هدف اين نوشته
بهترين كاري كه هماينك بايد انجام داد چيست؟ چنين اقدامي را چگونه و با چه روشي بايد به انجام رساند؟
اين دو پرسش به نوبه خود برپايه پرسشهاي بنياديتري استوار است: من كيستم؟ اين عالم به راستي كجاست؟ هدف از آفرينش ما چه بوده است؟ آيا ما خالقي هم داريم؟ و…
ما در طول دوران عمرمان مرتباً در تلاشيم تا پاسخ اين سوالات را بيابيم. گاه ميكوشيم با قدرت انديشه و نيروي خداداده تفكر، پاسخ اين پرسشها را پيدا كنيم. گاه به افرادي كه فاضل و دانشمند و باتجربهشان يافتهاي مراجعه كنيم و بعضي اوقات نيز با استفاده از منابع و كتب گوناگوني كه در دسترسمان هست، به دنبال جواب ميگرديم.
عطش دانستن و بيش دانستن در كام همه آدميان ميل جست و جوي چشمههاي زلال را دامن ميزند، اما آيا هر آبي براي آشاميدن مناسب است؟ چه بسيار آبهاي متعفن و راكدي كه جز به هلاك تشنگان نميانجامد.
آيا در اين آشفته بازار سخنهاي رنگارنگ و دروغين تريبونهاي مختلف بينالمللي و عرضه دهها الگوي هاليوودي و صدها شبكه تلويزيوني و راديويي و انبوه واژگان هزاران نشريه و دهها هزار جلد كتاب منتشر شده در سال، راهي براي انتخاب سالمترينهاي اينان وجود دارد؟
به راستي كدام چشمه، پاك و شفاف و گواراست و كدام چشمه مسموم؟
گروههاي گوناگوني از آدميان (از دنياپرستان و منكران آخرت گرفته تا سلسله پاك انبيا و اوليا و پيروان صادقشان(ع) كوشيدهاند تا به اين پرسشها پاسخهايي در خور و قانعكننده بدهند.
همين امروزه نيز، گروههاي مختلف ميكوشند تا با تفسيرهايي جهتدار و با اغراض روشن سياسي، صورت كلي دنيايي را كه در آن زندگي ميكنيم، ترسيم كنند. عباراتي چون «جهان اول» و «جهان سوم»؛ «شمال» و «جنوب»؛ «موج سوم» و «نبرد تمدنها» در همين راستاست.
در دوران سرنوشتساز و عجيبي به سر ميبريم. دوراني پر از ظهور فرصتها و نيز انبوهي از تهديدها. اما اگر نتوانيم اين فرصتها و تهديدها را در جاي خود بشناسيم و اگر نتوانيم صفوف نوراني و ظلماني فعالان اين عالم را با چشمي روشن نظاره كنيم، نخواهيم توانست وظيفه خود را تشخيص بدهيم. ميدانيم «عمل صالح» مبتني بر علم و آگاهي و شناخت است كه اتفاق ميافتد.
دنياي امروز –هر چه كه هست- جز صحنه نبرد و جريان ريشهدار تاريخي نيست. اول شيعيان راستين عليبنابيطالب(ع) آن فاتح خيبر؛ و ديگر جهود(1) خيبري.
ديروز اگر يهوديان اسلامستيز، در پس حصار قلعههاي مستحكم خود پنهان بودند، امروز در جلوه رنگ و نيرنگ و طنين هزار حرف و جمله مزورانه، در انواع كمپانيهاي فيلمسازي و ارتباطاتي، نشريههاي بينالمللي، شبكههاي عظيم تلويزيوني ماهوارهاي و مراكز علمي و تحقيقاتي و مجموعههاي عظيم اقتصادي، از زبان دانشمندان، سياستمداران، نويسندگان و هنرمندان وابسته سخن ميگويند و اين چنين خود را پنهان كردهاند.
به راستي چگونه ميتوان در مجموعه گسترده و متكثر ارتباطات امروز دنيا سخن حق و انسانهاي حقجو را از ديگران تشخيص داد؟ تجربيات عميق و وسيع جمعي از محققان ژرفنگر در چهار گوشه اين عالم نشان داده است از بهترين معيارهاي شناخت نسبي همه اين مجموعهها، جريانات و افراد توطئهگر و دسيسهساز، توجه جدي به دو موضوع است:
اول) قدس:
قدس آزمون فتنههاي روزگار ماست و امروز هر كه از آزادي قدس نگويد و در اين راه نكوشد، خائن به فرهنگ عدالت و انسانيت، در چهار گوشه عالم است.
اگر بخواهيم به درستي شخصيتهايي را كه در صحنههاي مختلف فرهنگي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي در سراسر دنيا ظهور ميكنند محك بزنيم، ميتوانيم نگاهشان را در موضوع قدس بكاويم. بدون شك هر كس به ظلمي كه بر فلسطينيان شده است، ذرهاي رضايت بدهد، منشأ هيچ تحول سزاوار و شايستهاي در اين عالم نميتواند بشود.
فلسطين زخمي عميق و دردناكي است بر پيكره امت اسلامي. قلب مقدس رسول ختمي مرتب(ص) از مسئله فلسطين لبريز درد و رنج است و راه پايان دادن به اندوه پيامبر اسلام و علاج قضيه فلسطين، اراده و تلاش و مجاهدت همه ملتهاي مسلمان است. هر كاري كه كشورها و ملتهاي مسلمان در حمايت از ملت فلسطين انجام ميدهند درحقيقت در سرنوشت خود آنها تاثيرگذار است. بنابراين كمك به فلسطين مسئلهاي فراتر از وظيفه شرعي است.(2)
همه مسلمين ميدانند كه مسجداقصي قبله اول اسلام بوده و سومين مسجد مهم و معبد مقدس اسلامي است و باز، همه ميدانند كه رسول اكرم(ص) به اين نقطه مقدس چقدر علاقه داشته و چه منزلتي براي آن قائل بوده است و بديهي است با از دست دادن چنين مُقام(3) مقدسي كه معجزه معراج در آن صورت گرفته است، نفوذ اسلام از آن سرزمين مقدس رخت برخواهد بست و خطر مهمتري كه در دنبال آن عرض وجود ميكند اين است كه اين عمل منتهي به از دست دادن «مسجدالحرام» و «مسجد نبي» در مدينه خواهد شد و بالنتيجه تمام معابد مسلمين در ساير اقطار جهان نيز مورد حمله جهود واقع خواهند شد.(4)
جهودها از تعقيب مقاصد نهانيشان خودداري ندارند و آشكار كردهاند كه چون زمينهاي اطراف مدينه، قبل از طلوع اسلام در تصرف قبايل جهود «خيبر» و «بني قريطه» و «بني نضير» و «بني قينقاع» بوده است، بايد به آنها بازگردانده شود.(5)
محمدرضا طیّب
پينوشتها:
1- استاد فقيد «احمد آرام» كه در طول هفت دهه خدمات علمي بيش از 110 اثر را در نزديك به 150 جلد در زمينههاي گوناگون رياضي، علوم تجربي و طبيعي، كلام، تفسير و عرفان، روانشناسي و تاريخ اسلام به مشتاقان دانش و فرهنگ ارائه كرده است ميگويد: «من به جاي صهيونيست ميگويم جهود هر جا كه يهود بد را ميخواهم بگويم، ميگويم جهود.» [ر.ك به: ميراث ماندگار (مجموعه مصاحبههاي سال اول و دوم كيهان فرهنگي)، ج1: سازمان انتشارات كيهان؛ تهران: پاييز 1369؛ صص 44 و 49.]
2- از بيانات مقام معظم رهبري حضرت آيتالله خامنهاي در تاريخ 9/3/81
3- به معناي محل و مكان.
4- خطر جهود براي جهان اسلام و ايران؛ سيد غلامرضا سعيدي؛ بينا (مركز پخش: كتاب معراج) بيجا: بيتا (تاريخ نگارش مقدمه 14 ديماه 1335 و تاريخ شماره ثبت 2/9/51 ميباشد)؛ ص10 (با اندكي تغيير).
5- خطر جهود براي جهان اسلام و ايران؛ صص10 و 11 (با تلخيص و ويرايش).
ثبت دیدگاه