
یوسی بیلین مقام دیگر یهودی نیز در نشریه اسرائیلی یسرائیل هیوم، مورخ 6 شهریور 1396ش/ 28 اوت 2017م، ضمن اشاره به ارتباط خوب روسیه و شخص ولادیمیر پوتین با اسرائیل و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر آن دولت، با یأس و احساس نگرانی آشکار می نویسد:
«برای آن که روسیه را هم قانع سازیم که با حضور ]ایران[ و این گروه ها ]گروه مقاومت[ در سوریه مخالفت نماید، باید طوری مسأله را تشریح کنیم که ثابت شود حضور آنها در راستای منافع روسیه هم نیست. اما بعد از این ملاقات هم کرملین نظر خود را در رابطه با این که ایران یکی از پایه های ثبات در سوریه می باشد تغییر نداد تا تأکید کند هیچ قصدی برای ریشه کن کردن حضور این کشور از سوریه وجود ندارد.»
نویسنده ی صهیونیست در ادامه، پس از اشاره به روابط بسیار نزدیک و استراتژیک آمریکا با اسرائیل و دخالت های مستقیم و غیرمستقیم و نیز چراغ سبز ایالات متحده در مواقع مقتضی به سران و مقامات اسرائیلی می افزاید:
«با تمام اهمیتی که روابط حسنه ی ما با رهبری امروز روسیه قائل هستیم، اما این روابط نمی تواند جایگزین روابط ما با ایالات متحده شده و مطلقا نیز نمی تواند شبیه روابط ما با آن باشد.»
«یوسی بیلین» در این مقاله به همراهی برخی حکام و دولت های عربی با مواضع و منافع اسرائیل، حتی پیمانی مشترک آنها با رژیم صهیونیستی در ارتباط با حضور ایران در سوریه می نویسد:
«مسأله ی حضور ایران و حزب الله در سوریه باید در هر توافقی در رابطه با آینده ی سوریه لحاظ شود. این نکته ای است که در آن پیمان جدید بین اسرائیل و برخی کشورهای عمل گرای عربی (مثل مصر، عربستان، اردن، کشورهای شورای همکاری و شمال آفریقا) آزمایش خواهد شد و به ویژه که همگی آنها از توسعه طلبی های ]اقتدار اسلامی[ ایران ابراز نگرانی می کنند. این کشورها به همراه اسرائیل باید از ایالات متحده بخواهند که با آنها هم سویی یافته و به مقابله با شکاف خطرناکی بپردازند که ایران در ثبات منطقه خاورمیانه ]تجاوزگری و توسعه طلبی اسرائیل[ ایجاد نموده است.»
«شمعون شیفر» نویسنده ی دیگر یهودی طی سرمقاله ای در یدیعوت آهارانوت، در 7 شهریور 1396ش/ 29 اوت 2017م، با اظهار نگرانی و اعلام خطر نسبت به حضور مقتدرانه ایران اسلامی در سوریه، به موضوع سفر، شتاب زده و ملاقات و گفت و گوی بنیامین نتانیاهو با ولادیمیر پوتین اشاره و می نویسد:
«به گفته ی شاهدان در بخش غیرخصوصی این دیدار، نخست وزیر اسرائیل بسیار منفعل بود و حتی در برخی دقایق دچار هراس می شد.»
شمعون شیفر به نقل از نخست وزیر اسرائیل می نویسد:
«من در دیدار با پوتین به خطرات موضوع حضور ایران در سوریه سخن گفتم و توضیح دادم که این استقرار مستقیماً ما را تهدید می کند؛ و این، از طرف ما غیرقابل قبول است و ما هرگز در مقابل آن بی تفاوت نخواهیم بود.»
در سرمقاله ی این نشریه ی اسرائیلی با استناد به مقاله چاپ شده در روزنامه روسی پراودا چنین تصریح شده است:
«پراودا می نویسد به رغم وضعیت انفعالی نتانیاهو، رهبر روسیه کاملاً آرام بود. پوتین گفت که ایران هم پیمان راهبردی روسیه در خاورمیانه است اما اسرائیل هم شریک مهمی برای روسیه در منطقه است.»
در ادامه ی این سرمقاله اسرائیلی اضافه شده است:
«کابوس نتانیاهو به واقعیت تبدیل شد؛ زیرا پوتین ادعاهای او را درباره وجود تهدید نپذیرفت.»
نخست وزیر اسرائیل چند روز پس از دیدار با پوتین، با دبیرکُلّ سازمان ملل نیز دیدار و گفت و گو کرد. به نوشته شمعون شیفر در این سرمقاله، نتانیاهو در گفت و گوی مورخ 6 شهریور 1396ش/ 28 اوت 2017م، با آنتونیو گوترش، مشابه ی آن چه را به پوتین گزارش داده بود برای دبیرکُلّ سازمان ملل نیز ترسیم و تشریح کرد.»
شمعون شیفر در سرمقاله ای دیگرکه پیش از این در همان نشریه اسرائیلی به چاپ رسانده بود، به صراحت، احساس خطر و نگرانی اسرائیل و مقامات صهیونیست را با طرح این سؤال اعلام کرده بود:
«در این جا این پرسش مطرح می شود که اسرائیل در خاورمیانه جدید، چگونه منافع حیاتی خود را حفظ خواهد کرد؛ منطقه ای که بازیگران اصلی در آن، ایران و روسیه هستند؟»
«افرایم کنور» نویسنده ی دیگر یهودی، در مقاله ای با عنوان «ایرانی ها دیگر این جا هستند»، از زاویه ای دیگر، نسبت به حضور قدرتمندانه ی ایران در منطقه و حتی اراضی اشغالی فلسطین، اعلام خطر کرده است.
در بخشی از مقاله ی او که در 16 مرداد 1396ش/ 7 اوت 2017م، در روزنامه ی اسرائیلی معاریو به چاپ رسیده، چنین آمده است:
«اشخاصی که نمی خواهند ببینند ایرانی ها پشت مرزها با سوریه در بلندی های جولان خیمه زده اند، می توانند حضور آن ها را این روزها در قدس و مناطق کرانه باختری احساس کنند.
برای دانستن این واقعیت که ایران و سپاه پاسداران این روزها بازوهای بلندی را در مناطق ]تحت اختیار[ تشکیلات ]حکومت خودگردان[ و جامعه ی فلسطینیان در اسرائیل ]اراضی اشغالی سال 1948[ دارند، نیازی نیست که شخص، یک مقام عالی رتبه ی سازمان اطلاعات باشد و هر روز آخرین گزارش های طبقه بندی شده را مطالعه کند.»
نویسنده ی مقاله ی معاریو، پس از اشاره مجدد به حضور و تسلط ایرانی ها و نیروهای مقاومت در بخش عمده ی جغرافیای سرزمین سوریه، درباره ی تهدید و خطر اصلیِ ناشی از ایران اسلامی می افزاید:
«در همین مسیر آن ها مردم را در تمامی کشورهای اسلامی برای پیوستن به مبارزه برای آزادی قدس تحریک می کنند.
]…[ خطر ایران برای اسرائیل، تنها در برنامه های هسته ای این کشور خلاصه نمی شود و حتی به حمایت گسترده از حزب الله و حماس منتهی نمی شود، بلکه خطر جدید به وجود آمده، ایجاد فضای ضداسرائیلی و ضدصهیونیستی در جهان اسلام در سایه ی مسجدالاقصی و بحران حرم است. تحریک میلیون ها مسلمان در جهان علیه اسرائیل، خطری است که حجم آن کمتر از بمب اتمی نیست.»
در خاتمه، یادآوری این مهم ضروری است که اگرچه بخش قابل توجهی از تحرکات سیاسی، دیپلماتیک و نیز تبلیغات رسانه ای مقامات و محافل اسرائیلی در چارچوب جنگ روانی و در مسیر مظلوم نمایی برای جامعه ی یهودی و صهیونی قابل ارزیابی و تفسیر است؛ اما این واقعیت را اشغالگران مهاجم صهیونیست و رهبران و دولتمداران رژیم جعلی اسرائیل نمی توانند نادیده بگیرند که علی رغم همه ی تعامل آشکار و پنهان آنها با برخی دولت ها و کشورهای عربی منطقه در سال های اخیر و علی رغم اتحاد استراتژیک ایالات متحده ی آمریکا با این رژیم نامشروع و قدرت لابی صهیونی در جهان غرب، در شرایط کنونی و جدید منطقه، دولت جعلی اسرائیل بسیار شکننده تر و آسیب پذیرتر از گذشته است و جامعه یهودی در سراسر فلسطین در شرایط و موقعیت بسیار متزلزلی قرار دارد. این وضعیت و موقعیت جدید، از منظر استراتژیست ها و تئوریسین های صهیونیست و رهبران صهیونیستی، به آن معنی است که دولت اسرائیل، اشغالگران صهیونی و جامعه یهودی در سراسر فلسطین به منزله کوهی از یخ است که به تدریج آب خواهد شد و یا درخت بی ریشه ای است که در نهایت با کوچکترین تکان یا طوفانی ساقط خواهد شد و عمرش به پایان خواهد رسید.
محمّدتقی تقی پور





ثبت دیدگاه