جهان به کدام سو می‌رود؟

حوادث و رویدادهای کنونی جهان در تاریخ بشر بی‌نظیر و در عین حال عظیم و شگرف است. سیر و سیل حوادث آن چنان موجب غافل‌گیری برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران نهادها و کانون‌های پَس پردۀ قدرت و امپراتوری سلطه در جهان امروز گردیده که برای مهار آن، با همه توان و اهرم‌ها و ابزارهای قدرت سیاسی، اطلاعاتی، تبلیغاتی و نظامی خود به میدان آمده و از هیچ توطئه و خباثتی فروگذار نمی‌کنند.
امروز مردم در بیش از هشتاد کشور و شهر آمریکا و اروپا با یک شعار و یک صدا به خیابان‌ها آمده و امواج اعتراض آن‌ها در سراسر عالم طنین انداخته است. آن‌ها یک صدا فریاد برمی‌آورند که یک درصد جمعیت، اموال، و مایملک و حقوق نود و نه درصد را به غارت و یغما برده و هم‌چنان در حال چپاولگری است. این اقلیت یک درصدی مشتی پول سالار یهودی است که سهام عمده کمپانی های بزرگ بین المللی، مراکز بزرگ بانکی و پولی، موسسات عظیم و غول پیکر صنعتی، تولیدی و بازرگانی را تحت چنگال خود گرفته و دنیا را با بحران وحشتناک اقتصادی روبرو کرده است.
فقر، گرسنگی و بی‌خانمانی در آمریکا و اروپا در حالی بر گردۀ مردم آن سامان شلاق می‌زند که اربابان پول در قصرهای افسانه‌ای خود قهقه‌های مستانه سر می‌دهند و مشکل بشر امروز را ناشی از افزایش جمعیت اعلام می‌کنند. آن‌ها برای حل این مشکل راه‌حل ساده‌ای نیز ارائه کرده‌اند. تقلیل جمعیت هفت میلیاردی جهان به دو یا سه میلیارد نفر!
این راه‌حل در سال‌های اخیر مکرر در اجلاس محرمانه بیلدربرگ طرح شده است. ایجاد درگیری‌های منطقه‌ای،طایفه‌ای، قبیله‌ای در بخش‌‌ها و مناطقی از آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، جنگ‌ها و قتل‌عام‌های اسرارآمیز، پیدایش انواع ویروس‌ها و بیماری مسری، مهلک و لاعلاج، تولید و پخش انواع مواد مخدر، مشروبات الکلی و حتی انواع اغذیه و اشربه و داروهایی که جز بیماری‌های لاعلاج و در نهایت مرگ تدریجی بشریت امروز ثمر و نتیجه‌ای ندارد، تماماً دست‌پخت و ماحصل برنامه‌ریزی، سیاستگذاری و تصمیم‌سازی پول‌سالاران یهودی و صاحبان و سهامداران شرکت ها و کمپانی های عظیم بین المللی و چندملیتی است. آن‌ها برای افزایش تولید و نیز فروش گسترده انواع جنگ‌افزارهای زمینی، دریایی و هوایی کارخانه‌های بزرگ تسلیحاتی خود، چاره‌ای جز ایجاد جنگ‌های محلی، منطقه‌ای و حتی جهانی نمی‌بینند. انواع نهادها، بنیادها و سازمان‌های تحت مدیریت و کنترل آن‌ها، شبانه‌روز در حال طرح‌ریزی و توطئه برای غارت، چپاول و قتل و نابودی بشر امروز، جز یک قوم «ویژه» و «برگزیده» هستند. این همه در حالی است که هنوز بسیاری از مردم جهان نه تنها از عمق این فاجعه بزرگ صهیونیستی آگاهی ندارند بلکه نسبت به ماهیت و اهداف این سازمان‌ها نیز فاقد شناخت هستند و حتی اسم آن‌ها را نیز بعضاً نشنیده‌اند. گروه نیمه‌مخفی بیلدربرگ، کمیسیون سه جانبه، شورای روابط خارجی آمریکا، کمیته سیصد، گروه میزگرد، سازمان فراماسونری، باشگاه روتاری، لاینز، مؤسسه تکنولوژی ماساچوست، آلیانس اسرائیلیت اونیورسال، کنگره جهانی یهود، سازمان جهانی صهیونیسم، باشگاه رُم، بنیاد کارنگی، تینک تانک آمریکن اینترپرایز، فدراسیون صهیونیست‌های آمریکا، مجمع رؤسای سازمان‌های یهودی آمریکا، مؤسسه سلطنتی امور بین‌المللی، گروه میلنر، فدراسیون صهیونیست‌های آمریکایی، کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا (آیپک) و ده‌ها سازمان، نهاد و بنیاد دیگر که در این مقاله امکان ذکر و شمارش نام آن‌ها نیست، تماماً در خدمت بانکداران و پول‌سالاران بزرگ بین‌المللی هستند که بر دولت پنهان جهان حکومت می‌کنند. آن‌ها برای عمده کشورهای جهان و به خصوص آمریکا و اروپا، دولت و دولتمدار انتخاب و معین می‌کنند. آن‌چنان که امروز بسیاری از دولتمداران اروپایی و آمریکایی کارمند و حقوق‌بگیر آن‌ها هستند. خبرگزاری‌ها و رسانه‌های معروف و بزرگ جهان تحت اختیار و فرمان آن‌ها قرار دارد و مطابق میل و خواست آن‌ها عمل و فعالیت می‌کند. هالیوود مطابق خواست و مشی و سفارش آن‌ها فیلم می‌سازد. بعضی ممالک جهان از ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا تا حکومت بحرین و قطر و … به مثابه یک مؤسسه و یا شرکت سهامی تحت انقیاد و فرمان آن‌ها به اجرای نقش مشغولند. سازمان‌های اطلاعاتی، امنیتی و جاسوسی بزرگ از سیا، MI6 تا موساد، زیرمجموعه امپراتوری اطلاعاتی آن‌هاست.
امروز آن‌ها یک راهبرد و شعار بیش ندارند: حفظ و حراست از منافع زرسالاران و کمپانی‌داران صهیونی، یعنی استمرار فرمانروایی امپراتوری صهیونیسم در جهان و «تأمین امنیت اسرائیل».
این یک اصل بنیادی و کلیدی در جهان کنونی است. زیر سؤال بردن و تقابل با این اصل، پاگذاشتن روی خط قرمز نظام سلطه است. هر شخص، گروه، حزب یا دولت و حکومتی در جهان که در برابر این اصل قرار گیرد محکوم به تحریم، بایکوت، فشار، محاصره، ترور و جنگ است.
در دنیای امروز هر موضع و گفتمانی که این اصل را نفی کند و برخلاف آن و در تقابل با آن باشد از نظر آن‌ها محکوم به نابودی و حذف از صحنه است.
گفتمان عدالت‌خواهی، استقلال‌طلبی، مبارزه با ظلم و چپاولگری، احیای عزت و کرامت انسانی، نفی زراندوزی و زرسالاری در میان ملت‌ها، جرم بزرگ و خط قرمز امپراتوری شیطان است.
حمایت از آرمان آزادی فلسطین و رهایی فلسطینیان به منزله نفی موجودیت دولت و اشغالگران یهودی در آن سرزمین است؛ این یعنی عبور از خط قرمز تعیین و اعلام شدۀ دولت پنهان جهان. حمایت از این آرمان و تلاش برای تحقق آن، ‌چه از سوی ایران اسلامی باشد چه حزب‌الله و مقاومت فلسطین، جرم بزرگ تلقی می‌شود.
به طور قطع همه توطئه‌ها و فشارهایی که امروز علیه ایران، سوریه، حزب‌الله لبنان و مقاومت فلسطین (جهاد اسلامی و حماس) طراحی و ساماندهی و تدارک می‌شود از این زاویه قابل تحلیل و ارزیابی است.
اما آن روی سکه رویدادهای جهان، تحولات و تغییرات عظیم پیش روی جهانیان است. در رأس این تحولات و دگرگونی‌ها، جنبش بزرگ و وسیع «بیداری» است. امواج خروشان بیداری بسیاری از کشورها و شهرهای بزرگ را درنوردیده است. ایالات و شهرهای مختلف آمریکا، انگلستان، فرانسه، آلمان، اسپانیا، ایتالیا، یونان، پرتغال و …، طی یکی دو سال اخیر، شاهد جنبش‌های وسیع مردمی علیه غارتگران بین‌المللی است. فصل مشترک همه این جنبش‌ها، قیام و اعتراض علیه کانون‌های سرمایه‌داری و صاحبان کمپانی‌های غارتگر بین‌المللی، بانک‌ها، بازار بورس و سهام و مراکز پولی است؛ یعنی پول‌سالاران صهیونیست.
امروز نوک پیکان مبارزه، قلب قدرت پنهان امپراتوری صهیونیسم را در جهان نشانه گرفته است.
در کشورهای اسلامی نیز، شکوفه‌های نهضت بیداری اسلامی عطرافشانی می‌کند. در پاره‌ای از نقاط، دیکتاتورها و حکام فراماسون یا یهودی‌تبار وابسته به منظومه صهیونیسم را از تخت قدرت به زیر کشیده‌اند. شواهد و قرائن به خوبی نشان می‌دهد که در برخی مناطق اسلامی دیگر نیز آتشفشان خاموش خشم مسلمانان عن قریب، شعله‌ور و حکام و شاهان وابسته به اردوگاه صهیونیسم را به سرنوشت هم‌قطارانشان گرفتار و دچار خواهد کرد. احیای عدالت، اصول، ارزش‌ها، فرهنگ و تمدن اسلامی و در رأس همه، آزادی فلسطین، فصل مشترک نهضت بیداری اسلامی از مصر و مراکش و لیبی و تونس تا بحرین و یمن و عربستان و قطر و ترکیه و … است. این یعنی عزم و اراده راسخ امت اسلامی برای «محو اسرائیل از صفحه روزگار».
راستی! خاستگاه این گفتمان مشترک مردم در جهان شرق و غرب و کانون این آگاهی و بیداری هم‌گون و هم‌زمان، کجاست؟
چرا امپراتوری سلطه، طی سال‌های اخیر جمهوری اسلامی ایران و دوستان و هم‌پیمانان این کشور را آماج کینه و توطئه قرار داده است. فلسفۀ تهاجم وحشیانه به لبنان و جنگ سی و سه روزه چیست؟ پشت پرده جنگ بیست و دو روزه غزه و یورش دیوانه‌وار اسرائیلیان به غزه و علیه مقاومت اسلامی فلسطین در این سرزمین چه بود؟
چرا امروز سوریه گرفتار جنگ دیوانه‌وار امپراتوری صهیونیسم واقع شده و همه گروه‌ها و جریان‌ها و دولت‌ها و مراکز وابسته به حکومت پنهان جهان، علیه سوریه بسیج شده و برای فروپاشی این کشور از هیچ دسیسه و جنایتی فروگذار نمی‌کنند؟
هیچ شکی نیست که هدف و راهبرد اصلی همه این جنگ‌ها و دسیسه‌ها، ایران اسلامی به عنوان خاستگاه اصلی بیداری و نهضت جهانی اسلام است. بی‌تردید، بحرانی که امروز غرب را به بن‌بست کشانده و موجب هراس و سردرگمی کارگزاران امپراتوری شیطان گردیده، ناشی از همین بیداری است و برای همین است که «شیطان همۀ نیروهای خود را متمرکز می‌کند برای مقابله با این حرکت عظیمی که وجود جمهوری اسلامی و بقای جمهوری اسلامی و پیشرفت جمهوری اسلامی در دنیا به وجود آمده است.»1
«ما افتخار می‌کنیم که در این دنیای مادی، پرچم حاکمیت قرآن و اسلام را اول ما بلند کردیم، پای این داعیه بزرگ هم ایستاده‌ایم، زحماتش را هم تحمل کرده‌ایم و نشان داده‌ایم که اگر ملتی صبر کند، تحمل کند، استقامت کند، نه فقط دشمن را ناکام خواهد کرد، بلکه پیشرفت خواهد کرد؛ این اتفاقی است که در کشور ما افتاده است.»2
«ما به توفیق الهی، در کنار ملت فلسطین ایستادیم، در کنار ملت‌های انقلاب‌کرده مسلمان ایستادیم، در کنار ملت مظلوم بحرین ایستادیم، در کنار همه کسانی که در مواجهه با آمریکا و صهیونیسم قرار دارند، ما ایستادیم و از آن‌ها دفاع می‌کنیم و در این مورد از هیچ قدرتی ملاحظه نمی‌کنیم.»3
امروز وجود امپراتوری جهانی پول‌سالاران یهودی و دولت غاصب و جعلی یهودی در فلسطین، اگرچه یک واقعیت تلخ روزگار ماست امّا این‌، پدیده‌ای زودگذر در جهان امروز است که پیش از این، تلاشی آن بشارت داده شده است. سنت الهی بر همه عالم هستی جاری و ساری است و وعدۀ الهی تخلف‌بردار نیست.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بیانات حضرت آیت‌الله العظمی سیّدعلی حسینی خامنه‌ای، 7/4/1391.
2. بیانات حضرت آیت‌الله العظمی سیّدعلی حسینی خامنه‌ای، 4/4/1391.
3. بیانات حضرت آیت‌الله العظمی سیّدعلی حسینی خامنه‌ای، 21/4/1391.