حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Sunday, 15 September , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1216 تعداد نوشته های امروز : 0×
17 اسفند 1390 - 9:45
شناسه : 3664
بازدید 251
5

قیام و خیزش مردم در بسیاری از ایالات و شهرهای آمریکا، هم زمان با راه پیمایی ها و اعتراض های مردم در بیش از هشتاد کشور جهان، علیه نظام سرمایه داری، در نوع خود پدیده ای جدید و کم نظیر در تاریخ معاصر جهان است.

ارسال توسط :
پ
پ

آخرین میخ های تابوت سرمایه داری
محمدتقی تقی پور

قیام و خیزش مردم در بسیاری از ایالات و شهرهای آمریکا، هم زمان با راه پیمایی ها و اعتراض های مردم در بیش از هشتاد کشور جهان، علیه نظام سرمایه داری، در نوع خود پدیده ای جدید و کم نظیر در تاریخ معاصر جهان است.
جنبش فراگیر مردم علیه غارتگران بین المللی و پول سالاران حاکم بر آمریکا و اروپا، به خصوص در ایالات متحده و با شعار «وال استریت را اشغال کنید»، ماحصل ده ها سال غارت، تاراج و چپاول ثروت مردم از سوی یک اقلیت کلان سرمایه دار است که نبض بازار بورس، پول،بانک ها، شرکت های بزرگ بین المللی، کمپانی های نفتی، مراکز عمده تولیدی و صنعت، کارخانه های بزرگ ساخت و تولید جنگ افزار، مشروب سازی، تجارت مواد مخدر، رسانه های بزرگ خبری، شبکه های ماهواره ای، صنعت سینما و … را در چنگال خود دارند. افزایش و گسترش ثروت و قدرت این اقلیت یک درصدی به قیمت افزایش و گسترش، بیکاری، فقر، بی خانمانی، گرسنگی و قحطی مردم جهان، از جمله ایالات متحده آمریکاست.
این واقعیت های تلخ و مصیبت بار در حالی بر جهان امروز سایه شوم گسترده است که رسانه وابسته به اردوگاه نظام سلطه به اشکال مختلف در مسیر انحراف افکار عمومی تلاش می کنند. اربابان این رسانه ها هرگونه آگاهی و بیداری عمومی را سم مهلک برای پایه های قدرت و ادامه حیات خود ارزیابی می کنند. تلاش های توطئه آمیز تبلیغاتی رسانه های وابسته به شبکه های صهیونیستی آن چنان گسترده و شدید است که افکار عمومی هنوز نسبت به وضعیت و موقعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی، آموزشی و اخلاقی مردم در دنیای غرب، به ویژه ایالات متحده آمریکا که قربانی مشتی کمپانی داران صهیونیست هستند، آگاهی لازم را ندارد.
هنوز افکار عمومی جهان به درستی نمی داند و باور نداردکه ده ها میلیون آمریکایی با فقر، قحطی، گرسنگی و مرگ دست و پنجه نرم می کنند.
بسیاری از مردم جهان نمی دانند که آمریکا بدهکارترین کشور و دولت جهان است و طلبکاران ایالات متحده، جز اقلیتی زرسالار و صهیونیست نیستند که بر آمریکا فرمانروایی می کنند و کاخ سفید، کنگره، مجلس سنا، پنتاگون، وزارت امورخارجه، سازمان سیا، خزانه داری و … را کاملاً در قبضه و کنترل خود دارند. علی رغم تحریف و سانسور اخبار و رویدادها و تلاش در مسیر انحراف افکار عمومی از سوی شبکه های خبری نظام سلطه و رسانه های صهیونیستی، برخی پژوهشگران، نویسندگان، تاریخ نگاران و اندیشه مندان مستقل آمریکایی، در جهت تنویر افکار مردم جهان، به خصوص آمریکائیان، تلاش و کوشش ارزشمندی را آغاز کرده اند. آن ها سعی دارند افکار و اذهان مردم را نسبت به عمق و دامنه فاجعه تکان دهنده و در عین حال پنهانِ جهان امروز، به خصوص ایالات متحده آمریکا آگاه سازند و مردم را در برابر این جنایات بزرگ تاریخی به تحرک و قیام سراسری وادارند. افشای انواع جنایات پنهان و آشکار زرسالاران صهیونیست و هیأت حاکمه آمریکا علیه جهانیان و حتی مردم ایالات متحده، بخشی از تلاش های یاد شده است که در این نوشتار به گوشه ها و گزیده هایی از آن اشاره می شود:

اوضاع داخلی ایالات متحده
فقر و گرسنگی

دیوید دگراو1 نویسنده و پژوهشگر اقتصادی آمریکا در مقاله ای با اشاره به موقعیت و وضعیت ناهنجار و بحرانی مردم در آمریکا، اذعان کرده است:
52 میلیون آمریکایی هم اکنون در فقر به سر می برند و 59 میلیون نفر توانایی مالی تأمین بیمه درمان خود را ندارند و از مراقبت های درمانی بی بهره اند. 43 میلیون نفر از مردم آمریکا از کوپن های غذا استفاده می کنند. 30 میلیون نفر بیکار نیازمند کار هستند و 3 میلیون خانوار آمریکایی به تدریج خانه هایشان مصادره می شود.
این در حالی است که 144 میلیارد دلار، جمع پاداش های پرداختی به وال استریت و 13 تریلیون دلار از ثروت قابل سرمایه گذاری، در دست یک درصد جمعیت آمریکا قرار دارد.2
مایکل اسنایدر3 پژوهشگر آمریکایی مسایل اجتماعی و اقتصادی می نویسد:
آیا می دانید نزدیک به نیمی از 44 میلیون آمریکایی که امروز کالابرگ غذا دریافت می کنند، کودکان هستند؟
آیا می دانید بیشتر از کودکان آمریکا در فقر زندگی می کنند4؟
این پژوهشگر با تصریح به این نکته که بر اساس نتایج تحقیقات سال 2010، 21 درصد کودکان در ایالات متحده زیر خط فقر زندگی می کنند، افزوده است:
براساس مطالعات سال 2010، مؤسسه تغذیه آمریکا درباره گرسنگی، بیشتر از 37 میلیون آمریکایی شکم خود را با غذای مؤسسات خیریه و آشپزخانه های نذری (خیریه) سیر می کنند.
… بیشتر از 20 میلیون کودک آمریکایی برای سیر نگه داشتن خود به برنامه تغذیه مدارس وابسته هستند. بر اساس مطالعات و تحقیقات مؤسسة «تغذیه آمریکا»، 2/50 میلیون آمریکایی در طول سال 2009 در خانواده هایی بی بهره از امنیت غذایی زندگی کرده اند.
میلیون ها کودک در ایالات متحده وجود دارند که پس از دریافت هر وعده غذا، برای دریافت غذای وعده بعد سرگردان هستند و نمی دانند که غذای وعده بعد را از کجا باید دریافت کنند.5

بحران بیکاری
ایلیا ساندرا6 نویسنده دیگر آمریکا و عضو فعال محیط زیست، در مقاله ای، با اشاره به هزینه های جنگی آمریکا در کشورهای مختلف جهان و کشتار گسترده بی گناهان در بعضی ممالک خاورمیانه، درباره بحران بیکاری در داخل ایالات متحده و سکوت مرگ بار رسانه های آمریکایی در این باره می نویسد:
با اینکه این همه بحران در کشور وجود دارد، واقعیت ها کمتر به گوش میلیون ها آمریکایی می رسد.
[…] امروزه ما با یک بحران عمیق روبه روییم که هیچ خبر و اطلاع رسانی درباره آن صورت نمی گیرد، مگر در اینترنت. در حالی که این بحران ها و اتفاقات عمیق ادامه دارد، آمریکایی ها با مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم می کنند: بی کاری 5/17 درصدی، یعنی فقط در سال گذشته 6/2 میلیون شغل از بین رفته است؛ در هر ماه، 500 هزار شغل. نکته جالب اینجاست که در هفته اول فوریه، این میزان به 626 هزار شغل رسید که به نقل از وزارت کار آمریکا، در 26 سال گذشته یک رکورد محسوب می شود. بسیاری از شرکت ها و کارخانه ها در حال تعدیل نیرو و کوچک شدن هستند. این شرکت ها شامل «پاناسونیک» (با تعطیلی 27 شعبه در جهان و اخراج 15 هزار نفر)؛ «هوم دی پات»؛ «جنرال موتورز» (تعدیل مجموعاً 10 هزار شغل) و «ماکی» (اخراج 7 هزار نفر) است. وضع اینها بهتر از شرکت هایی مثل «سیرکوئیت سیتی» و «لیننز» است که کاملاً تعطیل شدند.
چه رسانه ها بگویند و چه نگویند، آمریکا در تنگنای سختی گرفتار است. تنها تفاوت بحران اقتصادی امروز با بحران سال 1929 این است که حالا اقتصاد ما جهانی است و در ارتباط با همه جهان. اگر ما مقامات مسئولیت پذیر و وظیفه شناسی داشتیم که اوضاع را کنترل کنند، نباید هیچ کدام از بحران های اقتصادی اتفاق می افتاد7.
البته منابع آگاه و برخی پژوهشگران مسائل اقتصادی آمریکا، آمار بیکاران را در یک سال قبل، یعنی قبل از اوج گیری بحران اقتصادی ایالات متحده، بیش از 30 میلیون نفر اعلام کرده بودند.
ایلیا ساندرا نویسنده آمریکایی با اشاره به گسترش بحران اقتصادی، فقر و بی خانمانی مردم در ایالات متحده از یک سو و غارت ثروت آن کشور از سوی عده ای «دلال و دزد بد اخلاق»، از سوی دیگر، معتقد است که آن ها آگاهانه مردم آمریکا را زیرچرخ دنده های غول وال استریت، له می کنند.

بی خانمانی و بدهی زیر چرخ دنده های وال استریت

این نویسنده در ادامه می نویسد:
هم اکنون ما [آمریکایی ها] به گمشده ای در آبهای دوردست و ناشناخته می مانیم که دلال ها و دزدهای بی اخلاق ما را به این سو و آن سو می کشند. دومینوی بحران اقتصادی، بقیه دنیا را نیز تحت تأثیر قرار داده و این هم یکی دیگر از ویرانی های پیش بینی ناشده است.
گذشته از اینها، خبرهای بسیار بدتری هم وجود دارد. نزدیک به 50 میلیون آمریکایی بدون هیچ گونه بیمه و پشتوانه درمانی اند، در حالی که دلال ها و اختلاس کنندگان همچنان پیش می تازند. به گزارش اخبار بلومبرگ، در تاریخ 3 فوریه، 19میلیون خانه خالی شده به ثبت رسیده است. این خبر، بدترین فاجعه از شروع بحران اقتصادی آمریکاست. بسیاری از شرکت های رهن خانه هرگز با مشتریان خود بر سر پول های معوقه صحبت هم نمی کنند. چشم انداز روشنی هم برای کمک دولتی وجود ندارد. با این که بسیاری از بنگاه های خدمات رسانی شغلی و بیمه ای، برای کمک به مردم فدرال رزرو، میلیاردها دلار پول گرفته اند، اما فروش خانه های مردم نه تنها متوقف نشده، بلکه کند هم نشده است. انگار هیچ راهی برای مردم آمریکا برای خلاصی از این وضعیت وحشتناک وجود ندارد؛ وضعیتی که شرکت های آمریکایی، میلیاردها دلار کمک از دولت دریافت کنند، آن هم از جیب مالیات دهندگان بیچاره.
برای دهه های متمادی به ویژه در این 15 ساله اخیر، شرکت ها به جای اینکه هوای مردم را داشته باشند و به آنها مشاوره و هشدار بدهند، سعی کرده اند بیشتر آنها را سرکیسه کنند. به قول لارنس ولول، این کلاه گذاشتن ها شامل ادغام شرکت های بزرگ، قیمت گذاری محصولات به صورت مقطوع که البته غیرقانونی است، مجبور کردن افراد برای خریدن اجناسی که نمی خواهند (مثل انواع سموم و حشره کش ها) به این بهانه که حتماً باید جنسی را که می گویند بخرید تا جنسی را که می خواهید، به شما بفروشند و … اینجاست که مردم آمریکا در چرخ دنده های وال استریت خرد می شوند و از بین می روند. غول ها می دانند چه می خواهند.
همه مصیبتهایی که بر سر ما می آید، حاصل نبود نوعی نظام هشدار دهنده یا احتیاطی است. در واقع، نوعی خرابکاری عمدی و برنامه ریزی شده برای نابودی هر آنچه مردم آمریکا و دیگر مردم دنیا برای به دست آوردن آن به سختی کوشیده اند، در حال جریان است. رؤیای آمریکایی هنوز زنده است، اما برای عده ای معدود آمریکایی ثروتمند و محصور در حصارهای امنیتی، نه برای همه آمریکایی ها؛ زیرا فساد و دزدی بی اندازه در حال گسترش است8.
این نویسنده آمریکایی با اشاره به دغل کاری ها و دروغ گویی های حاکمان و سیاستمداران آمریکایی، دولت آمریکا را از نظر اخلاقی و وجدانی نیز ورشکسته می داند و می افزاید:
ما به عنوان یک ملت و تحت سیطره یک دولت، می خواهیم به زندگی خود ادامه دهیم. مسئولیت پذیری های اخلاقی یا پولی، هم اکنون در عرصه سیاست های عمومی دولت ها جایگاهی ندارد. همه سیاست های آنها دغل کاری و دروغ گویی است.
با نگاهی به ساعت بدهی های آمریکا می توان فهمید که تا تاریخ 11 فوریه 2011، میزان بدهی آمریکا 035/373/195/462/721/10 دلار است. این ساعت نشان می دهد که در هر ساعت، بدهی های آمریکا، 45/3 میلیارد دلار افزایش می یابد. یعنی هر شهروند آمریکایی، به میزان 3508058 دلار بدهکار است. با این همه بدهی، آیا می توان هیچ گونه پیش بینی و آینده نگری هم داشت؟ […]
دولت ایالات متحده، دولتی ورشکسته است؛ هم از نظر اخلاقی، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر وجدانی. ایالت کالیفرنیا، هشتمین اقتصاد بزرگ دنیا، اعلام کرد که در آخر ژانویه، ورشکسته شده است. بقیه ایالت ها نیز همین طور هستند. آنهایی که می فهمند، می دانند که این ورشکستگی ها اتفاق افتاده است. […]
آنها دارند آگاهانه، اقتصاد آمریکا را به سطل آشغال می اندازند؟ مردم کور و ناتوان آمریکا نیز به پول کم دولت دل بسته اند. کمک های ماهیانه که نمی رسند، اجاره ها و هزینه ها عقب می افتد. فقط در کالیفرنیا، بیشتر از یک میلیون نفر تحت تأثیر این شرایط بد قرار دارند. (آمارهای جدید، بالاتر از اینها را هم نشان می دهد.) اوضاع در کالیفرنیا آن قدر وخیم است که کسب و کار تقریباً تعطیل و روزهای کاری به چهار روز در هفته کاهش یافته است تا صرفه جویی صورت گیرد.
مسئولیت پذیری مالی چیزی است که در کالیفرنیا و واشنگتن دیده نمی شود. این نکته نشان دهندة آن است که نقش دولت در اداره امور مالی، ناکافی و ناقص بوده است. بسته های به اصطلاح تشویقی که دولت در نظر گرفته است، همگی خرج شرکت ها شد؛ همان بسته های تشویقی که به قول باب چاپمن اقتصاددان، برنامه «چاپیدن همگانی» و برنامه «باج دهی سیاسی» بوده است. این همان جرایمی است که به نظر افکار عمومی، کاری خیرخواهانه جلوه می کند.
[…] همه تصمیم هایی که برای ورشکستگی اقتصاد آمریکا گرفته شده، پشت درهای بسته بوده است. «فروپاشی تمام عیار اقتصادی» به مشکلات مالی که قبلاً نیز وجود داشت، اضافه شده و آن را وخیم تر کرده است. مسکّن های موقتی مالیاتی و شیوه های دیگر کمک مالی، اگر هم باشد، به دست مردمی که در مشکلات عمیق مالی دست و پا می زنند، نمی رسد. دزدهای بانک دار از بانک مرکزی پول گرفتند و خانه های زیادی را با پول های مالیاتی مردمی خریدند که آن را به سختی به دست آورده بودند. کمتر از یک درصد افرادی که واقعاً به کمک مالی نیاز داشتند، این پول ها را گرفتند. همه این ها طراحی دلال های فاسد و دسیسه چینی بود که سبب خرابی کشور ما شدند. باب چاپمن به آنها «افعی هایی که در سوراخ پنهان شده اند» می گوید9.

نظام فاسد بیمه و درمان

این نویسنده آمریکایی، پس از تشریح ابعاد بحران اقتصادی و پیامدهای دهشتناک آن، درباره نظام فاسد بیمه و درمان در آمریکا می نویسد:
پرسش این است که چه تعداد از انسان ها باید بر اثر خطرهای ناشی از اقدامات سوء ما بمیرند و یا زجر بکشند؟ چه زمانی قرار است به هزینه این سیاست های خطرناک توجه شود؟ همه مشکلات برای تأمین منافع شرکت ها در قبال ضربه خوردن مردم است. تا به کی، کودکان ما باید از جیوه موجود در آمپول ها و داروهای نا ایمن از بین بروند؟ آیا امیدی هست که نظام بیمار و فاسد، جلوی این اقدامات را بگیرد؟ چند نفر از کودکان و بزرگسالان بمیرند، کفایت می کند؟ توقف این روند به تصمیم هایی بستگی دارد که دولت ها و شرکت های بیمه می گیرند. […]
در حقیقت، سلامتی و امنیت انسانها، بازیچه هوس و سیاست های شکننده دولت ها و شرکت های بیمه است. (کار شرکت های بیمه بسیار جالب است؛ چون همیشه زودتر به دنبال پیش بینی مسائل هستند تا بتوانند مردم را بهتر بچاپند).
دولت آمریکا بیشتر از دو تریلیون دلار صرف کشتن مردم بی گناه در دو جنگ غیرقانونی کرده است (به عبارتی، هر ماه یک میلیارد دلار). در عوض، تأمین اجتماعی ما شامل آموزش و پرورش، خدمات بیمه درمانی و بازنشستگی و نظیر آن را به قهقرا رفته است. این نوع اولویت های جنگ محور دولت ما، دیگر جایی برای اقدامات پیش گیرانه و در جهت کرامت انسانی باقی نمی گذارد10.

پاورقی:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
David Degraw .1 ، نویسنده برجسته اقتصادی در آمریکا و مؤسس و سردبیر Ampedstatus.com
2. ماهنامه سیاحت غرب، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیمای قم، شماره نود و دوّم، به 3. نقل از: www.globalresearch.ca
Michael Snyder .4، پژوهشگر مسائل اجتماعی و اقتصادی و نویسنده.
5. همان منبع، شماره نود و پنج، به نقل از:
http://theeconomiccollapseblog.com/archives/20-facts-about-child-hunger-and-child-poverty-that-will-break-your-heart
6. همان.
Dr.Ilya Sandra Perlingieri .7، ایلیا ساندرا پرلینگیری نویسنده و فعال محیط زیست.
8. همان منبع، شماره نود و نه، به نقل از: www.globalresearch.ca/index.php?context=va&aid=12268
9. همان.
10. همان.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.