سیطره نظامی ها بر اداره نهادهای آموزشی
ریاست افسران ذخیره ارتش صهیونیستی بر پست های مهم دستگاه و نهادهای آموزشی یکی از برجسته ترین مظاهر نظامی گری در «اسرائیل» به شمار می رود. به عنوان مثال، وزارت آموزش و پرورش «اسرائیل» طرحی را تحت عنوان «تسافتا» در دست اجرا دارد که هدف از آن آموزش افسران بازنشسته ارتش و سازمان های امنیتی برای ورود به دستگاه آموزشی است. تاکنون در این خصوص 300 افسر آموزشی دیده اند و وارد نهادهای علمی و آموزشی شده اند. برخی از ین افسران پس از یک سال تدریس، مجوز ادامه تحصیل پیدا می کنند و حتی برخی از آن ها پست های مدیریتی در مدارس عهده دار می شوند و برخی دیگر هم مسئول بخش پرورش مدارس می شوند. عده ای از این افسران بدون طی کردن سلسله مراتب آموزشی پست های مهمی در دستگاه آموزشی رژیم صهیونیستی به عهده می گیرند. از جمله می توان به رون خلودائی شهردار تل آویو اشاره کرد که قبلاً مدیر مدرسه «جمناسیا هرتزیلیا» بود. افسرانی هم که کارنامه سیاه مملو از کشتار ملت مظلوم فلسطین دارند، از جمله افسرانی هستند که پست ها و مناصب مهمی در نهادهای آموزشی رژیم صهیونیستی به دست می آورند و سرهنگ ایلان باتمان از این دسته است که قبلاً حاکم نظامی جنین و رام الله بود و در طول این مدت جنایت های زیادی علیه ساکنان این مناطق مرتکب شد. جالب توجه اینکه دست اندرکاران امر آموزش در «اسرائیل» کراراً اعلام کرده اند که هدف آن ها از به خدمت گرفتن افسران نظامی در مراکز آموزشی و مدارس تنها با هدف تثبیت ارزشهای نظامی در میان دانش آموزان است، و هیچ گونه اهداف تربیتی و علمی را دنبال نمی کنند. موطی ساجی مدیر طرح آموزش افسران نظامی در دستگاه آموزشی «اسرائیل» ضمن دفاع از استفاده از نظامیان در امر تدریس می گوید: «ما در دستگاه آموزش به دنبال معلمان خبره نیستیم، بلکه به دنبال رهبران هستیم و افسران بازنشسته ارتش هم امتیازات ویژه توانایی خاصی در این باره دارند.» وی درباره مزایای این طرح می گوید: «این افسران کاملاً برای ادای رسالت خود احساس وظیفه می کنند. یک مرد با درجه سرهنگی در برابر دانش آموزان قرار می گیرد و شخصیت قوی هم دارد و می تواند موفقیتی بزرگ بیافریند.» دکتر سیگال بن بورات استاد تربیت دانشگاه حیفا میگوید: «اگر می خواهی شهروند خوبی باشی باید در ارتش خدمت کرده باشی و سپس جذب بازار کار شوی. اصطلاح شهروند خوب کاملاً فارغ از مضامین و مفاهیم دموکراسی و انسانیت است و دستگاه آموزش باید شهروندانی خوب تحویل جامعه دهد.»
شیوه های تثبیت نژادپرستی
آن چه تاثیر نظام گری در نظام آموزشی رژیم صهیونیستی را وخیم تر می کند، این حقیقت است که شیوه ها و متدهای آموزشی در این رژیم باعث تثبیت و ادامه درگیری و نبرد می شود. ایلی بودیا پژوهشگر اسرائیلی و استاد دانشگاه حیفا در تحقیق و پژوهشی که در این باره انجام داده است، می نویسد: کتاب های مدارس «اسرائیل» مانع تحقیق صلح با عرب ها می شود. در این تحقیق آمده است که کتاب های درسی در «اسرائیل» در طول نیم قرن گذشته در شعله ور نگه داشتن آتش جنگ سهیم بوده است و این کتاب ها جنگ را در اندیشه و فکر صهیونیست ها نهادینه می کند. و به جلوگیری از برقراری هرگونه صلح میان اعراب و یهودی ها فرا می خواند. در تحقیق مؤسسه مطالعاتی امور اسرائیل – «مدار»- که تحت عنوان «نبرد اسرائیلی در کتاب های تاریخ مدارس عبری» انجام شده، آمده است که کتاب های درسی عامل یک نوع جنگ خاموش میان دو طرف بوده و به شیوه های غیرمستقیم به جنگ مسلحانه ختم شده است. این نویسندۀ اسرائیلی می گوید: «مؤلفان این کتاب ها چهره ای اهریمنی از عرب ها نشان داده و آن ها را از دایره انسانیت خارج می سازند این امر باعث شده است که تصویری زشت و قبیح از عرب ها نزد اسرائیلی ها شکل گیرد. آن ها همیشه خود را از انسان های غربی و متمدن و منادی صلح معرفی کرده و در مقابل، عرب ها را خائنانی متجاوز و عقب مانده و مجرم و پلید معرفی می کنند. کتاب های تاریخ «اسرائیل» حقایق مربوط به اولین درگیری میان مسلمانان و یهودیان در صدر اسلام در مدینه منوره را تحریف کرده و قبایل یهودی آن زمان را شرافتمند، محترم و شجاع معرفی کرده و برعکس عرب ها و مسلمانان را فریبکار و خائن جلوه دادهاند که با حیله و نیرنگ یهودیان را شکست دادند.»
عبدالله راستگو
ثبت دیدگاه