بخش سوم
«یهودی» یعنی چه؟
یكی از نخستین كلماتی كه در رویارویی صهیونیسم با انقلاب جهانی اسلام بایست به طور دقیق تعریف شود، واژه «یهودی» است.
فرهنگ فارسی، «یهودی» را چنین معنا میكند:
متدین به دین یهود /…/ گاهی به آدم جبان و ترسو و مردنی و كمدل و جرأت گفته میشود.1
در این تعریف، واژه یهودی با دو موضوع پیوند خورده است:
اول دین یهود؛
دوم ترس و بیشهامتی، آن هم به گونهای كه یهودیان ضربالمثل كمدلی شدهاند.
اكنون به موضوع نخست یعنی دیانت یهود میپردازیم و موضوع دوم را به مجالی دیگر میگذاریم.
سزاوار است كه به آرای یكی از برجستهترین جامعهشناسان اروپا بپردازیم كه به شكل اعجابانگیزی خود و آثارش به دست فراموشی سپرده شدهاند؛ یعنی «ورنر سومبارت»2.
سومبارت مینویسد:
منظورم از یهودی، مردمی هستند كه به دین یهود اعتقاد دارند. در این تعریف، به ویژگیهای نژادی كار ندارم، اما آن دسته از یهودیانی را كه جامعه دینی خود را ترك گفتهاند و حتی فرزندان و اعقاب این افراد را هم به لحاظ تاریخی، یهودی به حساب میآورم. من حتی با زنان یهودی كه با مردان مسیحی ازدواج كردند و از نظر نام خانوادگی دیگر یهودی نبودند، اما ویژگی یهودی بودن خود را از دست ندادند، كار ندارم. افراد مدنظر من یهودیانیاند كه با وجود ترك ظاهری دین، در خفا یهودی مانده بودند؛ این عدهاند كه نقش مهمی در تاریخ بازی كردند و در سدههای مختلف به آنان برمیخوریم. آنان در برخی ادوار تاریخی، بخش عمدهای از یهودیان را تشكیل میدادند، اما چنان اداهای غیریهودی گرفته بودند و این نقش را با چنان مهارتی بازی میكردند كه حتی در میان معاصران خود به عنوان مسیحی یا مسلمان شناخته میشدند. این عده چنان ماهرانه اصل و منشا نژادی خود را مخفی كردند كه حتی متخصصان عرصه تاریخ یهود هم هنوز در تردیدند كه خانواده مشخصی بالاخره یهودی بودند یا نبودند. در مواردی كه این افراد اسامی مسیحی برخود نهادند، كار پیچیدهتر میشود. مقامات قابل اطمینانی بر این باورند كه تعداد یهودیانی كه به این ترتیب، در بسیاری از شهرها زندگی مخفی داشتند، قاعدتا باید خیلی زیاد بوده باشد. برای مثال، گفته میشود كه در دهه 1845 با تخمین معقولل میتوان ادعا كرد كه دستكم دوازده هزار یهودی در وین زندگی میكردند. در آن ایام، تجارت كلی فروشی پارچه در دست آنان بود و در مناطق مركز شهر، اغلب مغازهها مال یهودیان بود، اما در فهرست رسمی تاجران در سال1845 فقط نام شصت و سه یهودی ذكر شد كه از آنان به عنوان تاجران یهودی قابل تحمل یاد میشود كه اجازه داشتند فقط تعداد محدودی كالا را معامله كنند.3
با چنین پیشینهای در اروپا، زمانی كه امكان تحركی علیه یهود فراهم آمد، بازهم این سوال باید پاسخ داده میشد كه «یهودی كیست؟»
به دنبال شكست فرانسه در جنگ جهانی دوم، مارشال پتن، قهرمان ملی و محبوب فرانسویان با رعایت كامل موازین قانونی به ریاست حكومت فرانسه برگزیده شد و قدرت را در دست گرفت.
حال، زمان آن رسیده بود كه از واژه یهودی تعریفی ارائه شود. مطابق قانونی كه در سوم اكتبر 1940 امضا شد «یهودی كسی است كه سه نسل پدری یا مادری وی یهودی شد، یا دو نسل پدری یا مادری و همسر یهودی داشته باشد.»4
یهودیان در فرانسه پیش از پتن، قدرت فراوانی را با تضعیف تواناییهای عمومی كشور و با سوءاستفادههای بسیار اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از منابع ملی فرانسویان به دست آورده بودند.
یكی از نخستین اقدامات پتن، كوتاه كردن دست یهودیان و فراماسونها از قدرت بود. به این منظور بخصوص لازم بود تعریف دقیقی از واژه «یهودی» ارائه شود. چراكه به موجب قانون یادشده: «یهودیان از پرداختن به مشاغل دولتی، آموزشی و فرماندهی نظامی ممنوع بودند. یهودیان نمیتوانستند عضو شركتی باشند كه از درآمد عمومی كشور استفاده میكند. /…/ در هیچ حالتی یهودیان نمیتوانستند اداره مجلهای را برعهده داشته باشند یا برای مطبوعات مطلب بنویسند، مگر موضوعات علمی.»5
البته باید توجه داشت كه با پیروزی متفقین، تمام اقدامات پتن و دوستدارانش در محدود كردن سوءاستفادههای یهودیان، خنثی شد و یهود به طور قاطع قدرت را در فرانسه قبضه كرد.
قانونی كه در 27 سپتامبر 1940 در آلمان وضع شد، یهودی بودن را برپایه «دین» تعریف میكرد. در این مقررات برای یهودی بودن لازم بود كه سه نسل پیش یهودی باشند.6
به نظر بعضی، این قانون از قانون مشابهش در فرانسه نسبت به یهودیان با تساهل بیشتری بوده است. چون آلمانیها یهودی بودن را برپایه دین تعریف كرده بودند، حال آنكه در قانون فرانسه سخن از نژاد یهود بود. دیگر اینكه در مقررات آلمان برای یهودی بودن لازم بود كه سه نسل پیش یهودی باشند ولی در فرانسه این ضابطه ملاك را به یهودی بودن دو نسل قبل كاهش داده بود.7
محمد طيّب
پي نوشتها:
1. فرهنگ فارسي، ج4، محمد معين، موسسه انتشارات اميركبير، تهران: 1364؛ صص 5276 و 5277.
2. اگر بنيان جامعهشناسي مدرن را دو نفر نهاده باشند، در ايران تنها يكي از اين دو تن را ميشناسند: ماكس وبر؛ اما كسي حتي نامي از دوست، همكار، و هم بحث او ورنر سومبارت (Werner Sombart) نشنيده است. سومبارت، جامعهشناس و اقتصاددان آلماني، متولد 1863 است. [ر.ك. به: يهوديان و حيات اقتصادي مدرن؛ ورنر سومبارت؛ رحيم قاسميان، نشر ساقي، تهران: 1384]
3. يهوديان و حيات اقتصادي مدرن، صص 12- 19 (با تلخيص).
4. پتن خدمتگزار يا خيانتكار؛ هربرت آر. لاتمن، محمدعلي طوسي، انتشارات شباويز، تهران: 1366. ص 295.
5. پتن خدمتگزار يا خيانتكار؛ صص 295 و 296.
6. مراجعه كنيد به: پتن خدمتگزار يا خيانتكار؛ ص 296.
7. همان.
ثبت دیدگاه