اشاره–
هن لباس لکم وانتم لباس لهنّ
آنها پوششی برای شما و شما پوششی برای آنان هستید
اگر چه نقش زنان اهل قلم فلسطین درخلق آثار ادب مقاومت غیر قابل انكار است اما قلم نویسندگان و پژوهشگران کمتر در این زمینه روی کاغذ چرخیده و تقریبا از چنین موضوعی غفلت شده است. جایگاه زن در ادبیات مقاومت، جایگاه مهم عنصر عاطفه و احساس در شعر است. در وقع اگر بتوان عنصر احساس و عاطفه – كه از اركان مهم شعر است – را از شعر حذف كرد و متن را که به صورت فرمولی ریاضی در آمده، شعر نامید؛ زن را هم میتوان در متن اصلی ادب مقاومت، نادیده گرفت و حذف كرد. زن در ادبیات مقاومت علاوه بر مادر بودن و مسئولیت و ایفای نقش خطیر همسری، شاعر نیز هست، چون مردان اهل قلم كه پایبندی به آرمان، ملیت و دفاع از مام وطن در آنان قوی و محرك اصلی آنها در مبارزه است. زن با حسی مادرانه و با تفكری زنانه به مبارزه با اشغالگران میپردازد. فرزند اول خود را به جبهه میفرستد تا حماسهآفرینی كند و با كمك آگاهی، فكر و هنر، فرزند زائیده روح خویش را خلق میكند تا حماسه آفرینی فرزندان وطنش را شاعرانه ثبت كند.برای زن ادب مقاومت فلسطین جنس دوم بودن و با زبان مذكر تفكر زنانه را مطرح کردن عار نیست. او آزادی سرزمینش را میخواهد پس شانه به شانه مرد برعلیه دشمن پیكار میكند.
متن زیر در پی آن است كه ضمن معرفی شاعران زن فلسطینی جایگاه زن در ادبیات مقاومت فلسطین را تبیین كرده و نقش و تأثیر آنها را در این عرصه مورد بحث و بررسی قرار دهد.
خصوصیتهای ادب مقاومت
واژه ترکیبی ادب مقاومت از دهه شصت به آثار گروهی از شعرای فلسطین اطلاق شد که خود به دنبال ابداع سبک و شیوه جدید نبودند بلکه با فرار از قالبهای قدیمی ودست و پا گیر برای بیان وثبت حوادثی که شبانه روز با آن دست و پنجه نرم میکردند، در شعر سبب خلق آثاری شدند که بعدها ادب مقاومت نام گرفت.
این اشعار با هر نبرد، دهان به دهان میچرخد و شور حماسه را در رگهای مبارزان جنگ به وجود میآورد. شعر ادب مقاومت علاوه بر التزام و واقعیت احساس درآن فوران میکند. اگرچه تخیل از عناصر مهم شعر است اما شاعر ادب مقاومت با واقعیتها و حوادث واقعی سر و کار دارد و دست مایههای شعریش را صرف تخیلهای ساخته ذهن نمیکند. او از زخمی شدن سربازان جان بر کف شکوفایی دشتهای گل سرخ و از شهادت آنان واژگونی کوهی میبیند که خط کشی مرزخاکی وطنش را به دست اشغالگران ناممکن میسازد.
دکترالسید نجم، درباره ادب مقاومت میگوید: «اصطلاح ادب مقاومت در حیات فرهنگی عرب از نیمه دوم قرن بیستم شایع شد؛ یعنی بعد ازجنگهای 1967 اعراب واسرائیل.»
انتشار اشعار محمود درویش و سمیح القاسم و سالم جبران و دیگران ازسرزمینهای اشغالی فلسطین به پایتختهای کشورهای عربی و نقل سینه به سینه حوادث ابداع سیاسی کلمات، ادب مقاومت را به وجود آورد.
افشاگری، نمایاندن ابعاد و زوایای پنهانی تجاوز، بحرانها و آشوبهای مردمی، انتفاضه، تظلم، ومبارزه، ازجمله خصوصیتهای ادب مقاومت است. اگرچه افزایش و گسترش آگاهی و شناخت مردم نسبت به خطر و هویت دشمن، به قصد دفاع از حیثیت وجودی و جهانی جامعه فلسطین ابعاد دیگر خصوصیتهای ادب مقاومت است.
دکترخلیل موسی عضوانجمن نقد ادبی معاصر عربی معتقد است شعرمقاومت، شعرصریح و مستقیم است که نیاز به بازخوانی ندارد. موضوع اشعار مقاومت نباید فقط درخون وقربانی متوقف شود.
زن در ادب مقاومت
“جنس دوم”درجهان غرب یک معنی و مفهوم دارد و درجهان سوم معنی و مفهوم دیگر. اما چرا زن جامعه عرب وقعی به اصطلاح «جنس دوم» بودن خودش در جامعه فکری جهان نمیگذارد؟ روشن است که این اصطلاح در حوزه فکری جامعه غرب تولید شده است و پاسخ آن را نیز به زنان آن جامعه واگذار میکند. زن در جامعه عرب مشکلات خاص خود را دارد که گاه در پایینترین سطح معیشتی تربیتی و گاه در حوزه فرهنگ و کسب آگاهی است. او به زبان فکری خود میاندیشد که «مذکر» است نه به جنس خود که اول یا دوم است.
او از مادر بودن نمیگریزد و دنبال وضع قوانین برتری برمردان جامعهاش نیست. او به فکرارتقای سطح آگاهی جامعه است که دراین جامعه پدر، برادر و همسرش اگر سهمی ببرند او برنده میدان است.
این «زن» دخترخانوادهای است که برادر و پدری دارد؛ سپس متاهل میشود و نقش همسر و مادری را ایفا میکند. درتمام این مراحل اوبرادر، پدر، همسر و فرزندی دارد که «مرد» نامیده میشوند و برای مبارزه علیه اشغالگران در جبهه برای دفاع از سرزمین میجنگند.
حالا دایره این خصوصیات را تنگتر میکنیم و از زنی سخن میگوییم که علاوه بر تمام نقشهای نامبرده، هنرمند است و با «کلمه» زندگی میکند. این «زن» در نواجوانی از حوادثی میشنود یا شاهد حوادثی است که در جبهه برای پدر و برادرش اتفاق میافتد. اگر آنها شهید شوند، حامل اسنادی است که اگر آنها را رویت کند، سند تاریخی خواهند شد. همچنین اگر همسر و فرزندش برای دفاع به جبهه بروند او باید کوهی استوار باشد که بتواند تاب ناملایمات و فراز و نشیبهای تند حوادث روزگار رقم خورده درسرنوشتش را داشته باشد.
غسان کنفانی در قصه «ام سعد» چهره این زن را به زیباترین وجه معرفی میكند. این زن در «امسعد» خلاصه نمیشود. قصه نسلی سوخته است که در پی هم میآیند و باید چشم و قلم هنرمند آنان را ببیند و بنویسد. «ام سعد» متفکرانه و البته با قلم مردی شاعر نوشته شده است. غسان کنفانی از شجاعت زنی پردهبرداری میکند که مردانه زخمهای درونش را میبیند. حالا این زن صاحب کلمه و هنرمند وقتی میخواهد در ادب مقاومت قدم بردارد چه بنویسد که تکرار زبان وتفکر مردانه نباشد. او برای روایت اسناد کتبی یا شفاهی ونقل قولهای پدر، برادر، همسروفرزندش باید راهی را انتخاب كند که در ادبیات مقاومت جایگاهی خاص داشته باشد. حس زنانه همان عنصری است که شعر زن را از مرد جدا میکند و میتوانیم بگوییم وجه تمایز شعرادب مقاومت در همین «حس» است.
پیش از این اشاره کردیم که تخیل در شعر کاربرد اساسی دارد. اما شاعر ادب مقاومت نمیتواند از واقعیتهایی چشم بپوشد که روز و شب با آنها سر و کاردارد تا شاکله شعر به هم نریزد.
اتفاقاً او پشت پا به این بندها میزند. اگرچه به فکر ابداع سبک نیست اما وقتی فکر انسان برخلاف مسیرمتعارف حرکت کند میشود ابداع. مگرتعریف ابداع غیر از این است؟ و البته نباید از این نکته غافل شد که وجه تمایز دیگر شعر زن از مرد به ویژگی خاص زبان عربی باز میگردد. مثل افعال، ضمایر و حروف که میتوان تشخیص داد شاعر زن است یا مرد. اما «حس» زنانه را نمیتوان در شعر زنان ادب مقاومت فلسطین نادیده گرفت. این «زن» شاعر، روزگاری دلبری میکند و انعکاس این دلبری در اشعارش نمایان میشود:
قول بده
که قولم ندهی
زیرا
اگرباورت کنم
تو را از دست میدهم
برای آشنایی با تفکر زنانه در ادبیات مقاومت و در آمیختن عنصر عاطفه و احساس زن، درخلق آثارادبی، نمونههای اشعار زنان فلسطین را میخوانیم:
زنی از خانوادهای ادیب
فدوی طوقان متولد 1917در شهرنابلس(کرانه باختری رود اردن) برادر او ابراهیم طوقان یکی از 3 چهره طلایهدار شعر مبارزه در نیمه نخست قرن بیستم بود. فدوی نزد برادر به فراگیری علوم ادبی و شعر او نخست در قالبهای کلاسیک شعرهای رمانتیک میسرود اما با پدید آمدن نسل نو شاعران مقاومت مانند محمود درویش وسمیح القاسم او نیز با آنان هم صدا شد. تحلیلگران جایگاه مهمی برای شعر او باز کردهاند زیرا در سرودههای فدوی تجربه عشق و عاطفه ازدیدگاه زن و نیز اعتراض و انقلاب او به خوبی نمایانده شده است. فدوی علاوه برچند مجموعه شعر، یک کتاب درباره برادر خود ابراهیم و دو کتاب زندگینامه خود و فلسطین را منتشر کرده است.
دو شعر زیر از این شاعر تأثیرگذار فلسطینی است
برای «روح منتهی حورانی»، دختردانش آموزی که به شهادت رسید
و روزی
که بر زین دنیای دشوار سوار شد
به یک دستش
شاخه زیتون بود
به دست دیگرش، شمشیر
روزی که دلبر
در اسارت بود
بادها بر او وزید
بادهای بارآور
“منتهی” دوید
تا ماه شادیهایش را
در آسمان بیکران آویزد
و بگوید
که طواف کهنه آخر شد
و طواف دیگر آغازید
(مادر تن خسته
دفترهای مدرسهاش را جمع کرد
و میگفت:
دخترم مواظب دشمن باش
چشم دشمن شور است)
دل دروغ نمیگوید
خصم زندگی سر به دنبالش داشت
تا که چنگال بر گلو یش فرود آرد
لباس مدرسهاش
بامدادان شکوفا شد
با دستههای گل و لاله های سرخ
و تمام حرفهای مبارزه
که سانسور شده بود
به کتابهای مدرسه برگشت
و نقشهای که دیروزش پوشانده بودند
به روی صفحهها بر گشت
لباس مدرسهاش
در کلاس-چون بیرق-
به اهتزاز آمد
برای حضرت مسیح در شب میلاد او
آقا!
ای فخر كائنات، امسال
در عید تولد تو
شادی قدس را به دار كشیدند
در شب میلاد شما آقا!
تمام ناقوسها خاموش شدند
دو هزار سال است
كه ساكت نبودهاند
جز امسال
كه گنبد و ناقوس عزدار است
و سیاهی، پیچیده در سیاهی
قدس، در كوچههای درد
زیر صلیب محنت تازیانه میخورد
زیر دست دژخیم خون میریزد
و جهان،
دلی بسته است
بیاندوه
آقا! و…
دکتری که شاعر و منتقد است
«خانم سلمی الخضراء الجیوسی» متولد 1928 عكا از دیگر زنان شاعر فلسطینی است. وی ادیب و منتقد و مترجم و شاعر است. تحصیلاتش را در رشته زبان و ادبیات عرب و زبان و ادبیات انگلیسی را در دانشگاه آمریكایی بیروت گذراند. درجه دكترای خود را از دانشگاه لندن در رشته زبان و ادبیات عرب گرفت. نقش خانم الجیوسی را در ترجمه آثار ادبیات عرب به زبان انگلیسی و معرفی ادبیات عرب به جهانبان را نمیتوان انكار كرد. او در شعری با عنوان شهید چنین میگوید:
میدانم، آنان برای ماندن وطن
جان خود را فدا كردهاند
این وطن،
سرزمین كشتهها و دشت خون است
میدانم
آزادی سرخ
بهای دلانگیز غوطهور
در آن
دره هاست
بهای آن
جان است
غم اعماق دلم را میشناسم
و او نمیداند…
می گریم
با هر چشمی كه روشنایی
حیات را از دست داده است
با هر جانی كه از میان لبها بیرون رفته است
ای رود رود بخشنده
و ای خرمی خاك
مرا به یاد آر
ای سرزمین مروارید ها
و زمردّها!
ای سر چشمه فیروزه روان در آبهای نهرها!
جایی كه مرواریدهای ماهها در شبی سرد
می افتند ، مرا به یاد آر.
شاعره روزنامه نگار
سهام داود متولد فلسطین سردبیر فصلنامه قله های ادبی است. در كتاب «این گونه آواز میخوانم»، سروده است:
]…[
… در كف دستانم
خوشههای آزادیست
در كف دستانم بوی یاسمین است
كه هرگز پژمرده نمیشود.
شاعرهای از شهر ناصره
اسمی طوبی(1983-1905) نویسنده وشاعر دیگر فلسطینی است. او در شهر ناصره به دنیا آمد. پدرش شاعر بود. یا بلادی (ای سرزمین من) از جمله اشعار اسمی طوبی است:
من همانم كه ظلم صراحتم را
ویران ساخت
و با قلبم جنگید
و زخمهایم را
خونین كرد.
عزم در كنارم ، غرش كرد
چون غرش بادها
]…[
ای اشكها ، من اشكهایم را ،
پاك كردهام
چرا كه قسم یاد كردهام
بعد از امروز
اشكی نریزم
ای زخمها
من زخمهایم را
پانسمان كردهام
سوگند یاد كردهام
بر فراز چوبه دار
صلیبم را
به دوش بكشم
من سوگند یاد كردهام
كه خمیده نشوم
پای صلیبم
…
ای سرزمین من
آزادی را
مهر سرخی است
مطمئن باش
ما عزم كردهایم
كه برای سرنوشت
قوی باشیم
عقاب باشیم برای پرواز
نه پرنده لاغر
و فدای تو
فدای خاكت ای پاكترین زمین
ما آنقدر پیش رفتهایم
كه از ناممكن
تخطی كردهایم.
شاعرهای با دلی خونین
خانم «دعد كیالی» در سال1930 میلادی در فلسطین به دنیا آمد. در مدارس ابتدایی و دبیرستان همان شهر تحصیل كرد. گذشته از دل خونینی كه از فاجعه فلسطین داشت از دست دادن پدر و مادر زندگی را برایش سختتركرد. سال 1948 میلادی همراه با آوارگان فلسطین به اردن رفت. در آنجا تدریس كرد سپس به عراق رفت. اشعارش را همان زمان در مجله الرساله قاهره و البعثه چاپ كرد.1950-1951 در كویت مدرسهای ساخت. منتقدان او را محصول فاجعهای میدانند که توسط صهیونیستها در فلسطین رخ داده است. در شعر آوازهای بی بازگشت او چنین میخوانیم:
ای وطنم!
با چشمهایی كه اشكهاشان جاری است به تو باز میگردم
ای خوابها ، در صحرا
در شعر و قصه و سخن به تو باز میگردم.
ای وطنم!
با دلی لبریز از خوشحالی به تو باز میگردم
دنیا برایم آواز میخواند
]…[
آه چه آرزومند و مشتاقی!
آه چه شوقی برای خانه ، دارم.
شاعرهای در خواب پرندگان
ریتا عوده شاعر و نویسنده فلسطینی متولد 29 سپتامبر 1960 ناصریه لیسانس زبان و ادبیات تطبیقی از دانشگاه حیفا دارد. معلم زبان است و پنج کتاب شعر دارد. یک نمونه از شعر او چنین است:
من خواب میبینم
خواب پرندگان
با یک بال
همه چیز
با شتاب میگذرد
مگر درد
زندگی چراغی است
امّا چه کسی دزدیده است
نفتش را!
زنان ادب مقاومت
زنان ادب مقاومت فلسطین زنان برخاسته ازمتن جامعهاند دغدغههای آنان پاسخ پرسش حوزه تفکر زنان غرب نیست که جایگاه جنس دوم و…در جامعه چیست ؟دغدغههای آنها ، مرگ انسانیت است واثرآنان انگیزهای برای بیداری وجدانهای خفته کنونی است آنان با تفکر و حسی زنانه انتفاضه فرهنگی را آغاز کردهاند و تا پیروزی مردان سلحشورشان و آزادی خاک پاک میهنشان ازچنگال سرگشتگان وادی تیه از مبارزه دست بر نخواهند داشت.
مژده پاکسرشت
ثبت دیدگاه