دكتر عبدالرحيم گواهي نويسنده، مترجم و ديپلمات عاليرتبه، در مقدمهاي بر ترجمه كتاب «فاتحين جهاني» نوشته نويسنده مجارستاني «مارشالكو» چنين آورده است:
حقير از ديرباز به اقتضاي حال و كار با موضوع كتاب (فاتحين جهاني)، يعني توطئه پنهان و آشكار قوم يهود، و يا بهتر است بگوييم صهيونيسم بينالملل، در عرصههاي داخلي و خارجي آشنا بوده و عمق اين مسئله را با تمام وجود احساس كردهام. شايد ذكر خاطرهاي بيمورد نباشد.
سالها پيش از انقلاب كه حقير به قصد ادامه تحصيل به دانشگاه U.C.L.A. آمريكا (دانشگاه كاليفرنيا در لوسآنجلس) رفته بودم –هرچند به دلايلي كه يكي از آنها همين خاطرهاي است كه ذيلا نقل ميكنم در آنجا زياد نماندم و برگشتم- در اولين جمعهاي كه در محوطه وسيع دانشگاه به دنبال مومني كه مرا به نماز جمعه دانشجويان هدايت كند ميگشتم، به يكي از برادران ايراني برخورد كردم كه گفت: نماز جمعه را در فلان ساعت در فلان كلاس ميخوانيم. اما بايد خيلي دقت كني كه آهسته و بي سر و صدا بيايي كه كسي متوجه نشود!
پرسيدم: چرا؟ مگر نماز خواندن جرم است؟
گفت: خير، ولي براي اين كه هر روز كلاسها تعطيل نشود، اصحاب هر دين و مذهبي بتوانند آداب و مراسم خاص خود را برپا كنند دانشگاه در همين خيابان و در كنار ساختمان اصلي خودش يك مركز ديني (Religious Center) ساخته تا هر كس خواست در آنجا عبادت كند و بدين ترتيب نظم كلاسها و دانشگاه به هم نخورد.
عرض كردم: خوب! ما هم به آنجا برويم و نماز بخوانيم، چه عيبي دارد؟
برادر ايرانيمان نگاه عاقل اندر سفيهي به من انداخت و لبخندي زد و گفت: خود شما برويد براي هفتههاي بعد وقت بگيريد. اما امروز سر فلان ساعت بياييد كه نماز را از دست ندهيد.
دردسرتان ندهم. بنده بعد از برگزاري نماز به آن مركز مراجعه كردم و ديدم انصافاً ساختمان بسيار تميز و وسيع و مجللي است و آن سالن بسيار بزرگ و آبرومندي دارد كه كار مسجد و كليسا و كنيسه و معبد و همه چيز را ميكند. درضمن در اين سالن عظيم، چهار نفر يهودي كلاه بر سر، دور آن سالن ميدويدند و چيزي به زبان عبراني ميخواندند. براي جمعه آينده ساعت 5/11 درخواست وقت كردم كه مسئول دفتر را ديد و گفت: قبلا رزرو شده! خواستم يك ساعت زودتر و يا ديرتر وقت بگيرم كه باز گفت: رزرو شده!
گفتم: جمعه دو هفته بعد را بدهيد.
باز نگاه كرد و گفت: رزرو شده!
بالاخره پس از مدتي پيگيري و چانه زدن بنده، معلوم شد برادران يهودي! دانشگاه U.C.L.A كه قطعاً از يك تا دو درصد جمعيت انبوه دانشجويان بيشتر نبودند، البته با برنامهريزي (و نه هيچگونه تباني!) قبلي از روز اول ژانويه تا روز آخر دسامبر(1) آن سال را همه روزه از صبح تا شب، دو ساعت دو ساعت براي خودشان رزرو كردهاند و رأس هر ساعت چهارتايشان ميآيند و كلاههاي يهودي گروه قبلي را ميگيرند و بر سر ميگذارند و شروع به دويدن دور سالن و خواندن تلمود ميكنند و لابد به جاي 99% بقيه دانشجويان و چندين دين و مذهب و فرقه ديگر به عبادت ميپردازند. بله اين طور بود كه اين جانب از حدود 25- 30 سال پيش با نحوه كار و برنامهريزي عجيب اين بندگان خدا آشنا شدم. هرچند كه قبلاً هم نمونههاي بارزي از آن را در برنامهريزي و تقويت گروههاي فراماسوني و بابي و بهايي، از جانب جامعه جهاني يهود، در ميهن خودمان ديده بودم.(2)
محمد طیب
پاورقی
————————————————
1- يعني تمام طول سال، ماههاي ژانويه، فوريه، مارس، آوريل، مه، ژوئن، ژوئيه، اوت، سپتامبر، اكتبر، نوامبر و دسامبر
2- فاتحين جهاني (جنايتكاران حقيقي جنگ): لوئيس مارشالكو، ترجمه عبدالرحيم گواهي، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي تبيان، تهران 1377، پيشگفتار، صفحات يازده و دوازده.
ثبت دیدگاه