دست اندازی ها و تجاوزات و بی حرمتی های پی در پی نظامیان اشغالگر صهیونیست و شهرک نشینان مسلح یهودی به حریم مسجدالاقصی و قبله اوّل مسلمانان از یک سو و خیزش انقلابی و مقاومت تحسین برانگیز جوانان فلسطینی در دفاع از این مکان مقدس از سوی دیگر، سرزمین قدس را بار دیگر به صحنه جنگ و نبرد بین حق و باطل تبدیل کرده است. مهاجمان اشغالگر یهودی با همه ادوات و تجهیزات نظامی و جنگی در برابر خیزش شجاعانه فرزندان مسلمان فلسطین، از هیچ خشونت و جنایتی کوتاهی نمی کنند. دستگیری و بازداشت گسترده کودکان و جوانان، ضرب و شتم زنان و مردان و هدف قرار دادن معترضان از سوی تک تیراندازان و نظامیان ددمنش یهودی به صورت حادثه ای روزانه و مستمر درآمده است.
شرایط و وضعیت حاکم بر کشورهای اسلامی، از مصر و مراکش و لیبی تا عراق، سوریه، یمن، بحرین، حجاز و …، سرسپردگی و وابستگی شماری از سران و حکام و تاج داران کشورهای عربی به اردوگاه استکباری ـ صهیونیستی، بستر و زمینه لازم و مناسب را برای گستاخی و جسارت بیشتر صهیونیست های دیوسیرت بیش از پیش فراهم کرده است. جریان های تکفیری و اقدامات وحشیانه و جنایتکارانه آن ها در شماری از بلاد اسلامی که کاملاً در چارچوب استراتژی صهیونیسم در منطقه طراحی شده و اجرا می شود، نه فقط زمینه را برای به حاشیه راندن مسأله قدس و فلسطین فراهم کرده بلکه علاوه بر ایجاد امنیت برای صهیونیست های متجاوز، موجب تحکیم و تقویت موقعیت آن ها در فلسطین و منطقه می شود، هم سویی و همراهی برخی حکام و سران کشورهای اسلامی با صهیونیست ها و تحرکات و همکاری های مشترک گروه های تکفیری ـ تروریستی از جمله داعش و النصره با اسرائیلی ها، شرایط تلخ و ناگواری را علیه مسلمانان و ممالک اسلامی رقم زده است. کشتار زائران خانه خدا در مکه و در جوار حرم امن الهی از سوی خاندان سعودی یکی دیگر از این حوادث است که از این زاویه قابل ارزیابی است. علی رغم همه این حوادث جهان اسلام آبستن حوادث جدیدی علیه صهیونیسم و استکبار و اقمار منطقه ای آنهاست. بیداری اسلامی در اکثر کشورهای مسلمان طی سال های اخیر به وضوح نشان داد که امت اسلامی، به خصوص نسل جوان این کشورها، از مغرب، مصر تا بحرین و یمن، آگاهی و بیداری خود را بازیافته است. آن چه امروز در یمن و بحرین از سوی جوانان مسلمان انقلابی مشاهده می شود تنها بیانگر گوشه ای از این اقیانوس خروشان امت اسلامی است که براساس سنت الهی، در آینده دژها و قصرهای اشغالگران یهودی و سلاطین جور عرب را در خود غرق خواهد کرد.
مقاومت های مردمی در بلاد اسلامی طی سال های اخیر در برابر تجاوزگران، اشغالگران، تروریست های تکفیری و حکام خائن عرب، به خوبی نشان داده است که آینده از آن نسل جوان بیدار و بپا خاسته مسلمان و مؤمن است.
آن چه امروز در صحنه فلسطین از غزه تا کرانه غربی و در جوار قدس از سوی کودکان و نوجوانان سنگ انداز تا مجاهدان مسلسل به دست فلسطینی و فرزندان شهادت طلب این سرزمین مقدس مشاهده می شود، بیانگر این واقعیت است.
از این منظر به جرأت می توان ادعا کرد که افزایش و گسترش خشم و خیزش انقلابی فلسطینیان انتفاضه دیگری را رقم خواهد زد که این بار پایه های دولت جعلی اسرائیل را به لرزه درخواهد آورد.
اگر مسلمانان به وظایف و تکالیف اسلامی و انسانی خود آگاه شده و عمل کنند، شرایط امروز به جهت و سمتی پیش خواهد رفت که خانه های عنکبوتی شهرک نشینان یهودی با ساکنانش، در سراسر فلسطین، به خصوص در کرانه غربی و قدس، در برابر طغیان دریای خشم انقلابی فلسطینیان، آن چنان منهدم و جاروب شود که آثاری از آن باقی نماند. مسلمانان از یاد نبرده اند که حدود پانزده سال قبل، در چنین ایامی، (28 سپتامبر 2000م/ 7 مهر 1379ش) با ورود آریل شارون رهبر حزب صهیونیستی لیکود و نخست وزیر بعدی رژیم صهیونیستی به همراه صدها نظامی اسرائیلی به حریم مسجدالاقصی، انتفاضه مسجدالاقصی کلید خورد. انتفاضه مسجدالاقصی دوّمین حرکت سراسری فلسطینیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود که آتشفشان خشم جوانان فلسطینی را به نمایش گذاشت و رهبران صهیونیسم را به چالش کشید.
انتفاضه مسجدالاقصی، نه فقط اقتصاد، امنیت و آرامش بلکه حاکمیت و وضعیت روانی مقامات سیاسی و فرماندهان نظامی و بلکه کل جامعه یهودی در اراضی اشغالی را دچار بحران اساسی کرد. آن چنان که برخی رهبران یهودی و صهیونیست نتوانستند وحشت و ترس و عجز خود را در برابر شهادت طلبان جوان فلسطینی کتمان کنند. حاخام یوسی آیزنبرگ یهودی با تلخی اعتراف کرد: «اسرائیل با یک دشمن دست نایافتنی و رام نشدنی سر و کار دارد. فرهنگ شهادت طلبی ادراک و فهم و نظام ما را به مبارزه می طلبد. چه دنیایی ]برای ما[ خواهد بود وقتی پدری که فرزندش را از دست داده است بگوید: سه فرزند دیگر دارم و حاضرم آن ها را هم ]در راه آزادسازی فلسطین[ فدا کنم.»
خانم رونی بن افرات سردبیر دوماهنامه اسرائیلی «چلنج» در مصاحبه با نشریه آلمانی «یونگه ولت» به صراحت گفت: «اسرائیل در حال فرو رفتن در یک باتلاق بحران داخلی است. اسرائیل دیگر در چارچوب تفکر و اصول صهیونیستی قادر به ادامه بقا نیست.»
همین واقعیت موجب شد که صدها هزار یهودی، به خصوص جوانان در سراسر فلسطین چمدان ها را بسته و تلاش کردند و از آن سرزمین خارج شوند.
به جرأت می توان ادعا کرد که انتفاضه سوّم با بهره گیری از تجارب دو انتفاضه قبلی، به گونه ای پیش خواهد رفت که برای اشغالگران راهی جز فرار و خروج از فلسطین باقی نماند و این یعنی پایان عمر رژیم جعلی اسرائیل.
زین العابدین صدیق
ثبت دیدگاه