در زمان جنگ جهانی دوم، «اتحادیۀ بینالمللی ضدّ یهودستیزی» توسط دولت ویشی منحل گردید وآن سازمان مجبور گردید برای کمک به قربانیان قانون ضدّیهودی به صورت پنهانی به فعالیت بپردازد که از جمله کارهای آن، میتوان به فراری دادن یهودیان به سوئیس، اسپانیا و انگلستان و جعل اوراق هویت برای آنان اشاره کرد.
در سال 1972، قانونی به تصویب رسید که به این سازمان اجازه می داد از قربانیان نژادپرستی در دادگاه ها دفاع کند. به همین دلیل، این اتحادیه بعدها در سال 1979 به نام کنونی آن یعنی «اتحادیۀ بینالمللی ضدّ نژادپرستی و یهودستیزی» تغییر اسم داد.36
گفتنی است که «اتحادیۀ بینالمللی ضدّ نژادپرستی و یهودستیزی» همان نهادی است که روژه گارودی و چندین نفردیگر از نویسندگان و متفکران فرانسوی را به اتهام دفاع از نژادپرستی و یهودستیزی به دادگاه کشاند و محاکمه کرد. این اتحادیه در سال 2000 نیز از شرکت اینترنتی یاهو به دلیل فروش اینترنتی اشیاء به جای مانده از دوران نازی ها به مردم فرانسه شکایت کرد که دادگاه نیز یاهو را ملزم ساخت تمامی تمهیدات لازم برای جلوگیری از چنین کاری در فرانسه را به اجرا درآورَد یا در غیر این صورت با گذشت سه ماه به یک صد هزار فرانک در روز جریمه خواهد شد. شرکت یاهو نیز برای خاتمه دادن به این مسئله، تمامی فروش این اشیاء، در سرتاسر دنیا را کنار گذاشت.37
اتحادیۀ یهودیان فرانسه برای صلح
«اتحادیۀ یهودیان فرانسه برای صلح»38 سازمانی سکولار و یهودی با دیدگاهی جهان گرایانه است که برخلاف دیگر نهادهای یهودی در فرانسه، مخالف اشغال سرزمین های فلسطینی بوده و برای شناسایی حق مردم فلسطین در ایجاد یک دولت، بازگشت آوارگان فلسطینی به موطن خود و برچیدن شهرک های یهودی نشین در کرانۀ باختری و نوار غزه تلاش می کند. این انجمن در آوریل سال 1994 توسط ریچارد واگمن39 (رئیس کنونی) تأسیس گردید که ابتدا 12 عضو داشت، ولی هم اکنون شمار اعضای آن به 300 می رسد.
از اقدامات آن ها میتوان به درخواست از کشورها برای بایکوت، عدم سرمایه گذاری و تحریم رژیم صهیونیستی اشاره داشت. از دید آنها، همان گونه که تحریم رژیم نژادپرست افریقای جنوبی نشان داد، این شیوه به دولتمردان اسرائیلی می فهمانَد که هیچ مصونیتی برای جنایات جنگی، ترورهای هدفمند، زندانی کردن بی دلیل، تصرف سرزمین و غیره وجود نخواهد داشت.
در منشور این اتحادیه می خوانیم:
«مناقشۀ میان اسرائیلی ها و فلسطینیان را نمی توان با سلطۀ یک طرف بر دیگری پایان داد40، بلکه /پایان مناقشه/ تنها با احترام به حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین از جمله حق تشکیل یک دولت مستقل، امکان پذیر است. خروج اسرائیل از سرزمین های اشغال شده از سال 1967، گامی ضروری برای دستیابی به حق تعیین سرنوشت از سوی مردم فلسطین می باشد. مردمان اسرائیل پیش از این به حق تعیین سرنوشت خود دست یافته اند. ایجاد هر نوع دولتی از سوی مردمان منطقه به تکامل روابط میان مردمان دو طرف، به خصوص فلسطینیان واسرائیلی ها بستگی دارد. امید است آن ها در مسیر صلح، همکاری متقابل و عدالت اجتماعی گام بردارند. ما از چنین تحولی حمایت می کنیم.»
اهداف «اتحادیۀ یهودیان فرانسه برای صلح» عبارتند از:
- تلاش برای دستیابی به صلحی پایدار و عادلانه بر مبنای حقوق برابر در منازعه ی اسرائیلی ـ فلسطینی؛
- ارائۀ دیدگاهی یهودی، سکولار و جهان گرایانه؛
- ترویج گفت وگو میان یهودیان و اعراب در خاورمیانه و فرانسه.
لازم به ذکر است که اتحادیۀ مذکور به دلیل تأکید بر این اهداف و مخالفت شدید با سیاست های رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی، مورد انتقاد شدید سازمان ها و گروه های یهودی و صهیونیستی در فرانسه به ویژه «شورای نمایندگی نهادهای یهودی فرانسه» (CRIF) می باشد.41
رأی یهودی!
یهودیان علی رغم جمعیت کم، سعی دارند بر انتخابات و سیاست فرانسه تأثیرگذار باشند. در این رابطه پس از هر انتخابات، اشاراتی به «رأی یهودی»، به خصوص در تحلیل های نشریات لوموند و فیگارو می شود.
در حقیقت، وزن انتخاباتی جامعۀ یهودیان چندان جایگاهی ندارد، زیرا آراءآن ها تنها یک درصد از 42 میلیون آراء ملی می باشد.42 در واقع باید گفت که اهمیت انتخاباتی یهودیان نه درتعداد آن ها، بلکه در این حقیقت نهفته است که احزاب «چپ دموکراتیک» توجه بسیار زیادی به یهودیان و خواسته های آنان دارند.43 از دید احزاب مذکور، یهودیان به طورکامل متعهد به ارزش های جمهوری فرانسه به خصوص جدایی دین از دولت بوده؛ قربانیان اصلی رژیم های محافظهکار، ارتجاعی و ضدّجمهوری به ویژه دولت ویشی بودند؛ و حمایت آن ها از دولت اسرائیل در راستای سیاست خارجی فرانسه در حمایت از این رژیم می باشد.44
علی رغم نفوذ بسیار در فرانسه، زمانی که از یهودیان در مورد انتخابات سؤال می شود، دید خوبی نداشته وچندان امیدی به تحقق وعده های انتخاباتی نامزدها ندارند، زیرا به گفتۀ آن ها، نامزدها وقتی انتخاب می شوند وعده های خود را فراموش می کنند و موضعی در حمایت از اعراب اتخاذ می کنند.45 از دید آن ها دو گونه سیاست مدار در فرانسه وجود دارد: وزرای سابق که دوستان اسرائیلی هستند و دیگری وزرای کنونی که دوستان سابق اسرائیل محسوب می شوند.46
عباس کاردان
پاورقی:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
36 – همان؛ص36 (با اندکی تغییر).
37 – همان؛صص37 و 38.
38- Union JuiveFrancaise pour la Paix (UJFP).
39- Richard Wagman.
40 – همانطور که روشن است اتحادیۀ یادشده به حذف کامل رژیم صهیونیستی معتقد نیست. البته باید هوشیار بود و توجه داشت که تنها زمانی می توان آن دسته از شخصیت های حقوقی یا حقیقیِ منتقدِ صهیونیسم را جدّی گرفت که بی چون و چرا قائل به «محو و نابودی کاملِ رژیم جعلی اسرائیل» باشند. تازه بعد از این مرحله نیز باید بسیار مراقبت کرد که به دام فریب کاری های سیاسی متداول، نیفتاد و فریفتۀ پاره ای رفتارها و گفتارهای مثلاً ضدّصهیونیستی نشد که در نهایت حتی ممکن است به بهترین وجه، منافع رژیم صهیونیستی را فراهم کند! چرا که صهیونیست ها سالهاست، بهگونه ای واقع بینانه و از طُرُق گوناگون، مجموعه های منتقد و مخالف خود را ـ چه یهودی و چه غیریهودی ـ مدیریت و حتّی ایجاد، حمایت و پشتیبانی می کنند. چنین مجموعه هایی حاضرند اسرائیل را نقد کنند، اما حتماً حریمی را در ارتباط با وی حفظ میکنند و در مجموع با شعارهای به ظاهر داغِ ضدصهیونیستی مانع از شکل گیری حرکت های واقعاً عمیق، ریشه دار و قوی علیه صهیونیست ها می شوند.*
41 – صهیونیسم در فرانسه؛ صص38 و 39.
42 – بر طبق آمار انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال 2007.
43 – البته باید دید خودِ این احزاب چپ، در فرانسه، ریشه در چه نوع خاک و چگونه ساختاری دارند. از این گذشته به نظر می رسد حقیقتِ مهم تر و نهفته تر! وجود لژهای قدرتمند فراماسونری ـ به منزله ی عوامل بینشانِ یهودیان سلطه جو ـ در فرانسۀ معاصرباشد که خصوصاً در سال های پس از جنگ جهانی دوم، کوشیده اند تا فعل و انفعالات مهم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داخلی و خارجی فرانسه را ایجاد و هدایت نمایند یا با بعضی از تحوّلات، مقابله کنند. بی تردید، رسیدن به تحلیل عمیق و همه جانبه از «صهیونیسم در فرانسه» بدون پرداختن به «فراماسونری در فرانسه و تعاملات آن با صهیونیسم» شدنی نیست.*
44 – همان؛ صص41 و 42.
45 – به نظر می رسد چنین اظهار نظری را باید به حساب اشتهای بی پایانِ یهودیان برای تأمین محض و مطلق منافع خود، گذاشت! معلوم است که سیاستمداران فرانسوی ناگزیرند در تعاملات اقتصادی مختلفی که با مسلمانان جهان و از جمله اعراب دارند، بعضاً ـ و لابد به واسطۀ فشار افکار عمومی مردم ـ منافع ملّی فرانسویان را هم که مغایرت آشکار با منافع اسرائیل دارد، لحاظ کنند. البته همین هم اصلاً مطلوب یهودیان نیست!*
46 – همان؛ ص44.
ثبت دیدگاه