس و سرگشتگی شدید سران مقاومت می‌شود و جنگ تمام می‌شود و حزب‌الله دیگر نمی‌تواند هیچ موشک برد متوسط یا دور برد دیگری شلیک کند. قاعدتاً صحبت دربارۀ کاتیوشا -که تا عمق 17 تا 20 ]کیلومتر[ یا کمی بیش‌تر را می‌زند.- نبوده. صحبت اصلی دربارۀ موشک‌های برد متوسط و دوربرد بوده. به نظر خودشان…
کابینه با عملیات موافقت می‌کند و یک ساعت پس از موافقت -ببینید چقدر آماده بوده‌اند.- بیش از 40 هواپیمای اف16 و اف15 اسرائیلی -غیر از هواپیماهای پشتیبانی- حمله را آغاز می‌کنند و به گفتۀ اسرائیلیان بیش از 40 و به گفتۀ آمریکایی‌ها بیش از 50 هدف را مورد اصابت قرار می‌دهند. در 34 دقیقه عملیات با موفقیت پایان می‌یابد و همۀ اهداف از پیش تعیین شده که قرار بوده سکوهای فجر3 و 5 باشند را نابود می‌کنند.
سپس حالوتس، رئیس وقت ستاد مشترک، با نخست‌وزیر، اولمرت، تماس می‌گیرد و می‌گوید: پیروز شدیم! جنگ تمام شد. و اگر یادتان باشد روز دوم جنگ شیمون پرز، معاون اول نخست وزیر، آمد و گفت: اسرائیل پیروز شد و فلانی، دبیر کل حزب الله، به دمشق گریخت. در حالی که بنده همچنان در ضاحیۀ جنوبی بودم. خب. این بود ماجرای عملیات وزن ویژه. …
حالوتس آن روز گفت ما 70 الی 80 درصد توان موشکی حزب‌الله را از بین بردیم و این عملیات را با آب و تاب تعریف کردند و هنوز هم می‌کنند. …
رصد تحرکات اسرائیل
دربارۀ آینده. ما خبر داریم و پیگیر هستیم. ممکن است در لبنان بسیاری درگیر جزئیات، مشکلات معیشتی -که حق هم دارند-، مسائل خیابانی، مجادلات و نبردهای مختلف و رنگارنگ سیاسی باشند. ولی کاملا مطمئن باشید در کنار همۀ این سر و صداها مقاومت و سران، فرماندهان، نیروها و مردان آن شبانه روز بر روی این پرونده، پروندۀ نبرد با دشمن و حفاظت از کشور، کار می‌کنند. هیچ کار و تفریح دیگری، هیچ فریادی از این طرف یا آن طرف، آنان را به خود مشغول نمی‌کند. این مقاومت، اسرائیل را شبانه روز رصد می‌کند. و ما می‌دانیم که آن‌ها شبانه روز برای جمع‌آوری اطلاعات از کارگاه‌ها، سکوهای پرتاب موشک، ذخایر و سنگرهای فرماندهی عملیات در جنگ‌های آتی تلاش می‌کنند. و مانند همۀ جنگ‌های گذشته دارند برای ضربۀ اول آماده می‌شوند. اولا بنده از اسرائیل می‌خواهم عبرت بگیرد، چون اسرائیل عبرت و درس می‌گیرد و دربارۀ اشتباهات و شکست‌ها تحقیق می‌کند. بنده به آن‌ها می‌گویم وزن ویژۀ شما یک وهم ویژه بود. و ما در هر جنگی در آینده از ضربۀ اول شما خبر داریم و منتظر آنیم و هنگامی که می‌خواهید ضربۀ اول را وارد کنید، غافلگیرتان خواهیم کرد. این‌جا بنده به همۀ وعده‌های پیشین اضافه می‌کنم در برابر هر ضربۀ اول اسرائیلی در هر جنگی ما وعدۀ یک غافلگیری شدید را به اسرائیل می‌دهیم. قاعدتا امروز نمی‌گوییم آن غافلگیری شدید ما چیست، چون آن وقت دیگر غافلگیری نیست!
ولی قطعا از همۀ شما، ملت لبنان و ملت‌های منطقه، می‌خواهم به توان، خرد و بصیرت مقاومت اطمینان داشته باشید. و بدانید -این از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین دستاوردهای جنگ سی و سه روزه است.- ما در لبنان، جهان عرب و اسلام و این منطقه خردها، قلب‌ها، اراده‌ها، عزم‌ها و توانایی‌هایی برای برنامه‌ریزی، سامان‌دهی، مدیریت، نبرد، جنگ و در نهایت پیروزی داریم. اکثر زمامداران، نظام‌ها، نویسندگان، ماهواره‌ها و رسانه‌های عرب تلاش کردند به ما بقبولانند تقدیر ما شکست است و ما ناتوان و ناکام هستیم و این در جان و ژن ماست. مهم‌ترین پیام جنگ سی و سه روزه و پس از آن غزه برای همۀ ما و برای جهان عرب و اسلام و ملت‌هایمان این بود که تقدیر ما پیروزی است، نه شکست. و چنان که در 2000 و 2006 دو پیروزی بزرگ آفریدیم، بله، می‌توانیم در آینده، هر وقت که با چنین جنگی مواجه شدیم، پیروزی بزرگ‌تری بیافرینیم. این پیامی است که باید ششمین سالگرد جنگ سی و سه روزه بر آن تأکید کنیم.
خط مقاومت هدف دشمن است
از این‌جا وارد مسئلۀ دوم می‌شوم که ما را به شرایط منطقه خواهد برد. جنگ تمام شد. اسرائیلیان و آمریکایی‌ها با هم -نه به صورت جداگانه- شروع به ارزیابی کردند و با هم عبرت‌ها و درس‌هایی گرفتند. فرض این بود که جنگ سی و سه روزه، علیه مقاومت لبنان و با هدف ریشه‌کن کردن آن، حلقۀ اصلی نابود کردن خط مقاومت و بازدارندگی منطقه است. یک حقیقت و واقعیت این است که: باقی‌ماندۀ جهان عرب و اسلام که به مسئلۀ فلسطین، مقدسات اسلامی و مسیحی، سرزمین‌های عرب و حقوق ملت فلسطین پایبند هستند، خطی را تشکیل می‌دهند که از ایران آغاز می‌شود، سپس تا سوریه و جنبش‌های مقاومت لبنان و فلسطین ادامه می‌یابد. این یک حقیقت است. و اکثر نظام‌های عرب جایی دیگر و در خدمت پروژه‌ی آمریکایی-اسرائیلی و سازش هستند و با وقت بازی می‌کنند و به آن دل بسته‌اند تا فلسطینیان تسلیم شوند و خرده‌امتیازی را که شارون، اولمرت یا ناتنیاهو به آنان می‌دهد بپذیرند. حقیقت این است. چنان که به یاد دارید، دولت جرج بوش و نومحافظه‌کاران پروژۀ سلطه بر منطقه را کلید زدند. هدف، نابود کردن این خط بود. مرحلۀ اول لبنان و نابودی مقاومت لبنان بود. اگر مقاومت لبنان ریشه‌کن می‌شد، جنگ تمام نمی‌شد، بلکه با این ادعا که سوریه از مقاومت پشتیبانی کرده و به آن سلاح و موشک داده و… به سوریه کشیده می‌شد. پس از نابود کردن مقاومت لبنان، بلافاصله، مرحلۀ دوم، سرنگون کردن نظام جناب بشار اسد و ویران کردن سوریه و به زانو درآوردن این کشور در برابر خط آمریکا و اسرائیل بود. هدف ایجاد دموکراسی و اصلاحات و… در سوریه نبود بلکه به زانو درآوردن این کشور در برابر خط آمریکا و اسرائیل بود. خطی که تا افغانستان، عراق و کشورهای حاشیۀ خلیج فارس و همۀ منطقه گسترده شده بود. ولی پیروزی مقاومت لبنان، مرحلۀ دوم -یعنی حمله به سوریه- را با شکست مواجه کرد. چون در آخرین روزها از آن سی و سه روز، اسرائیل در به در دنبال راه حل می‌گشت. -به خدا قسم. باور کنید-. اسرائیل در به در دنبال راه حل می‌گشت. از هیئت عربی مذاکره‌کنندۀ حاضر در نیویورک در آن روزها بپرسید. آنان این را به ما گفتند. اسرائیل در روزهای آخر از همۀ شرط‌هایش صرف نظر کرد. فقط در نهایت یک مسئلۀ معنوی- محکومیت مقاومت- در قطعنامه 1701 آوردند. ولی که چه بشود؟ خود شیمون پرز در دیدار با وینوگراد می‌گوید: هیچ گزینۀ دیگر وجود نداشت. این بیش‌ترین چیزی بود که می‌توانستیم به دست بیاوریم. و بنده در ششمین سالگرد جنگ سی و سه روزه به شما می‌گویم:
اگر در لبنان انسجام و همبستگی سیاسی وجود داشت، اگر بعضی خنجرها در لبنان به جای این که در پهلوی ما باشد، غلاف ‌می‌بود، روزهای آخر جنگ می‌شد از طریق مذاکرات دستاوردهایی ملی برای لبنان کسب کرد. ولی کسانی بودند که در سطح سیاسی به اسرائیل کمک می‌کردند تا از باتلاق و مخمصه‌ای که خود را گرفتار آن کرده بود، خارج شود. خب، از آن مرحله گذشتیم. وارد مرحله‌ی بعد یعنی نوار غزه شدند.
شروع کار از لبنان بود که ]طرح[ خاورمیانۀ جدید فروریخت. و مقاومت غزه آن را کاملا نابود کرد. تمام شد. ولی این یعنی نقشه‌های آمریکا و اسرائیل تمام شد؟! نه. جایگزین‌هایی وجود دارد. همیشه جایگزین‌هایی هست که دربارۀ آن‌ها پژوهش می‌کنند. … از جمله واقعیت‌هایی که طی جنگ سی و سه روزه و بعد از آن با آن مواجه شدند ]این بود:[ اولاً در لبنان یک معضل به نام حزب‌الله برای آنان به وجود آمده بود. اشکالی ندارد صریح بگویم. گفتند این معضل را چطور باید حل کنیم؟ در تجربۀ جنگ سی و سه روزه به یک سری نتایجی رسیدند. وقت نیست که شهادت‌هایشان را برایتان بخوانم. کاش المنار یا دیگر تلویزیون‌ها برنامه‌ای در این زمینه بسازند. به این نتیجه رسیدند که بمباران هوایی نمی‌تواند نتیجۀ جنگ را مشخص کند. اگر لبنان را بمباران کنند، خانه‌ها، پل‌ها و راه‌ها را نابود می‌کنند ولی این‌ها نتیجۀ جنگ را مشخص نمی‌کند. ثانیاً به این نتیجه رسیدند که عملیات زمینی، بسیار خطرناک و یک ماجراجویی بزرگ است. بعد از چند روز اولمرت آمد نفسی تازه کرد و گفت: هر عملیات زمینی در عمق بیش از 3 کیلومتری خاک لبنان، حماقت است! حالوتس هم در این باره با او موافق است. شیمون پرز در جواب پرسش‌های گروه وینوگراد می‌گوید:
-«چون این جنگ علیه تروریسم دارد از دور صورت می‌گیرد…» «…نمی‌شود با هواپیمای اف16 که قیمتی بالغ بر صد میلیون دلار دارد تک تک جوانان 16 ساله را دنبال کرد!» مگر در جنگ سی و سه روزه این کارها را نمی‌کردند؟ یک اف16 دنبال یک جوان می‌کرد! خب برای این چند ده هزار جوان چند اف16 لازم دارید؟! «…نمی‌شود با هواپیمای اف16 که قیمتی بالغ بر صد میلیون دلار دارد تک تک جوانان 16 ساله را دنبال کرد! چون آنان در نهایت به زودی موشک‌های ضد هوایی و حتی ضدهواپیماهای جنگی در اختیار خواهند داشت.» پرز می‌گوید: «نمی‌شد تانک‌های میرکاوا را که قیمتی ده‌ها میلیون دلاری دارند سراغ تک تک سنگرها بفرستیم. ما باید راه کاملا جدیدی برای مقابله ایجاد کنیم.» این است. جوانی که اف16 حریفش نمی‌شود، جوانی که سی و سه روز در جنوب می‌ماند، جوانی که سی و سه سال در جنوب می‌ماند، جوانی که تا ابد در جنوب می‌ماند، بدون این که دچار تزلزل شود. استراتژی دفاعی درست این است.
ادامه دارد…

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.