حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. Monday, 12 May , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 1250 تعداد نوشته های امروز : 0×
08 خرداد 1389 - 19:52
شناسه : 3612
بازدید 283
3

فلسطین، اكنون دهه هاست مسئله اصلی جهان اسلام است. مسلمانان پاك اعتقاد همواره در این سال ها قبل از هرچیز وطن اولی خود را فلسطین دانسته ودل در گرو قدس شریف داشته اند. رنج فلسطینیان و ظلمی كه بر آنها می رود، بی درنگ در سراسر جهان اسلام منتشر شده و قلب امت را به […]

ارسال توسط :
پ
پ

فلسطین، اكنون دهه هاست مسئله اصلی جهان اسلام است. مسلمانان پاك اعتقاد همواره در این سال ها قبل از هرچیز وطن اولی خود را فلسطین دانسته ودل در گرو قدس شریف داشته اند. رنج فلسطینیان و ظلمی كه بر آنها می رود، بی درنگ در سراسر جهان اسلام منتشر شده و قلب امت را به درد آورده است، با این وجود یعنی درحالی كه فلسطین همواره به عنوان یك موضوع محوری ذهنیت اسلامی را به خود مشغول داشته، در میان مردم عادی جوامع مسلمان دانش نظری و خصوصاً تاریخی اندكی درباره اینكه چگونه بلای صهیونیسم ها سر فلسطین نازل شد وجود دارد. این پرسشی مهم است كه كمتر به زبانی عمومی و عامه فهم به آن پرداخته شده است. سروكله صهیونی ها از كجا پیدا شد، فلسطین چگونه و با انجام چه اعمالی و در طی چه مدت زمانی به اشغال درآمد و اساساً توطئه صهیونیسم برچه مبادی ومبانی استوار است؟
اكنون و پس از اظهارات شجاعانه رئیس جمهور درباره ساختگی بودن افسانه هایی كه دولت مستعجل صهیونیستی بر دوش آنها استوار شده ازجمله اسطوره هولوكاست كه موجی از امیدواری و شادمانی را درمیان نسل های حق طلب دنیای اسلام پدید آورده، موضوع فلسطین دوباره در كانون توجهات قرار گرفته است و شایسته است كه این بار، توجه به مسئله فلسطین با عمق و وقتی بیشتر همراه باشد. گفت وگوی حاضر چنین هدفی را تعقیب می كند. محمدتقی تقی پور از كارشناسان برجسته و صاحب نظر موضوع فلسطین و خاصه پژوهش های صهیونیست شناسانه است. «پژوهه صهیونیست» یكی از آثار مرجع دراین حوزه است كه او ویراستار ارشد آن بوده است. بسیاری كتاب های كلاسیك در این حوزه نیز زیرنظر و با اشراف او تألیف یا ترجمه شده اند؛ ازجمله كتاب ارزشمندی كه روبرفوریسون سندشناس معروف فرانسوی در رد افسانه هولوكاست نوشته است.
همین چند ماه پیش نیزنمایشگاه كتاب فرانكفورت كه از قرار كاملاً تحت نفوذ صهیونیست هاست یكی از كتاب های تقی پور به زبان انگلیسی را باعنوان «داستان قوم برگزیده» توقیف كرد (دو كتاب دیگر هم مضامین ضدصهیونیستی داشت، از شركت در این نمایشگاه محروم شد). گفت وگوی حاضر بخش نخست بحث مفصل ماست با محمدتقی تقی پور كه به تاریخ اشغال فلسطین می پردازد. در بخش دوم این گفت وگو دلایل دروغ بودگی افسانه هولوكاست تشریح خواهد شد.
¤ آقای تقی پور، مسئله اشغال فلسطین سال هاست كه ادامه دارد. صهیونیست ها در فلسطین بیش از 60 سال است كه خود را مالك این سرزمین می دانند و مدعی هستند كه این سرزمین از قبل متعلق به ما بوده و حالا آمده ایم و آن را گرفته ایم. سؤال اول ما از شما این است كه اساسا داستان فلسطین و اشغال آن از كجا آغاز شد و چرا صهیونیست ها، فلسطین را برای تشكیل یك كشور یهودی انتخاب كردند؟
– آنها ادعا می كنند كه فلسطین، سرزمین موعود یهود است. یعنی خدای یهود كه «یهوه» نام دارد، این سرزمین را به بنی اسرائیل وعده داده كه برای همیشه تاریخ آنها در فلسطین زندگی كنند. اما از نظر سیاسی و اقتصادی به طور خلاصه این طور می توانیم بگوئیم كه یهودی ها معتقد و مدعی هستند كه فلسطین مركز و قلب زمین است و هر كسی كه بر این سرزمین تسلط پیدا كند بر جهان آقایی می كند. به لحاظ اقتصادی و ژئوپولتیكی هم فلسطین، همانند لولای سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا است. یعنی چه از قدیم و چه در دوران معاصر، فلسطین شاهراه تجاری، بازرگانی و سیاسی دنیا بوده و هست. بنابراین یهودی ها با این اغراض مادی و سیاسی اما با توسل به عبارات و ادعاهای دینی و مذهبی كه ما وظیفه دینی داریم در فلسطین مستقر شویم، گزینه ای به نام «فلسطین» را مطرح كردند. اما با این حال در اواسط قرن 19 یعنی در زمانی كه زمزمه صهیونیستی ایجاد یك دولت یا كشور یهودی در اروپا نضج گرفته بود، برخی از رهبران یهودی و بانیان اندیشه صهیونیستی می گفتند كه فلسطین برای ما یك «ناكجاآباد» است.
¤ یعنی كشورهای دیگری هم برای تشكیل دولت یهودی مطرح بود؟
– بله؛ آنها می گفتند ما یك سرزمینی می خواهیم كه در آن جمع شویم. حتی یك زمانی بحث كشور «اوگاندا» مطرح بود یا یك زمانی كشور «عراق» یا «صحرای سینا» مطرح شد. در آمریكای لاتین هم درباره یكی- دو منطقه صحبت شد كه مثلا آرژانتین از آن جمله بود.
¤ این بحث ها در چه محافلی مطرح می شد؟
– در محافل یهودی- صهیونیستی. می دانید كه یهودی ها ادعاهایی دارند كه برخی از محققان ما هم به آن باور پیدا كرده اند؛ آن هم این است كه چون یهودی ها در اوج ذلت و حقارت و مظلومیت و ضعف و ستم قرار گرفته اند، ناگزیر شدند كه در یك سرزمینی یك دولتی برای خودشان تشكیل بدهند اما واقعیت این نیست. واقعیت این است كه این خوی و خصلت توسعه طلبانه و فزون خواهانه و قدرت طلبانه همیشه در بین یهود بوده است. اما براساس آئین یهود، این قوم هر زمانی كه اقتدار و قدرت دارند، حق ندارند به دیگران میدان بدهند اما در زمانی كه تحت حكومت دیگران زندگی می كنند به گونه ای خودشان را مظلوم جلوه می دهند.
¤ یعنی «مظلوم نمایی» می كردند…
– بله این «مظلوم نمایی» همیشه در تاریخ یهود به عنوان یك حربه استفاده شده است. زمانی كه اندیشه صهیونیستی در اروپا مطرح شد و بعد بالا گرفت، زمانی بود كه یهودی ها در بهترین موقعیت و شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بودند.
¤ به چه شكل؟
– شما می بینید كه در اروپای قرن 19، یهودی ها از لحاظ اقتصادی بر اهرم های قدرت اقتصادی سوار بودند و كلید قدرت اقتصادی غرب در دست اینها بود. یعنی بسیاری از كمپانی ها و صنایع بزرگ در اختیارشان قرار داشت. خاندان «روچیلد» درواقع پادشاهان بی تاج و تخت اروپا و خصوصا انگلستان بودند. پس بنابراین می توان گفت كه اروپا و خصوصا انگلستان خاستگاه صهیونیسم بوده است. یعنی اینها وقتی كه موقعیت خود را كاملا مناسب احساس كردند و خود را آقای جهان دیدند، آنموقع بود كه اندیشه صهیونیستی را مطرح كردند. تا قبل از این جرأت طرح چنین خواسته ای را نداشتند. یعنی برخلاف ادعای آنها كه در منابع و متون تاریخی شان آمده كه متأسفانه برخی ها نیز این مسئله را پذیرفته اند، یهودی ها در ستم و دربدری تصمیم به مهاجرت نگرفتند و جالب اینكه در زمانی كه برخی رهبران صهیونیستی در اوایل قرن 19 این اندیشه را مطرح و تبلیغ كردند، عامه یهودی ها چه در غرب كه در شرایط بسیار ایده آلی زندگی می كردند و چه در كشورهای اسلامی كه براساس اصول و اعتقادات اسلامی، حكام و مردم با آنها خیلی مدارا می كردند و جزو اهل ذمه بودند و كاملا در صلح و صفا زندگی می كردند.
باید تأكید كنم كه كشورهای غربی برای یهودی ها حكم یك «بهشت موعود» را داشت.
¤ در اروپا؟
– خیر در آمریكا هم به همین شكل بود. اینها حتی بعد از اینكه شرایطشان بهبود پیدا كرد خصوصا از قرن 17 میلادی به بعد كه وارد سرزمین جدید (آمریكا) شدند، آنجا را سرزمین موعود نامگذاری كردند و جالب است بدانید كه «كوه های راكی» را به نام «كوه های صهیون» نامگذاری كرده بودند و از آمریكا به نام اورشلیم جدید یاد كردند. یعنی عرض بنده این است كه در چنین شرایط ایده آلی بود كه اندیشه خود را مطرح كردند.
¤ این اندیشه یهودی ها كه باید در یك منطقه جمع شوند در بین عامه یهود چقدر گسترش یافت؟
– ببینید در آن زمان چون بسیاری از یهودی ها در كشورهایی كه زندگی می كردند پذیرفته شده بودند و صاحب یكسری امتیازات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شده بودند، نمی توانستند از زندگی شان دل بكنند و عنوان می كردند كه فلسطین برای آنها یك «ناكجاآباد» است كه این مسئله را همانطوری كه عرض شد حتی رهبران یهود نیز عنوان می كردند، آنها طرفدار تز «ادغام در محیط زیست» بودند. می گفتند ما در محیط زیست خود پذیرفته شده ایم و چرا باید آواره شویم.
¤ یعنی انگیزه دینی برای مهاجرت به فلسطین بعنوان ارض موعود در بین یهودی ها كاملا كمرنگ بوده است؟
– اساسا رهبران اولیه صهیونیسم همگی اندیشه های الحادی داشتند. حتی آن زمانی هم كه شعار مهاجرت به فلسطین را در قالب یك مسئله دینی مطرح می كردند، رهبران صهیونیسم در پس پرده می گفتند فلسطین پر از «سنگ» است و بگذارید بقیه بروند و این «سنگ ها» را زیارت كنند! رهبران صهیونیسم همگی اندیشه های الحادی و كاملا ماتریالیستی دارند.
¤ اینطور كه شما می فرمایید معلوم است كه یك مركزیتی وجود داشته كه تصمیم گرفته در یك زمان خاص یك كشور یهودی تشكیل شود. این مركزیت چه كسانی یا چه گروهی بودند؟
– یهودی ها به لحاظ خصلت قوم گرایانه خود در طول تاریخ ما می بینیم كه یك وحدتی را در بین خود داشته اند. این مسئله در قرآن هم وجود دارد. وقتی بحث گوساله سامری مطرح می شود در تفسیر المیزان ما می خوانیم كه وقتی حضرت موسی(ع) به كوه رفت همه یهودی ها گوساله پرست نشدند ولی دلیل اینكه خداوند همه آنها را در قرآن لعن و نفرین می كند این است كه خصلت قومی آنها اجازه نداد كه با گوساله پرست ها و متخلفین مخالفت كنند و با سكوت خود حركت گوساله پرستان را تأیید می كردند. این خصلت قومی همیشه برای یهودی ها وجود داشته است و به این شكل سازماندهی آنان كار سختی نبوده است و به واسطه سازمان های صهیونیستی این كار را انجام می دادند مثل سازمان فراماسونری كه علی رغم اعتقاد بسیاری این سازمان صهیونیستی- یهودی است. آرام آرام بعد از فعالیت این نهادها كه اغلب دارای قدرت اقتصادی و سیاسی هم بودند و سازماندهی یهودیان، در سال 1897 میلادی به سركردگی یك یهودی اتریشی الاصل بنام «تئودورهرتزل» اولین كنگره جهانی صهیونیسم متشكل از نمایندگان سران یهود در 5 قاره جهان در شهر «بال» سوئیس تشكیل می شود و در آنجا سازمان جهانی صهیونیسم پایه گذاری می شود و به این ترتیب فعالیت علنی و تشكیلاتی خود را با تشكیل چنین نهادی شكل می دهند و آغاز می كنند.
¤ شما گفتید كه از اوایل قرن 19 فعالیت تشكیلاتی صهیونیست ها آغاز شد از آن طرف هم یهودی ها راضی نمی شدند كه به فلسطین مهاجرت كنند چرا كه شرایط فعلی خود را ایده آل می دانستند. سازمان های صهیونیستی برای راضی كردن یهودی ها برای عزیمت به فلسطین چه فعالیت هایی را انجام دادند؟
– سران صهیونیست ابتدا شروع به یكسری فعالیت های فرهنگی و ادبی كردند. رمان هایی با دستمایه های عهد عتیقی نوشتند و آنرا به چند زبان ترجمه كردند و به خانه یهودی ها می فرستادند. مثل رمان «دیوید آلروی» و امثالهم یا اشعاری مثل ترانه های عبری «لرد بایرون» كه وی یهودی هم نبود ولی پول می دادند و به سفارش صهیونیست ها او برای آنها به زبان عبری شعر می سرود؛ مثلا آن شعر معروفی كه می گفت كلاغ خانه دارد، روباه خانه دارد، كبوتر آشیانه دارد ولی ما هیچ نداریم كه سروده همین لردبایرون مسیحی در قرن 19 است. با این فعالیت ها می خواستند به یهودی ها بباورانند كه فلسطین سرزمین موعود شماست و اساسا این سرزمین مال شماست و شما هیچ جایی جز آنجا ندارید.
¤ این فعالیت ها چقدر موثر بود؟
– این فعالیت ها ناكام ماند و بعد از این ناكامی ها كانون های مخفی یهودی- صهیونیستی با هدایت رهبران صهیونیست، تحریكات فیزیكی علیه یهودیان را آغاز كردند كه این فعالیت ها امروز به نام «آنتی سیمیتیسم» یا «یهودستیزی» و «یهودآزاری» معروف است.
¤ یعنی «یهودستیزی» منشأ یهودی داشت؟
– بله، رهبران صهیونیستی دیدند كه نمی شود این یهودی ها را از كشورهای محل سكونتشان جدا كرد و طبعا باید برایشان یك انگیزه ای درست می شد. لذا لازم بود به یهودی ها تفهیم شود گفتند در كشورهای محل سكونت خود امنیت ندارند و لذا این فعالیت ها را آغاز كردند كه نمونه آن قضیه «دریفوس» بود كه در تاریخ داستان آن وجود دارد.
به هر حال صهیونیست ها به نام مسلمانان و مسیحیان شروع به فعالیت های ضدیهودی كردند تا به یهودی ها اینطور القاء كنند كه شما در كشورهای دیگر امنیت ندارید و باید به فلسطین عزیمت كنید. نمونه آن بحث «گتو» بود. «گتو» نام دیوارهایی است كه یهودیان در محله های مخصوص بدور محل زندگی خود می كشند. اما اینطور تبلیغات كردند كه چون یهودی ها را اذیت و آزار دادند آنها مجبور شدند دور خود دیوار بكشند و جدا از بقیه زندگی كنند. در حالیكه یهودی براساس آیین و اعتقادات خود معتقد است كه باید در محلات مخصوص زندگی كند. بهرحال شروع به فعالیت های ضد یهودی كردند تا یهودی ها را مجبور به مهاجرت به فلسطین كنند. لذا اولین هسته های مهاجرت به فلسطین در سال 1880 به بعد آغاز می شود.
¤ بطور مشخص این مهاجرت ها از كجا آغاز شد؟
– در سال 1880 به بعد دو گروه یهودی روسی بنام جنبش «بیلو» و گروه «عشاق صهیون» به فلسطین مهاجرت كردند و این اولین گروه های مهاجرت كننده به فلسطین بودند.
¤ آن مهاجرت های اولیه به فلسطین، شكل اشغال داشت؟
– ببینید صهیونیست ها بدلیل موقعیت خاص و ویژه ای كه حكومت عثمانی در آن زمان داشت، با ترفندهای مختلف به فلسطین می رفتند. در برخی كنسولگری های غربی آنجا نفوذ داشتند و آنها به این گروه ها كمك می كردند. برخی ها هم بعنوان مهاجر و زائر به فلسطین می رفتند ولی ماندگار می شدند. البته باید عرض كنم سیستم دولتی بخصوص در زمان عبدالحمید بدلیل مشكلات خاصی كه در سیستم اداری عثمانی وجود داشت در فلسطین به یهودی ها اجازه اقامت نمی داد ولی آنها با ترفندهای مختلف وارد فلسطین می شدند و در آبادی های این كشور ساكن می شدند.
همانطوری كه عرض كردم بعد از اولین كنگره جهانی صهیونیسم در سال 1897 در شهر «بال» سوئیس، سازمان جهانی صهیونیسم تشكیل شد، نهادهای حاشیه ای مثل صندوق ملی یهود و بعدها آژانس ملی یهود پایه گذاری شدند و رهبران صهیونیسم به كارشان شكل جدی تر و اساسی تر دادند. در همان مقطع است كه «تئودور هرتزل» كتاب «دولت یهود» را می نویسد و به این شكل صهیونیست ها همراه و همگام با هم فعالیت های مختلف خود را جدی تر دنبال می كنند.
¤ یعنی آن بحث «یهودستیزی» كه شما گفتید از یك طرف دنبال می شد، بحثهای تئوریك و دیگر فعالیت های صهیونیست ها نیز از طرف دیگر پیگیری می شد.
– بله، این فعالیت ها را همراه با هم پیگیری می كردند. «هرتزل» در یكی از سخنان مخفیانه خودش در بین نمایندگان یهود در یكی از نشست های صهیونیستی كه سند آن نیز وجود دارد و بعدها افشاء شد می گوید كه من اگر نتوانم اهداف خودمان را كه جمع آوری و جذب یهودیان اطراف دنیا و انتقال و اسكان آنها در فلسطین و تشكیل دولت یهودی است تحقق ببخشم، دنیا و در وهله اول اروپا را به آتش می كشم. این در حالی بوده كه یهودی ها در آن زمان بخصوص در اروپا پایگاه جدی و اساسی و حتی نفوذهای گسترده سیاسی داشتند. مثلاً «بنیامین دیزائیلی» یهودی، 2 بار به مقام نخست وزیری انگلستان می رسد. تاه وقتی هم كه نخست وزیر نبوده همه كاره دربار بوده است. در جاهای دیگر اروپا نیز به همین شكل بوده است. یار«وچیلدها» نیز به صورتی كه قبلاً عرض كردم در انگلستان صاحب نفوذ بسیار بودند. جالب است بدانید وقتی «اعلامیه بالفور» در سال 1917 صادر می شود خطاب به روچیلد است. روچیلد كه سمت دولتی یا اجرایی نداشته است، پس معلوم است كه سلطان بی تاج و تخت روچیلد بوده كه طرف حساب نماینده رسمی دولت انگلیس قرار می گیرد…
¤ داشتید در مورد سیر شكل گیری اسراییل و به تبع آن فعالیت یهودی های صهیونیست و نفوذ آنها در دنیای غرب برای پیشبرد اهدافشان می گفتید.
– بله. یك اهرم دیگری كه اینها داشتند، اهرم نفوذ فرهنگی و عقیدتی بود و البته الان هم هست. شاید آن قدرتی كه توانسته تا الان یعنی از 2-3 قرن پیش به اینطرف جامعه مسیحی و بخصوص خیلی از رهبران مسیحی و دنیای غرب را با خودشان همراه كند و مطیع اراده و خواست آنها كند، مسیحیت صهیونیست است. یعنی بعد از جریان پروتستانیسم در جهان مسیحیت در قرن 16، اینها افتراقی در دنیای مسیحیت بوجود آوردند و یك قشر وسیعی از مسیحی ها را با خود همراه كردند.
اساساً گفته می شود پروتستانیسم منشأ یهودی دارد. به تازگی پژوهش هایی در این باره منتشر شده كه پروتستانیسم كاملاً برگرفته از متون عبری است. یعنی آنها تمام ایده های خود را ازعهد عتیق می گرفتند. بعضی از فرقه های پروتستانیسم مثل پیوریتانیسم یا پیوریتانها یا پاك دینان اساساً خاستگاه فكری شان عهد عتیق بوده است. یعنی همان شعاری كه در مسیحیت مطرح است كه می گویند مسیح دوباره بازمی گردد اینها هم آمدند برای اینكه در مسیحیت نفوذ كنند گفتند ما هم به دنبال مسیح و منتظر ظهور ایشان هستیم. حالا مسیح چه زمان ظهور می كند زمانیكه آرزوی بنی اسراییل محقق شود. آرزوی بنی اسرائیل چیست؟ ارض موعود. یعنی اینها با ترفندهای مختلف ازعهد عتیق برای این مسئله مدرك و سند جمع كردند واین رویه تبدیل به یك مكتب و یك مذهب رسمی و پذیرفته شد. اینها با این ترفندها در داخل غرب و مسیحیت نفوذ كردند. شما توجه داشته باشید الان اگر یهودی ها در دنیای غرب در بین رهبران غرب نفوذ دارند فقط بدلیل سلطه اقتصادی و سیاسی صهیونیست ها نیست یك بخش آن هم بدلیل نفوذ عقیدتی و فرهنگی آنان است.
¤ در مورد سخنان هرتزل در بین سران یهود می گفتید…
– بله؛ هرتزل با آن حرفی كه زد پیام خود را به رهبران یهود رساند كه باید برای رسیدن به اهداف فقط به این فعالیت ها بسنده نكنیم. بلكه باید با توجه به موقعیت ممتازی كه داریم به فعالیت خود سرعت ببخشیم و به هدف خود كه تشكیل دولت یهودی است برسیم و لذا جنگ جهانی اول با ترفند و توطئه صهیونیست ها و سران ذی نفوذ آنها آغاز می شود. وقتی انسان تاریخ جنگ جهانی اول را می خواند متعجب می شود. یك شاهزاده ای ترور می شود و نه 2 كشور بلكه دنیا در جنگ وارد می شود. جریان چیست؟ اصلاً انسان متوجه نمی شود ولی بعد از جنگ شما وقتی نگاه می كنید می بینید نتیجه چه می شود؟
¤ تجزیه عثمانی.
– بله. امپراطوری عثمانی كه خطری برای جهان غرب بوده تجزیه می شود. یعنی تهاجم به جهان اسلام.
¤ دلایل دیگری هم برای این روایت جدید از آغاز جنگ اول دارید كه ملموس تر باشد؟
– ببینید اینها وقتی در زمان جنگ اول جهانی فلسطین را اشغال كردند، فرمانده لشگر انگلیس یك یهودی بنام «ژنرال آلن بی» بود. «ژنرال آلن بی» وقتی وارد بیت المقدس شد، خطاب به منبری كه مربوط به صلاح الدین ایوبی بود گفت كه صلاح الدین ما بازگشتیم! و در آنجا جنگ های صلیبی را یادآوری كرد كه صلاح الدین قدس و فلسطین را نجات داده بود. «آلن بی» آنجا گفت كه ما بازگشتیم. منظورش از «ما» این بود كه آن دفعه صلیبی ها بودند و اینبار صهیونی ها هستند. بهرحال فلسطین اشغال و امپراطوری عثمانی قطعه قطعه می شود و بدین وسیله یهودی ها یك گام به اهدافشان نزدیك تر می شوند.
¤ سرنوشت فلسطین پس از جنگ جهانی و در زمان از بین رفتن حاكمیت عثمانی بر این كشور چگونه رقم خورد؟
– بعد از تقسیم بندی عثمانی توسط متفقین برای انگلستان و فرانسه، یك لایحه ای برای سرپرستی فلسطین تهیه كردند. این لایحه قیمومیت یا سرپرستی را چند نفر از تئوریسین های صهیونیست نوشتند و به انگلستان دادند و این كشور این لایحه را پس از جنگ به جامعه اتفاق ملل آن زمان تقدیم كرد، جامعه اتفاق ملل این لایحه را تصویب می كند كه بموجب آن انگلستان ازاین تاریخ سرپرست این سرزمین بی صاحب (فلسطین) است.اولین اقدام انگلستان در فلسطین قرار دادن یك فرماندار كل در خاك این كشور بود.
¤ در این تقسیم بندی ها ما می بینیم كه قضیه فلسطین كاملاً با بقیه قسمت های عثمانی متفاوت بوده است.
– بله. ما می بینیم كه عراق، سوریه، لبنان و … را به انگلستان و فرانسه سپردند ولی به شكلی بود كه بعدها این كشورها اعلام استقلال كردند و حكومت تشكیل دادند ولی در فلسطین اینگونه نبود. انگلیسی ها اولین كاری كه در فلسطین كردند این بود كه یك شخصیت برجسته یهودی بنام «سرهربرت ساموئل» را فرماندار كل فلسطین كردند. «سرهربرت ساموئل» قبلاً وزیر كشور انگلستان بود. «ساموئل» در فلسطین «اعلامیه بالفور» را مبنای كار خود قرار داد.
¤ همان كه خطابش به روچیلدها بود؟
– در سال 1917 قبل از اتمام جنگ جهانی اول و وقتی انگلستان تقریباً فلسطین را اشغال كرد، یك اعلامیه و بیانیه ای در چند سطر توسط دولت بریتانیا به شكل رسمی با امضای وزیر امور خارجه وقت لرد بالفور تدوین شد. خطاب این اعلامیه به روچیلد یكی از سلاطین بی تاج و تخت یهودی انگلستان بود. مضمون اعلامیه این بود كه لرد روچیلد عزیزم! دولت پادشاهی انگلستان موافقت خود را با تشكیل كانون ملی یهود اعلام می دارد. عبارت كانون ملی یهود را نیز عمداً بجای دولت یهود آوردند كه حساسیتی ایجاد نشود و برای انگلستان از طرف كشورهای اسلامی یا فلسطینیان مشكلی درست نشود. پس از انتشار این بیانیه صهیونیست ها در سراسر عالم این اتفاق را بعنوان یك پیروزی بزرگ جشن گرفتند.
¤ انگلستان بر چه اساسی فلسطین را به یهودی ها واگذار كرد؟
-این مساله هیچ مبنای حقوقی ندارد و اساساً نكته جالب مساله نیز اینجاست. شما می بینید كه یك كشوری كه یك كشور دیگری را اشغال كرده بدون اینكه از لحاظ حقوقی مدرك و سندی وجود داشته باشد آنرا به دیگری واگذار می كند. در دنیا كلی جنگ اتفاق افتاده كه پس از اشغال یك كشور، و بعد ازمدتی آن كشور به صاحبان اصلی آن بازمی گردد. صاحبان اصلی این سرزمین هم كسانی بودند كه در آن زندگی می كردند.
بعبارتی می شود گفت كه این تشكیل فرمانداری كل فلسطین از سوی بریتانیا یا حكومت سرپرستی مقدمه ای است برای زمینه سازی جمع آوری یهودی ها و تشكیل یك كشور یهودی.
¤ نحوه مهاجرت یهودی ها در این سال ها چگونه بود؟
– از همان سال 1880 تا 1918 چیزی حدود 55 هزار یهودی به فلسطین عزیمت كرده بودند و در سال های بعد ازاین سیل مهاجرت ها فزونی می گیرد یعنی تا سال 1948 (زمان اعلام موجودیت اسرائیل) حدود 700 تا 750 هزار یهودی ازاطراف جهان به فلسطین انتقال داده شدند.
¤ این مهاجرت ها حساسیت دیگر كشورها را برنیگیخت؟
– چرا. در جهان مسیحیت كمتر و در جهان اسلام بیشتر. تحركاتی چه از ناحیه علمای اسلام و چه از ناحیه مردم در این زمان ما زیاد می بینیم.
¤ منظور این است كه دنیا از وقوع چنین حادثه ای باخبر شد یا اینكه قضیه به طور مخفی در حال پیگیری بود!
– ببینید دنیا متوجه شد ولی یكی از ترفندهای تبلیغاتی صهیونیست ها این بود كه می گفتند ما می خواهیم به یك سرزمین برویم كه مردمی ندارد. شعار «سرزمین بی مردم برای مردم بی سرزمین» معروف است.
¤ اینكه می گفتند فلسطین سرزمین بدون مردم است منظورشان این بود كه در این منطقه مردمی وجود ندارد یا اینكه باید آنجا را از وجود این مردم پاكسازی كرد؟
– اینطور به افكار عمومی دنیا القاء می كردند كه در این سرزمین اساساً مردمی وجود ندارد و حالا ما كه همیشه تحت ظلم و اذیت وآزار بودیم باید یك جایی را پیدا كنیم.
حالا اینجا را به ما وعده دادند ضمن اینكه در اینجا كسی هم زندگی نمی كند پس ما به این سرزمین عزیمت می كنیم. اما می دانید كه آن زمان (سالهای میان قرن 19) فلسطین بزرگترین صادركننده زیتون، روغن زیتون، پرتقال، كنجد و خیلی از محصولات كشاورزی است و آمار و مدارك آن وجود دارد.
بعد از مهاجرت یهودی ها به فلسطین مقاومت مردم فلسطین از همان ابتدا یعنی سال 1880 آغاز شد. روستائیان و كسانیكه اسلحه داشتند با اسلحه و اگر نداشتند با بیل و داس از سرزمین خود دفاع كردند. از آنطرف چون صهیونیست ها گفته بودند كه فلسطین یك كویر بدون مردم است پس بایستی آنرا اثبات می كردند و این شد كه دست به كشتار وسیع مردم فلسطین زدند. در طول تاریخ اشغال فلسطین بخصوص پس از جنگ جهانی اول تا سال 1948 كه سال تأسیس اسراییل است، صهیونیست ها با كمك انگلستان دست به قتل عام های وحشتناك ولی بی سروصدا در فلسطین زدند. هر زمان كه فلسطینی ها دست به دفاع می زدند آنها را بشدت به خاك و خون می كشیدند.
¤ یعنی اراده برای نسل كشی كاملاً در این كشتارها مشهود بود.
– بله. شهادت شیخ عزالدین قسام در اوج حاكمیت انگلیسی ها در فلسطین بوده است. موارد بسیاری وجود دارد كه شبه نظامیان صهیونیست شبانه وارد یك روستا می شدند و تمام اهالی روستا اعم از زن و كودك و مرد را كشتار می كردند تا این روستا را برای اسكان یهودی ها آماده كنند.
نكته ای كه اینجا مطرح بود این است كه تمام فعالیت های صهیونیست ها برای مهاجرت یهودی ها باز جواب نداد و روند مهاجرت هنوز كند بود و آنها باید برای تثبیت كشور یهودی كاری می كردند واین كار جنگ جهانی دوم بود.
¤ یعنی شما وقوع جنگ دوم جهانی را محصول توطئه صهیونیست ها می دانید؟
– بله، توطئه ای كه جنگ جهانی اول را بر پا كرد و باعث متلاشی شدن امپراطوری عثمانی و قطعه قطعه شدن كشورهای اسلامی شد، با جنگ جهانی دوم كار خود را تكمیل كرد. یعنی آنها به این نتیجه رسیدند كه باید یك حادثه ای مثل همان چیزی كه هرتزل گفته بود كه من اروپا و دنیا را به آتش می كشم تا به مقصودم برسم رخ می داد. برخلاف تفسیر رایج و برخلاف آنچیزی كه در كتب وحتی كتب درسی نوشته شده كه گفته می شود جنگ جهانی دوم در اول سپتامبر 1939 با تجاوز قوای آلمان هیتلری به لهستان شروع شده من به شما می گویم این یك دروغ بزرگ است.
¤ پس جنگ چگونه آغاز شد؟
– 6 ماه قبل از وقوع جنگ، یك یهودی مغربی تبار بنام «هوربلیشا» در انگلستان وزیر جنگ می شود. وقتی «بلیشا» وزیر جنگ می شود روسای ارتش را كه با او همراه و همفكر نبودند تغییر می دهد مثلاً رئیس كل لجستیكی و پشتیبانی ارتش انگلیس را یك یهودی مثل خودش قرار می دهد. «بلیشا» بعد از مدتی نقشه ای تهیه می كند و آنرا به پارلمان انگلیس ارائه می كند. در آنجا می گوید كه ما آمادگی داریم هم اكنون 17 لشگر را به هر كجا كه می خواهیم اعزام كنیم كه در آنجا تعدادی از نمایندگان پارلمان با تعجب عنوان می كنند كه ما قرار نیست جنگی داشته باشیم. ببیند ماههای قبل از شروع جنگ جهانی دوم اردوگاههای پنهان جنگ در فرانسه و انگلستان بوسیله كانونهای صهیونیستی و طبق یك روال برپا شده بود. این است كه بعدها خودشان گفتند جنگ جهانی اول اشغال فلسطین را بهمراه داشت و جنگ جهانی دوم تأسیس دولت یهود شب پنج شنبه 31 اوت 1939 یك گروه نظامی بطور شبانه از لهستان به خاك آلمان تجاوز می كنند و هزاران آلمانی را كشتار می كنند.
¤ چه كسانی این كار را می كنند؟
– یك گروه نظامی از لهستان این كار را می كنند. شما می دانید كه در لهستان یهودی ها نفوذ گسترده داشته و دارند. این تهاجم از یك منطقه مرزی بنام «گیلیوتیز» صورت می گیرد. همان زمان رادیوی انگلیس این تهاجم را اعلام می كند و اسناد این مساله وجود دارد اگر چه غربیها آنرا رو نمی كنند. بعد از این تهاجم، هیتلر برای دفاع از آلمان قصد سركوب این مهاجمان را دارد و اساساً قصد آغاز جنگ را نداشته است. حالا شما ببیند كه سوم سپتامبر (دو روز بعد از تهاجم به آلمان) فرانسه و انگلیس هر كدام نزدیك به 10 لشگر برای جنگ آماده داشته اند در حالیكه هیتلر به این شكل برای جنگ آمادگی نداشته است در حالی كه اگر هیتلر قصد جنگ داشت طبعا باید از انگلیس و فرانسه آماده تر می بود. به همین دلیل یك نماینده رسمی به دربار انگلیس می فرستد و انگلیس نماینده رسمی هیتلر را بازداشت می كند و سوم سپتامبر به آلمان حمله می كنند و در واقع جنگ جهانی دوم به این شكل آغاز می شود. همین كشور ها زمانیكه شوروی در 17 سپتامبر كه شوروی بخش اعظم لهستان را اشغال می كند هیچ واكنشی نشان نمی دهند. مقصود اینكه بحثهایی مثل هولوكاست هم از دل این جنگ بیرون آمد و آنها باز توانستند به مظلوم نمایی خود ادامه دهند و از آن بعنوان حربه استفاده كنند.
¤ ولی بغیر از جنگ هم می توانستند از حربه مظلوم نمایی استفاده كنند. اینطور نیست؟
– حالا من این مسئله را در بحث هولوكاست مطرح می كنم. اینها كاری كردند كه به هر شكل بتوانند از آن بهره برداری كنند كه این مساله با جنگ جهانی دوم محقق گردید.
¤ اجازه بدهید به روند اشغال فلسطین بازگردیم…
– بله پس از جنگ جهانی دوم بناشد انگلستان در ماه مه 1948 (27 اردیبهشت 1327) دوره قیمومیت خود را تمام شده اعلام كند و فلسطین را تخلیه كند و لذا تمام نقاط حساس، پادگانها، سرزمینها و مناطقی كه دولت سرپرستی در اختیار داشت همه رابه صهیونیستها واگذار می كند و قبل از خروج انگلیس دولت یهودی در سرزمین فلسطین اعلام موجودیت می كند. یعنی سران صهیونیستی كه در راس آن بن گوریون (اولین نخست وزیر اسراییل) قرار داشت بیانیه ای را آماده می كنند و موجودیت دولت اسرائیل را اعلام می كنند.
¤ چه زمانی؟
– شب 15 مه 1948 یعنی اردیبهشت 1327 شمسی.
¤حالا اجازه بدهید روی ماهیت حقوقی رژیم اسرائیل اندكی صحبت كنیم. چرا كه حالا در این تاریخ اسرائیل اعلام موجودیت كرده است. حالا سؤال ما این است كه از نظر حقوق بین الملل جایگاه اسرائیل بعنوان یك كشور مستقل چگونه است؟
– از نظر یهودیان پشتوانه و مستندات قانونی دولت اسرائیل چند چیز بوده كه یكی از آنها را بیانیه بالفور می دانند و عنوان می كنند كه بواسطه این اعلامیه فلسطین از طرف انگلستان به ما بخشیده شده است و حالا ما می خواهیم دولت یهودی را دراین سرزمین تشكیل بدهیم. در صورتی كه انگلستان بعنوان اشغالگر نمی تواند سرزمینی كه در آن مردم زندگی می كنند را به كس دیگری بدهد مثل این كه الان آمریكا بخواهد عراق را به گروهی یا شخصی ببخشد!از مستندات حقوقی دیگری كه یهودی ها به آن استناد می كنند قطعنامه ای است كه در نوامبر 1947 توسط مجمع عمومی سازمان ملل صادر می شود. براساس این قطعنامه كه با ترفند آمریكا و انگلیس و محافل یهودی تصویب شد فلسطین به 2 قسمت تقسیم گردیده و بیش از 56 درصد فلسطین را به یهودی ها و باقی را به فلسطینی ها واگذار می كنند.
¤ تركیب جمعیتی فلسطینی ها و یهودی ها در آنزمان یعنی زمان صدور قطعنامه به چه شكل بوده است؟
– در زمان اعلام موجودیت اسرائیل یهودی ها چیزی حدود 700 تا 750 هزار نفر بودند و فلسطینی ها حدود یك میلیون و دویست تا یك میلیون و سیصد هزار نفر جمعیت داشتند.
¤ یعنی اكثریت مطلق با فلسطینی ها بوده است.
– بله. در مورد قطعنامه باید گفت كه این قطعنامه در صلاحیت مجمع عمومی نبوده است و در منشور سازمان ملل چنین اختیاری نه به مجمع عمومی و نه به كشورهای عضو داده نشده است. ضمناً مصوبات مجمع عمومی سازمان ملل اساساً پشتوانه اجرایی ندارد و مجمع عمومی حق ندارد یك سرزمینی را برای مردم دیگر اختصاص دهد و اساساً این مسئله جنبه و مشروعیت حقوقی ندارد. البته در آن زمان هم فلسطینی ها این قطعنامه را نپذیرفتند.نكته ای كه اینجا مطرح می شود این است كه اسرائیل همیشه با این قطعنامه برخورد 2 گانه می كند.زمانی كه قطعنامه 181 از سوی مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1947 صادر شد و بعد زمانی كه اعلامیه تاسیس اسرائیل در سال 1948 قرائت و در دنیا پخش گردید كل اراضی فلسطین كه تحت تسلط و اشغال صهیونیست ها بود تنها 5% از جغرافیای فلسطین را تشكیل می داد. یعنی صهیونیست ها در سرزمینی به وسعت 5% از كل خاك فلسطین مستقر بودند.
¤ این 5% مربوط به زمان تشكیل دولت اسرائیل است؟
– یهودی ها تا زمانی كه موجودیت خود را اعلام كردند تنها در 5% از كل جغرافیایی فلسطین ساكن بودند.
 ¤صهیونیست ها این 5 درصد از خاك فلسطین را چگونه تصاحب كرده بودند؟
– فلسطین در زمان امپراطور عثمانی جزو شامات بود. یعنی سوریه و لبنان و فلسطین تقریباً به شامات معروف بودند. یكسری فئودال هایی بودند كه زمین هایی را در فلسطین در اختیار داشتند كه اصلا فلسطینی نبودند و ا ساساً در منطقه فلسطین ساكن نبودند بلكه اهل سوریه، لبنان یا جاهای دیگر بودند. از طرف دیگر یكسری نمایندگان كنسولگری ها و نمایندگان سیاسی برخی دول غربی هم آنجا بودند كه یكسری زمین هم آنها به بهانه هایی صاحب شده بودند. یهودی ها با ترفندهایی زمین هایی كه در دست فئودال ها یا این نمایندگان سیاسی بود از آنها گرفتند و یا خریداری كردند.
یهودی ها از یك طریق دیگری هم زمین های فلسطینی ها را از چنگشان در می آوردند. در زمان عثمانی یك بانكی وجود داشت بنام «بانك عثمان» كه به رعایا وام با بهره كم می داد. دولت سرپرستی انگلیس در فلسطین این بانك را تعطیل كرد.از یك طرف به زمین های مردم مالیات های سنگین بستند و از طرف دیگر یك نهاد صهیونیستی انگلیسی تاسیس كردند بنام بانك «انگلو پلستین» كه سهامداران آن صهیونیست بودند. این بانك به مردم وام با بهره های سنگین می داد و البته شرط این بانك هم این بود كه باید سندهای این زمین ها را در بانك گرو بگذارند تا اگر پس از 5 سال مردم نتوانستند این وام ها را بپردازند، صهیونیست ها بتوانند این اسناد را ضبط كنند و زمین ها را تصاحب نمایند. یعنی بگونه ای فلسطینی ها را تحت فشار قرار می دادند تا زمین های آنها را تصاحب نمایند.
¤ این سرزمین هایی كه صهیونیست ها گرفتند 5 درصد شد!
– خیر، كمتر از یك درصد. یعنی زمین هایی را كه حالا با ترفندهایی خریدند یا معاوضه كردند و یا با فشار از چنگ مردم فقیر فلسطین در آوردند به یك درصد هم نرسید. 4 درصد بقیه را نیز دولت سرپرستی انگلیس در طول زمان در اختیار صهیونیست ها گذاشت.
¤ پس بحث فروش زمین بی معنا است؟
– بله. حالا شاید بگوئید پس اسرائیل باقی فلسطین را چطور تصاحب كرد؟ بعد از اعلام موجودیت اسرائیل برخی كشورهای عربی و مردم فلسطین جمع می شوند و قیام می كنند. به این شكل بین اعراب و اسرائیل درگیری و جنگ در گرفت ولی فورا آمریكا و اروپا وارد عمل شدند و شورای امنیت رسماً اعلام آتش بس كرد. طی دو هفته آتش بس موقت كانون های صهیونیستی بدلیل نفوذی كه در وزارت دفاع آمریكا داشتند، خلبان های خبره و ماهر یهودی را شناسایی كردند و آنها را مأمور كردند كه وارد جنگ شوند. از بعضی كشورهای اروپای شرقی و غربی سیل مهمات و حتی نفرات را به نفع اسرائیل وارد میدان كردند.
¤ یعنی این دو هفته آتش بس صرف تجهیز اسرائیلی ها شد.
– بله. كل دنیای غرب به اضافه اروپای شرقی كه كشورهای كمونیستی هم بودند به صهیونیست ها كمك كردند و جالب اینكه پس از 2 هفته آتش بس اسرائیل جنگ را آغاز كرد و طرف این جنگ هم مردم عادی و بی سلاح فلسطین بودند. در اینجاست كه كشتار معروف دیریاسین كه بیش از 250 نفر زن و كودك و مرد را مثله و قطعه قطعه كردند اتفاق می افتد و این نمونه كوچك جنایات صهیونیست ها بود. اینها با قساوت تمام به كشتار مردم می پرداختند و بعد این جنایات را بین مردم تبلیغ می كردند. مثلا یك تعدادی از ا جساد فلسطینیان را برهنه روی كامیون در روستاها می گرداندند و به این شكل بین مردم رعب و وحشت ایجاد می كردند.در جنگ اول اعراب و اسرائیل كه به جنگ 1948 معروف شده است، بیش از 500 آبادی، روستا و شهر با نظاره گری آمریكا و اروپا با خاك یكسان شدند. یعنی یك رقمی حدود یك میلیون نفر از فلسطینی ها در این مدت كوتاه جنگ اول اعراب و اسرائیل یا قتل عام و یا آواره شدند.
¤ پس با این شكل صهیونیست ها در فلسطین یك برتری جمعیتی پیدا كردند؟
– كاملا. چون عمده مردم فلسطین را قتل عام و یا آواره كردند. از آن طرف در مدت كوتاه چند ماهه اشغال سرزمین فلسطین را از 5 درصد به 78 درصد رساندند. یعنی از 27 هزار كیلومتر مربع كل سرزمین فلسطین، بیش از 20 هزار كیلومتر آنرا اشغال كردند و تنها كرانه باختری رود اردن و نوار غزه باقی ماند كه از دستشان دور ماند كه جمعاً این دو منطقه حدود 5900 كیلومتر وسعت دارد. یعنی اسرائیلی ها اگرچه مستندات حقوقی خود را قطعنامه 181 مجمع عمومی اعلام می كردند ولی به آن هم بسنده نكردند و اگرچه قطعنامه 181، 56 درصد فلسطین را به صهیونیست ها داد ولی آنها 78 درصد فلسطین را اشغال كردند و دنیا هیچ نگفت. جالب اینكه اینها به این هم بسنده نكردند. در جنگ سوم اعراب و اسرائیل درسال 1967، كرانه باختری رود اردن و نوار غزه را هم اشغال كردند و به این شكل كل سرزمین های فلسطین را اشغال نمودند. حال اینجا چند سؤال اساسی و كلیدی مطرح است. آمریكا 11 دقیقه بعد از اعلام موجودیت اسرائیل، این رژیم را به رسمیت شناخت كه حالا بعد شوروی و بعد انگلیس و بعد سازمان ملل و باقی كشورها این رژیم را به رسمیت شناختند. سؤال این است؛ این كشورها كدام اسرائیل را به رسمیت شناختند. اسرائیل قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل كه 56 درصد اراضی فلسطین را به صهیونیست ها داده بود یا اسرائیل سال 1948 را كه در آن زمان 5 درصد فلسطین در اختیارشان بود؟ حالا كه اسرائیل 78 درصد فلسطین را اشغال كرده تكلیف چیست؟ ما كه می گوئیم اسرائیل نامشروع است نه اینكه ما مسلمانیم تعصب داریم، خیر. مبنای حقوقی اسرائیل متزلزل است. می دانید كه براساس حقوق بین المللی یك كشور بایستی سه شاخصه داشته باشد؛ حكومت، سرزمین و مردم. صهیونیست ها كه مردم از جای دیگر آوردند. سرزمین هم از آن كسان دیگر بود و حكومت هم در دست خودشان بوده و بزور تشكیل داده اند.حالا سؤال ما از دبیر كل سازمان ملل متحد این است كه بعد از جنگ سوم اعراب و اسرائیل، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 242 را صادر كرد. دراین قطعنامه آمده كه اسرائیل باید از اراضی سال 1967 (كرانه باختری رود اردن و نوار غزه) خارج شود. حالا چرا كسی حرفی نمی زند. چرا اینها خارج نشدند. خارج كه نشدند هیچ در آن منطقه ها خانه سازی هم كردند. همین الان 200 شهرك در كرانه باختری ساخته اند. این تناقض را چه كسی پاسخ می دهد. متاسفانه افكار عمومی اروپا و غرب اینها را نمی داند. همین یكی- دوسال پیش در انگلستان نظرخواهی كرده بودند و مردم این كشور گفته بودند كه ما نمی دانیم صهیونیست ها سرزمین مسلمان را اشغال كرده اند یا مسلمانان سرزمین صهیونیست ها را! این اسفناك است.
¤ الان تركیب جمعیتی در فلسطین چگونه است؟
– ما چیزی حدود 9 میلیون فلسطینی داریم. تقریباً نیمی از این جمعیت داخل فلسطین و نیمی آواره كشورهای اطراف هستند. البته یك نكته ای را باید عرض كنم. در غرب، اسرائیل سال 1948 كه 78 درصد خاك فلسطین است را برسمیت شناخته و اعرابی كه داخل این زمینها هستند را اعراب اسرائیلی می نامند كه تعدادشان 120 تا 130 هزار نفر بود كه الان جمعیتشان امروز تقریباً 10 برابر شده است و امروزه در بدترین شرایط زندگی می كنند. بنده یك گزارشی یك زمان از گزارشگر فرانس پرس می خواندم نوشته بود كه ما در یك منطقه بودیم كه این اعراب زندگی می كردند. اطراف محل سكونت این اعراب همه آسمان خراش ها و تأسیسات مدرن قراردارد ولی مسلمانان در این منطقه مثل عصر حجر زندگی می كنند. بقدری اینها را در تنگنا قرار داده اند تا اینها خودشان رها كنند و بروند.
¤ الان صهیونیست ها در فلسطین چقدر جمعیت دارند؟
– چیزی حدود 6 میلیون یهودی الان در اراضی اشغالی زندگی می كنند كه حدود 400 هزار نفر شهرك نشین در كرانه باختری و بیش از 8 هزار نفر هم در نوار غزه بودند كه اخیراً بحمدالله پاكسازی شدند.
یك مطلبی كه حیفم می آید در پایان این بخش از عرایضم نگویم گزارشی است از یكی از گزارشگران فرانسوی كه در سال 1967 و بعد از جنگ سوم تهیه كرده بود. وی می نویسد كه پس از جنگ ما به اردن رفتیم كه كشوری در جوار فلسطین است. این گزارشگر می نویسد كه در داخل اردن و همجوار فلسطین یك تپه ای است بنام «معدبا». ما در آنجا فلسطینی های آواره ای را دیدیم كه هرشب با تاریكی هوا به بالای این تپه می آمدند و با اندوه فراوان به چراغهای قدس خیره می شدند و زار زار گریه می كردند و دوباره به پائین تپه می آمدند و به محل سكونت خود در بیغوله ها باز می گشتند. این گزارشگر فرانسوی كه «آنیافرانكو» نام دارد ادامه می دهد كه ما گمان می كردیم كه این حركت مردم مقطعی است ولی دیدیم كه این كار آنها هر شب ادامه دارد و برای آنها تبدیل به یك آیین شده است. بنظر ما این عشق در جان فلسطینی ها فروزان است بعضی از آواره ها هنوز كلید خانه هاشان را دارند و انشاءالله آنها روزی به سرزمین خود باز خواهند گشت.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.