در مورد هلند هم همه میدانند که در اواخر سدهی شانزدهم میلادی یک رشد ناگهانی خیرهکننده، به مفهوم سرمایهدارانهی آن، به وقوع پیوست. اولین یهودیان پرتغالی در سال 1593 در آمستردام ساکن شدند و چیزی نگذشت که تعداد آنها رو به فزونی نهاد. اولین کنیسهی یهودیان در آمستردام در سال 1598 افتتاح شد و در اواسط سدهی هفدهم در بسیاری از شهرهای هلند، جوامع یهودی حضور داشتند. در آمستردام و در آغاز سدهی هیجدهم تعداد یهودیان 2400 نفر تخمین زده میشد، اما حتی در اواسط سدهی هفدهم نیز حضور فرهنگی آنها کاملاً محسوس بود و تدوینکنندگان قوانین بینالمللی و متفکران سیاسی در اینباره بحث میکردند که دولت مردمی باستانی یهود، آرمانی است که قانون اساسی هلند باید در فکر تقلید آن باشد. خود یهودیان نیز آمستردام آن ایام را اورشلیم جدیدخود میخواندند.
بسیاری از یهودیان ساکن هلند کسانی بودند که از آنتورپ به آنجا کوچیده بودند. آنها بعد از اخراج از اسپانیا، در آنتورپ سکونت گزیدند. این واقعیت دارد که بیانیههای صادره در سالهای 1532 و 1539 حضور شبه مسیحیها / یهودیان مخفی را در آنتورپ قدغن میکرد، اما این بیانیهها کارآیی چندانی نداشتند. عین همین ممنوعیت در سال 1550 دوباره تکرار شد، اما این بار فقط به افرادی اشاره داشت که به مدتی کمتر از شش سال در آنتورپ اقامت داشتند، اما این بیانیه هم به زودی اعتبار خود را از دست داد. گفته میشد تعداد یهودیانی که در ظاهر ادعا میکنند یهودی نیستند، روز به روز افزایش مییابد. آنها در مبارزه برای کسب آزادی، که هلند درگیر آن بود، مشارکت فعالی داشتند و در اثر همان ناگزیر شدند به سوی ایالتهای شمالیتر کوچ کنند. این هم از نکات خیرهکننده است که دورهی کوتاه رونق اقتصادی آنتورپ که سبب شد تا این شهر به مرکز تجاری و بازار پول جهان بدل شود، درست با ورود یهودیان اسپانیا به این شهر تا خروج بعدی آنها هم زمان شود.
تا همینجا دیدهایم که چگونه مهاجران و آوارگان شبهجزیره ایبری در سدهی شانزدهم میلادی به سوی آنتورپ که مرکز تجاری ساکنان اسپانیاییالاصل هلند به حساب میآمد، سرازیر شدند. حوالی نیمهی این سده، امپراتور در فرمانی که تاریخ 17 جولای سال 1549 را دارد، تمامی امتیازاتی را که به این افراد تعلق گرفته بود، از آنها سلب کرد. به دنبال آن، شهردار و کلانترهای شهر و همچنین شورای شهر، عریضهای خطاب به اسقف آراس (Arras) فرستادند و در آن عریضه موانع موجود بر سر راه اجرای دستور سلطنتی را یادآور شدند. آنها به این نکته اشاره کردند که پرتغالیها در امور بازرگانی دخالت گستردهای دارند و در ضمن ضامن انجام معاملات بازرگانیاند. این پرتغالیها با خود سرمایههای گزافی از کشورهای محل تولد خود همراه آوردهاند و در تجارت و بازرگانی منطقه سهم عمدهای دارند. در ادامهی این عریضه چنین آمده است:
باید به خاطر داشته باشیم که آنتورپ به تدریج بزرگ شده و شاهد رشد گسترده ای بوده است و سالها طول کشید تا به این موقعیت تجاری فعلی دست یافت، اما اینک انهدام شهر، الزاماً انهدام این سرزمین را هم با خود به همراه خواهد آورد و باید پیش از اخراج یهودیان، همهی جوانب این تصمیم را به دقت مورد بررسی قرار داد.
در واقع، نیکلاس وان دن میرن (Nicholas Van den Meeren) شهردار شهر، به این هم بسنده نکرد و اقدامات دیگری هم انجام داد. وقتی ملکه ماری (Mary) از مجارستان، که نایب السلطنهی هلند بود، در راپل موند (Ruppelmonde) اقامت داشت، شهردار به دیدن او رفت تا از تازه مسیحی شدهها دفاع کند و اقدام حاکمان آنتورپ در عدم چاپ دستور سلطنتی را موجه جلوه دهد. او به ملکه ماری توضیح داد که چاپ آن اعلامیه برخلاف منافع و مصالح شهر بود، اما تلاشهای شهردار بینتیجه ماند و همانطور که پیشتر دیدیم، یهودیان آنتورپ را ترک کردند و به سوی آمستردام کوچیدند.
آنتورپ به خاطر خروج یهودیان از این شهر، بخش بزرگی از آن شکوه و جلال گذشته را از دست داد و به ویژه در سدهی هفدهم میلادی بود که مردم آنتورپ متوجه شدند که سهم یهودیان در کامیابی اقتصادی این شهر تا به چه حد بوده است. در سال 1653 کمیتهای منصوب شد تا دربارهی این موضوع که آیا باید به یهودیان اجازه داد که دوباره به آنتورپ بازگردند یا نه، تصمیمگیری کند و این کمیته دیدگاه خود را در این مورد به این شرح بازگو کرد:
و اما در مورد دردسرها و مشکلاتی که باید نگران آنها بود و برای جلب رضایت عموم در نظر داشت، از جمله اینکه یهودیان سعی خواهند کرد تا تمام فعالیتهای اقتصادی را متوجه همدینان خود کنند و هزار دوز و کلک مختلف سوار خواهند کرد و با رباخواری، پول کاتولیکها را به جیب خواهند زد. با این همه، به نظر ما چنین میرسد که میزان تجارتی که آنها با خود به ارمغان خواهند آورد، به مراتب، فراتر از آن چیزی است که در حال حاضر جریان دارد و این تجارت گسترده در نهایت، به نفع همهی ساکنان منطقه تمام خواهد شد و طلا و نقرهی فراوانی در دسترس قرار خواهد گرفت که خواهد توانست نیازهای حکومت را هم فراهم کند.
اما در سدهی هفدهم، هلند به این توصیهها نیازی نداشت و مردم و دولت این کشور، به خوبی به فواید حضور یهودیان در این سرزمین و پیآمدهای چشمگیر آن آگاهی داشتند. وقتی منسه بن اسرائیل در حرکت مشهور خود، آمستردام را به سوی انگلیس ترک گفت، دولت هلند نگران شد. آنها بیم آن داشتند که مبادا مسألهی مهاجرت یهودیان هلند به انگلیس مطرح باشد و در نتیجه، نیوپورت (Neuport) سفیر خود را در لندن، از ماجرا مطلع کردند و از او خواستند تا در اینباره با منسه مذاکره کند. او در دسامبر سال 1655 گزارش داد که اوضاع خوب است و به هیچوجه جای نگرانی نیست و نوشت:
من با منسه بن اسرائیل ملاقات و مذاکره کردم و او به من اطمینان داد که برای یهودیان هلند هیچ پیام خاصی ندارد، اما نگران یهودیان اسپانیا و پرتغال است که درگیر انکیزیسیون هستند.
یهودیان و حیات اقتصادی مدرن؛ ورنر سومبارت؛ ترجمه رحیم قاسمیان؛نشر ساقی.
حروفچینی سایت www.jscenter.ir
ثبت دیدگاه