خطر و پيامد فسادانگيز فرضيه نژاد برتر و قوم برگزيده
پرواضح است كه اگر چنين روح پليدي در ميان يك قوم و نژاد نفوذ پيداكند، جز آن كه آنان را به فساد در زمين و از بين بردن روح انسانيت و پايمال نمودن آثار حاكمه آن – در جامعه بشري- وادار كند، نتيجه ديگري نخواهد داشت.(4)
[… درباره دروغ بستن به خدا] تعجب در آن است كه آنان اهل كتاب هستند، با اين كه خود ميدانند در كتاب آسمانيشان اثري از فعل و سخن گذشته نيست [يعني ادعاي آنها مبني بر عدم رعايت حق، امانت و عهد در برابر غيريهود در كتاب آسماني آنها نيست و به خدا دروغ بستهاند]، با اين وصف چگونه چنان كردار و گفتاري از آنها صادر شده است؟!
«قنطار» و «دينار» دو لفظ معروف هستند و چون در مقامي كه در آن ذكر امانت شده، بين آن دو لفظ مقابله افتاده است [….] ذكر آن دو، كنايه از كثير و قليل بودن آن است. منظور آن است كه بعض اهل كتاب در امانت خيانت نميكنند. هرچند هم زياد باشد، ليكن بعضي ديگر نسبت به امانت خيانتكارند گرچه كم و ناچيز باشد.
پی نوشتها:
4- علامه سيد محمدحسين طباطبايي، تفسير الميزان، ج3-ص446.
ثبت دیدگاه