پروژهی «گل» و تجهيزات اتمی «پايگاه ايران»
نسیم قدس: به راستی! مسالهی اصلی دنيای غرب با جمهوری اسلامی، حول محور موضوع هستهای است؟
محمدتقی تقيپور: امروز، ديگر نه فقط براي سياستگذاران و برنامهريزان كهنهكار عرصههاي سياسي و اطلاعاتي دنياي غرب، بلكه حتي براي افكار عمومي در عرصههاي سياست و تبليغات جهاني نيز به وضوح ثابت شده است كه ايران، نه تنها تمايلي به تهيه و توليد جنگافزارهاي غيرمتعارف، ازجمله هستهاي، ندارد و تاكنون نيز گاهي در اين مسير برنداشته است بلكه اصل توليد و به كارگيري اين قبيل سلاحهاي غيرانساني كشتار جمعي، با اصول و مباني اعتقادي و فكري نظام جمهوري اسلامي در تعارض جدي و آشكار است. از سوي ديگر، مگر آمريكا و اسرائيل، پيش از اين، يعني قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، براي برخورداري ايران از جنگافزارهاي هستهاي پيشقدم نشده و با مقامات رژيم پهلوي قرارداد منعقد نكرده بودند؟ مگر اسرائيليها با رژيم پهلوي در قالب پروژهي «گل= flower» به منظور ساخت و توليد موشكهاي قارهپيماي داراي كلاهك هستهاي، آن هم در داخل سرزمين ايران، پيمان و پروتكل امضا نكرده بودند؟ اگرچه طرفهاي ايراني رهبران و دولتمداران اسرائيلي، امروز از صفحه ي روزگار محو شدهاند، اما حافظهي تاريخي مردم ايران، اين اطلاعات و اسناد را از ياد نبرده است كه «اوري لوبراني» نمايندهي سياسي رژيم صهيونيستي در تهران به نصيري رئيس ساواك در يك نشست به كلي سري پيشنهاد كرد:
«شما به لحاظ محظورات سياسي نميتوانيد از ما هواپيما، موشك يا تانك، بخريد اما اگر بخواهيد در داخل ايران اين قبيل سلاحها را توليد كنيد ما با تكنيك پيشرفتهي خود به شما، كمكهاي لازم را خواهيم كرد. اكنون در اسرائيل يهودياني هستند كه مستقيما از سازمان «ناسا» آمده و به استخدام دولت اسرائيل درآمدهاند. ما آمادهي همكاري اتمي در هر زمينهاي با ايران هستيم […] اگر ايران بخواهد ما ميتوانيم سلاح اتمي هم براي شما توليد كنيم. جداكردن اورانيوم 235 از 238 براي توليد سلاح هستهاي كار بسيار سادهاي در اسرائيل محسوب ميشود. چون ساختن سلاحهاي اتمي از اين مرحله به بعد، كار مهمي نخواهد بود».
«اسحاق هوفي» رئيس وقت موساد نيز براي شروع اين پروژه و تحقق اين پيشنهاد از هيچ تلاش و ترفندي فروگذار نكرد تا اين كه سرانجام با موافقت محمدرضا پهلوي اين قرارداد به امضاي طرفين رسيد. از طرف اسرائيل، ژنرال «زوي زامير» رئيس قبلي موساد به عنوان سرپرست گروه اسرائيلي مربوط به اين همكاري تعيين و منصوب شد، تا در كنار يعقوب نيمرودي وابستهي نظامي اسرائيل در تهران، اين طرح را به مرحلهي اجرا بگذارند. شيمون پرز وزير جنگ وقت (رئيس دولت كنوني) اسرائيل به تهران آمد و پروژهي «گل» يا بمب اتم را امضا كرد.
براساس اين قرارداد، در ازاي 2/1 ميليارد دلار نفت خام كه از سوي ايران به بنادر «ايلات» و «اشقلون» صادر ميشد، كارشناسان و متخصصان اسرائيلي، متعهد و موظف بودند در منطقهاي معين شده و مورد توافق، نسبت به تهيه و توليد جنگافزار هستهاي براي ايران اقدام كنند.
اسناد، اطلاعات و اعترافات فراواني وجود دارد كه نشان ميدهد و ثابت ميكند: تقابل امروز نظام سلطه با جمهوري اسلامي ايران، هيچ ارتباط و پيوندي با موضوع و مسالهي فعاليتهاي هستهاي ايران نداشته و ندارد.
براساس مدارك و مستندات موجود، مسالهي انرژي هستهاي صرفا يك بهانه و پوشش تبليغاتي درجهت انحراف افكار عمومي و تحريف واقعيتهاي موجود در عرصهي منطقهاي و جهاني است.
هيچ كس، در ايران و جهان امروز، نميتواند اين واقعيتهاي مسلم تاريخ گذشته را انكار كند يا ناديده انگارد كه ايران تا زمان سقوط سلطنت پهلوي، پايگاه بيبديل سازمان جهاني صهيونيسم در منطقهي خاورميانه بود. رژيم پهلوي ازطريق شناسايي اسرائيل و افتتاح سفارت غيررسمي آن رژيم در قلب تهران، به اشكال مختلف سعي داشت؛ پديدهي جعلي، غاصب و نامشروع اسرائيل را از انزواي سياسي در جهان اسلام خارج و حافظهي تاريخي و فرهنگي مردم مسلمان ايران و بلكه ملل اسلامي را دربارهي ماهيت اين رژيم پاك كند. همكاري گسترده و فزايندهي دستگاه پهلوي با اسرائيليها در عرصههاي مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي، نظامي، ورزشي و مهمتر از همه اطلاعاتي و جاسوسي، سراسر كشور را به جولانگاه صهيونيستها تبديل كرده بود. پايگاههاي مستقل برونمرزي اسرائيل در مناطق جنوب، غرب و شمال ايران با پوشش بسيار مناسب و به كلي سري «ساواك» براي سرويس جاسوسي و اطلاعاتي موساد زمينههايي را فراهم كرده بود كه صدها جاسوس كاركشتهي صهيونيست از اين طريق به كشورهاي اسلامي ازقبيل عراق، اردن، لبنان، سوريه، عربستان، مصر، يمن، امارات متحده عربي، كويت و بعضا تا برخي كشورهاي شمال آفريقا اعزام ميشدند و پس از انجام فعاليتهاي هدفمند اطلاعاتي و جاسوسي به پايگاههاي خود بازميگشتند.
ثبت دیدگاه