نامهايتان را برداريد و برگرديد
ساعتهای خود را از وقت ما عقب بکشيد و برگرديد
از آبي دريا و ماسه هاي خاطرات
هر چه می خواهيد، برباييد
هر چه مي خواهيد، عکس بگيريد
تا بدانيد که نمي دانيد
چگونه سنگي از سرزمين ما
سقف آسمان را مي سازد
***
شمشير از شما، تکه سنگي از ما
گاز اشک آور از شما، باران از ما!
اي روندگان از ميان کلمات گذرا!
چون غباري تلخ بگذريد
هر جا خواستيد برويد
امّا از ميان ما
مانند حشرات بالدار
نگذريد!
محمود درويش – فلسطين
ترجمه نرگس گنجی
ثبت دیدگاه